سه‌شنبه 25 اردیبهشت 1403 - 14 May 2024
کد خبر: 1127
تاریخ انتشار: 1400/06/13 08:53

جایگاه صنعت خودرو در اقتصاد کشور

از نظر رسمی هم‌اکنون ۲ درصد تولید ناخالص ملی در اختیار صنعت خودرو است. البته این عدد را اگر در کنار ۷ درصد ارزش صنعت خودرو در چین (طبق آمار ۲۰۱۵ میلادی) بگذارید، شاید کمی ناامید شوید.

شاید وقتی بدانید اواخر دهه ۷۰ این عدد حدود ۴ درصد بوده (دوبرابر مقدار فعلی) ناامیدتر شوید. اما برای اینکه جایگاه واقعی یک صنعت را در اقتصاد یک کشور بدانیم، لازم است مطالب زیادی را مرور کنیم.

یکی از دلایلی که در ۲۰ سال گذشته به‌تدریج سهم صنعت خودرو از تولید ناخالص داخلی کاهش یافت، رشد سریع پتروشیمی‌ها بود. اگر مسئولان کشور اطلاعات امروز را داشتند شاید ۵۰ سال پیش در صنعت خودرو سرمایه‌گذاری نمی‌کردند و اصل کار را روی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی می‌گذاشتند. به عبارتی اگر سهم صنعت خودرو در تولید ناخالص داخلی در دهه ۷۰ رشد سریع داشت، به دو معنی بود: نخست اینکه صنعتی مانند نفت و گاز و پتروشیمی، کند حرکت می‌کرد و دوم اینکه صنعت خودرو به حرکت افتاده بود.

در محدود دهه ۷۰، نرخ رشد صنعت خودرو دوبرابر نرخ رشد کل اقتصاد بود. بدین معنا که صنعت خودرو یکی از محرک‌های اصلی در این دهه بود. البته این صنعت در دهه ۷۰ آغازگر حرکت‌های بزرگی در کشور بود که در این آمار و ارقام به‌سادگی دیده نمی‌شود. در آن دهه، توسعه خطوط تولید در جایگاهای مختلف زنجیره ارزش از مواد اولیه گرفته تا قطعات به نسبت پیشرفته در جغرافیای متنوع شروع شد که هم‌اکنون در ابتدای سال ۱۴۰۰ به پشتیبانی آنها، باوجود بزرگ‌ترین تحریم تاریخ معاصر، توانسته‌ایم به تولید خودرو و حتی توسعه آن ادامه دهیم.

اما این تنها یک نگاه خشک مکانیکی به موضوع است. این صنعت در آن دهه یک کار بزرگ فرهنگی و اقتصادی و حتی تحول جامعه‌شناسانه را با خود به‌همراه آورد. از مفاهیم ساده‌ای مانند کیفیت، بهره‌وری، استاندارد، ایمنی و بهداشت گرفته تا روش‌های مدیریتی گوناگون مانند مدیریت تولید، منابع انسانی، تامین و... را به‌واسطه این صنعت در جامعه ورود پیدا کرد و به‌تدریج همگانی شد. شهرک‌های صنعتی و بنگاه‌های کوچک و متوسط زیادی در این دهه رشد کردند و روی اطرافیان خود تاثیر گذاشتند و فرهنگ کارآفرینی را در آن دهه، به‌منصه ظهور آوردند. البته منظور من این نیست که صنعت خودرو همه کاره بوده و بقیه نقشی نداشتند. برعکس.

نقش اصلی را به‌جای وزارت نفت که باید با ثروت و پیشینه تاریخی خود این مسئولیت را برعهده می‌گرفت، وزارت صنایع عهده‌دار شد و نمود اصلی آن در صنعت خودرو رخ داد. من بزرگ شده آن تاریخ هستم. هرکاری در زمینه‌های مدیریتی که وزارت صنایع راه می‌انداخت باید بهترین آن را در صنعت خودرو دنبال می‌کردیم.

