اندیشه اقتصادی، ابزار یا اصل اقتصاد
آیدا فریدی - عکاس
اگر توسعه اقتصادی را ماحصل ترکیب دو اصل اندیشه اقتصادی و ابزار اقتصادی در نظر بگیریم، اصل برتر اندیشه اقتصادی خواهد بود؛ آنچه این روزها موضوع مناظره چند برنامه و رسانه مستقل و آزاد و البته یکی دو شبکه دولتی است. آیا اصالت از آن اندیشه اقتصادی است یا ابزار اقتصادی؟ در نوشتار پیش رو ابزار اقتصادی را داراییها، منابع و ثروتهای سرزمینی در نظر میگیریم. باتوجه به این مقدمه، گزارش تصویری این شماره صمت را موضوع اخبار آن در نظر گرفتهایم؛ یعنی آنچه مربوط به بخش صنعت، معدن و تجارت است؛ آنچه در قانون از آن با عنوان انفال یا اموال عمومی یاد میشود؛ اعم از کارخانهها، معادن، صنایع و منابع انرژی در هر دو حالت خرد و کلان. در حوزه صنایع واحدهای صنعتی یا کارخانهها، در بخش معدن ذخایر معدنی و منابع انرژی و در بخش تجارت تمامی فعالیتهای گمرکی، واردات و صادرات که بهطور مجزا زیر نظر اتاقهای بازرگانی ایران و استانها و با تصمیمگیری و نظارت مستقیم وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت انجام میشود؛ نظام بانکی و پولی کشور، ذخایر ارزی و بسیاری از داراییهای سرزمینی که پشتوانه توسعه اقتصادی کشور محسوب میشوند، خلاصه و شرح مختصری از حوزه کاری وزارت صمت است. زنجیرهای که هر حلقه آن یکی از بازوهای قدرت اقتصادی کشور است. به همه اینها صرف نظر از بخش نظامی یک کشور که موضوعی مستقل و خارج از محدوده تصمیمات دولتی و بهطور انحصاری در دست مقامات ارشد حکومتی و نظامی است میتوان انرژی نیروی انسانی را هم اضافه کرد. نیروی انسانی و گستره جمعیتی هر کشور بخشی از قدرت یک کشور و در برخی کشورها مهمترین بخش قدرت آن است؛ بخشی که سنگ بنای توسعه اقتصادی را به دوش گرفته است. بسیاری از کشورها به واسطه همین گزاره نیروی انسانی نقطه رشد خود را مشخص کردهاند. تجربه اقتصادی سالهای اخیر ایران و مرور تاریخ اقتصادی ایران نشان میدهد هیچ کدام از ارکان اقتصادی که پیشتر از آنها نام بردیم بهتنهایی قادر به ایجاد توسعه و پیشرفت اقتصادی نیست. آنچه ما از آن با عناوین مختلف میراث ملی، ذخایر و منابع ملی، سرمایه و داراییهای ملی یاد میکنیم وابسته به نحوه و شیوه مدیریتی منابع است؛ یعنی همان رکن اندیشه اقتصادی؛ یعنی از یک سو ابزار و از سوی دیگر افکار توامان است که ثروت و توسعه ایجاد میکند. یک معادله ساده است. توسعه اقتصادی همزمان با توسعه فرهنگی حاصل رشد چنین اندیشهای است. نیروی انسانی ماهر و شایسته بخش مهمی از میراث و سرمایههای ملی است که نادیده گرفته میشود. از این زاویه که به داستان تاریخ اقتصادی ایران نگاه کنید تمامی این منابع و داراییهای سرزمینی را تنها بهشکل ابزارها و بازوهایی میبینید که باید بهوسیله نیروی انسانی راهبری شود تا توسعه اقتصادی به همراه داشته باشد. انسان متفکر و آزاداندیش یگانه نیروی ارزشمند تاریخ اقتصادی تمام جوامع است .