واکنش طلا به تورم یک معماست
رحمان امیرآبادی_تحلیلگر بازارهای مالی
در کشورهایی نظیر ایران که با تورم مزمن روبهرو هستند، امکان هجینگ یا پوشش تورم، ابزاری ضروری برای بازار مالی بهحساب میآید. بانکها، صندوقهای بازنشستگی و بیمه عمر از جمله بخشهایی هستند که برای بقا یا بهبود کیفیت خدمات به چنین ابزاری نیاز خواهند داشت. بهطور معمول انواع دارایی نظیر طلا، ارز، زمین و مسکن برای حفظ ارزش پول در برابر تورم بهکار گرفته میشود. با شکلگیری نماد سکه طلا در بورس اوراق بهادار تهران، امکان استفاده از طلا بهعنوان یک ابزار مجازی نیز بهوجود آمده است. هنگامی که رشد قیمتها بیش از متوسط نرخ تورم باشد، نرخ طلا رشدی بیش از تورم خواهد داشت. بسیاری از مردم برای جلوگیری از کاهش ارزش پول در اختیار خود از طلا بهعنوان جایگزین مناسب بهمنظور جلوگیری از افت ارزش پول استفاده میکنند.
در اقتصاد بارها به این موضوع اشاره شده ؛ وقتی سرمایهگذاران بهدلیل بحرانهای جهانی نظیر جنگ روسیه و اوکراین وحشتزده می شوند؛ طلا بهعنوان یک ابزار سرمایهگذاری مطمئن، وظیفه خود را بهخوبی به انجام میدهد و نظر سرمایهگذاران را جلب میکند.
بهبیانی دیگر در دورانی که از اعتماد عمومی به بازارهای مالی بهدلیل نبود ثبات سیاسی کاسته شده، نرخ جهانی طلا تمایل به رشد پیدا میکند. بهعنوانمثال نرخ طلا پس از تشنج روابط بین روسیه و اوکراین ظرف چند روز ۴ درصد افزایش یافت، چراکه سرمایهگذاران از ثبات ژئوپلتیک منطقهای و جهانی نامطمئن بودند.
مثال دیگر، تشنج بین کره شمالی و کره جنوبی در ۲۳ نوامبر ۲۰۱۰ است. داستان بدین گونه است که نیروهای کره شمالی به یک جزیره متعلق به کره جنوبی حمله کرده و 4 نفر را به قتل رساندند. این خبر که احتمال وقوع جنگ را در ذهنها بالا برده بود باعث شد نرخ طلا بهوضوح افزایش یابد.
در موضوع بحرانهای جهانی این نکته حائز اهمیت است که طرفهای درگیر تنشهای سیاسی، چه سهمی در سیاست و اقتصاد جهان دارند. به کلام دیگر صرف وقوع یک جنگ یا یک تشنج برای پیشبینی نرخ طلا کافی نیست، بلکه طرفهای تاثیرگذار و تاثیرپذیر در آن نزاع بسیار مهم هستند.
وقوع جنگ بین دو کشور ساحلعاج و لیبریا شاید اثر چندانی بر نرخ طلا نداشته باشد، اما تنشهایی که حداقل یک طرف آن کشورهای ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا، چین، ژاپن و حتی هند را درگیر میکند از اهمیت بسزایی برخوردار خواهند بود.
همچنین از طلا بهعنوان مانعی در برابر تورم یاد میشود. بدین معنا که وقتی سطح عمومی قیمتها بالا میرود، سرمایهگذاران میتوانند پولهای خود را در بازار طلا ذخیره کنند.
نکته حائزاهمیت این است که تورم همراه با رشد اقتصادی، کمتر به ترس سرمایهگذاران از کاهش ارزش پولشان منجر خواهد شد و در این حالت نرخ طلا تقریبا ثابت میماند، چراکه بازده بالاتر سهام، اوراق قرضه و کالاهای معاملاتی، سرمایهها را به سمت این بازارها جلب میکند و تقاضای جدیدی برای طلا ایجاد نمیشود.
موضوع ترس و ابهام سرمایهگذاران از آینده اقتصاد در بحث تورم نیز صدق میکند. در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل ۱۹۸۰ ایالاتمتحده با نرخ تورم بالا روبهرو شد که این تورم با رشد اقتصادی همراه نبود؛ بنابراین نرخ طلا در مقابل دلار بسیار تقویت شد. اگر نرخ طلا در آن دوران را بر مبنای نرخ تورم تعدیل کنیم آن قیمت، بالاترین نرخ تاریخ معاملات طلا خواهد بود. این موضوع نشان میدهد تا چه حد ترس سرمایهگذاران از تورم طولانی میتواند نرخ طلا را متاثر کند.
نکته بااهمیت که بارها بر آن تاکید شد، این است که در حال حاضر تورم باعث رشد نرخ طلا شده است، زیرا رشد قیمت طلا اولا با رشد اقتصادی معقولی متناسب و مرتب نیست.
ثانیا میزان آن یا دوره تحمل آن بهقدری زیاد است که برای سرمایهگذاران فعال در سایر بازارهای موازی از جمله سهام و اوراق قرضه ایجاد نگرانی می کند؛ بنابراین در شرایط موجود طلا سرمایهگذاری جذابی برای سرمایهگذاران نیست.