هنوز که هنوز است هرچند مردم راضی نیستند، هیچ‌کدام از سیستم‌های تضمین کیفیت، مدیریت منابع انسانی و توسعه محصولی که در این صنعت به‌کار می‌رود، در بقیه صنایع وجود ندارد. الگو همچنان صنعت خودرو است. البته اطلاعات من در محدوده صنعت تولیدی است و اطلاعی از بخش کشاورزی یا خدمات مانند بانک و بیمه و خرده‌فروشی ندارم. البته صنعت نفت هم در این قیاس همیشه دارای استانداردهای سخت‌گیرانه‌ای بوده است. اما آنچه شاهد بوده‌ام، نقش‌آفرینی جدی‌تر و عمومی‌تر صنعت خودرو نسبت‌به صنعت نفت و صنایع وابسته به آن در جامعه بوده است.

البته متاسفانه در دهه ۸۰ با نرخ رشد زیاد این صنعت و دیده شدن در اقتصاد، این صنعت به بازیچه سیاستمداران تبدیل و افول صنعت دوباره آغاز شد. افتتاح کارخانجات در اوایل عمدتا بر مبنای اصولی اقتصادی بود و کارآفرینان واقعی وارد کار می‌شدند. اما در دهه ۸۰ افتتاح انواع کارخانه زیانده با کمک دلالان که نام خود را کارآفرین می‌گذاشتند، شدت گرفت و البته تعداد آدم‌های سفارشی رو به‌فزونی گذاشت. نتیجه کاهش بهره‌وری، کاهش سرمایه‌گذاری و کاهش نوآوری و رقابت‌پذیری بود. به‌عبارتی این نهال قبل از اینکه جان بگیرد، به خشکسالی خورد. از قدیم گفته‌اند «کفر، نعمت از کفت بیرون کند».

برگردیم به جایگاه کنونی این صنعت. عدد ۲ درصدی که به‌عنوان سهم صنعت خودرو در تولید ناخالص داخلی اعلام می‌شود، مبتنی بر آمار رسمی است. این آمار، نتیجه قیمت‌گذاری دستوری بوده و براساس آمار این ارزش رسمی معادل حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان است. حدود یک میلیون خودرو در سال ۹۹ تولید شده است. به‌عبارتی ارزش هر خودرو تولیدشده حدود ۹۰ میلیون تومان بوده و این در حالی است که طبق برآوردها این خودروها در این سال به‌طور متوسط با ۵۰ میلیون تومان زیان فروخته شده‌اند.

به‌عبارتی ارزش واقعی تولیدات ۵۵ درصد بیش از این مقدار بوده است. اما این هم کل واقعیت را نشان نمی‌دهد. اگر بدانیم به‌طور متوسط هر خودرو در بازار یک‌صد میلیون تومان گران‌تر فروخته شده، آن‌گاه با افزایش ۱۱۱ درصد ارزش‌آفرینی روبه‌رو می‌شویم. یعنی جایگاه واقعی این صنعت در تولید ناخالص ملی، احتمالی عددی حدود ۴ درصد بوده است. به‌عبارتی جایگاه صنعت همچنان در اقتصاد کشور بالاست اما اینها فقط بازی با اعداد و ارقام است.

برای اینکه جایگاه واقعی صنعت خودرو را درک کنیم، بیایید نوع دیگری فکر کنیم. در تحریم‌های اخیر که حدود ۳ سال پیش آغاز شد، نخستین صنعتی که تحریم شد، صنعت خودرو بود. امریکا اهمیت این صنعت را می‌دانست و هدفش ضربه‌زدن مستقیم به نقاط‌ حساس اقتصاد کشور بود اما این صنعت باوجود تمام ناملایمات و بی‌سلیقگی‌های سیاستمداران و تصمیمات غلط طی این سال‌ها، با ساختار و بنیه‌ای که در دهه ۷۰ و ۸۰ به‌دست آورده بود، دوباره جان گرفت و ابتدا روی افزایش تیراژ تمرکز کرد و بعد روی افزایش کیفیت و امروز روی توسعه فناوری و محصول. همچنان صنعتگران و مدیران در این صنعت در حال جنگیدن با استکبار جهانی و از آن مهم‌تر جهل و نادانی هستند.

این صنعت همچنان نه‌تنها به‌دنبال توسعه محصول و فناوری، بلکه در حال توسعه زیست‌بوم نوآوری و فناوری در کشور است. در فرصتی دیگر توضیحات مبسوطی ارائه خواهم داد که کشور در مسیر چه تحول بزرگی در زمینه توسعه دانش پایه قرار گرفته است.

 

امیرحسن کاکایی-عضو هیات‌علمی دانشگاه علم و صنعت

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/488gw4