هم ترس، هم امید
۲۳ تیر سال ۱۳۹۴ بود که توافقات هستهای ایران (برجام) در زمان حسن روحانی، رئیسجمهوری وقت بسته شد. در نتیجه، این توافقنامه صدها میلیارد دلار پول دریافت کرد و شورای امنیت ملل متحد، اتحادیه اروپا و تحریمهای ثانویه ایالاتمتحده از تحریمهای علیه ایران بیرون خواهد آمد.
۲۳ تیر سال ۱۳۹۴ بود که توافقات هستهای ایران (برجام) در زمان حسن روحانی، رئیسجمهوری وقت بسته شد. در نتیجه، این توافقنامه صدها میلیارد دلار پول دریافت کرد و شورای امنیت ملل متحد، اتحادیه اروپا و تحریمهای ثانویه ایالاتمتحده از تحریمهای علیه ایران بیرون خواهد آمد. این در حالی است که محمود عباسزاده مشکینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس چندی پیش به مهر گفته بود: بهطورقطع با تکیه بر منابع داخلی میتوان کشور را از تحریمها و تهدیدهای سختتر عبور داد و بههیچوجه به دوران عجز و ناتوانی در برابر استکبار جهانی و التماس به آنها بازنگشت. وی با بیان اینکه دیگر برجام به مسئله فرعی تبدیل شده است و بههیچوجه در قالب آن میخواهیم به غربیها باجی بدهیم، خاطرنشان کرد: خود غربیها نیز به این نتیجه رسیدند که جمهوری اسلامی ایران در عرصه تعاملات جهانی و بینالمللی حاضر نیست به هیچ کشوری باجی بدهد، بلکه صلابت واقعی در عرصه جهانی بهدستآمده و ما امروز به یکی از قدرتهای بزرگ نظامی دست پیدا کردیم که توان تولید موشکهای فوقمدرن و مافوقصوت را نیز داریم. در اینجا پرسشی که مطرح میشود، این است که در این چند سال اخیر که برجام احیا نشده بود، مگر چقدر از توان داخلی و شرکتهای دانشبنیان بهره گرفته شده است. بهگفته برخی کارشناسان اکوسیستم دانشبنیان، معضل امروز دانشبنیانها با احیای برجام حل نمیشود، چرا که تحریم واقعی در داخل و از سوی سودجویانی است که به قدرت وصل هستند. برخی دیگر هم معتقدند که راه تجارت بینالمللی دانشبنیانها باز است و فرآیندی مبنی بر رانت و انحصارگرایی یا سودجوییهای مرتبط با اشخاص قدرتمند در کشور وجود ندارد. صمت در این گزارش به نظرخواهی دانشبنیانها درباره تاثیر برجام بر این اکوسیستم پرداخته است.
مسیر هموار مجوزها با احیای برجام
جواد خواجه، فعال دانشبنیان در زمینه تولید روغن هواپیما از ۲ جنبه به احیای برجام پرداخت. وی در گفتوگو با صمت گفت: در گام نخست، احیای برجام تا حدی راهگشای معضلاتی است که چند سالی میشود در تجارت بینالملل با آن درگیر بودیم.
برای مثال، در تامین ارز، ارسال حوالهها و خرید مواد اولیه و مشکلاتی که تاکنون داشتیم، رفع خواهد شد. اگر در واقع برجام اتفاق بیفتد، بهطورقطع بهنفع شرکتهای دانشبنیان در تعاملات بینالمللی آنها خواهد بود. یکی از معضلات اصلی دانشبنیانها دریافت مجوز و گواهینامههای معتبر بینالمللی است که بهدلیل شرایط حاصل از تحریم، موفق به اخذ این مجوزها برای فعالیت تجاری نمیشوند و حتی برخی شرکتهای بزرگ پاسخ درخواستها را نمیدهند.بهگفته خواجه، در شرایط احیای برجام و باز شدن مسیر تعاملات دریافت مجوزهای بینالمللی بهویژه در زمینه حملونقل نظیر هواپیما و خودرو شاهد اتفاقات مثبتی خواهیم بود.
وی افزود: در شرایط فعلی، محاصره اقتصادی باعث شده است که دانشبنیانهای ایرانی نتوانند به ارتقای محصولات خود و به کیفیت جهانی برسند. بیشک اگر برجام اتفاق بیفتد، کمک زیادی به تعاملات بینالمللی بهویژه دریافت مجوز می کند. همچنین، موانع موجود در تامین ارز و باز کردن ال سی هم برداشته خواهد شد و بسیاری از محصولاتی که باتوجه به تحریمها امکان تامین نداریم یا بهصورت غیرمستقیم تامین میشود، میتوان بهراحتی وارد کرد.
برخی معضلات ربطی به برجام ندارد
این فعال دانشبنیان بااشاره به برخی سنگاندازیهایی که بیربط به تحریمهای خارجی است و در مسیر تعاملات بینالمللی دانشبنیان قرار دارد، گفت: حل برخی معضلات اکوسیستم دانشبنیان ربطی به برجام ندارد. در واقع، احیای برجام هم نمیتواند راهگشای این معضلات باشد. این معضلات مربوط به حمایت از محصولات و تولیدات بومی دانشبنیانها است.
احیای برجام شیطنتهای تجاری را کم میکند
بهگفته خواجه، در برخی موارد، مصرفکنندهها که بیشتر زیرمجموعه دولتی و یگانهای نظامی هستند، چندان از این محصولات استقبال نمیکنند و رغبتی هم به این جریان ندارند و ترجیح میدهند که کالای خارجی مصرف کنند. بیشک شرایط عدماحیای برجام برای این افراد راه را برای رانت باز میگذارد.بهگفته وی، حال اگر برجام اتفاق بیفتد، یکسری شیطنتها کمتر میشود، چرا که قیمتها مستقیمتر خواهد بود و دلالی و رابط دیگر وجود ندارد و منجر به حمایت از تولیدات داخلی میشود.
در شرایط فعلی، تامینکنندگان مواد از خارج سود بسیار زیادی را میبرند. خواجه بااشاره به برخی دستاندازیهای منفعتطلبانه در مسیر تعاملات بینالمللی دانشبنیانها گفت: یکی معضلات کشور ما، منفعتطلبی افرادی است که در مسند قدرت هستند. شرکتهای دانشبنیان کوچک که قدرت آنها فناوری و نیروی کار آنها است، فضایی برای فعالیت بینالمللی نمیبینند، چرا که هر تجارتی باید سودی برای این افراد داشته باشد و بهعبارتی، اگر بازی داده نشوند، اصلا اجازه فعالیت به دانشبنیانها را نمیدهند.
دستهای پشتپرده
وی افزود: این آفت در همهجا حتی در رایزنهای فناوری هم وجود دارد و اگر رایزنها هم بخواهند کاری انجام دهند، متاسفانه این قدرتها جلوی منفعت دانشبنیانها را میگیرند. در برخی از فناوریها، دانشبنیانها میتوانند بهشکلی کشور را بالا ببرند که ابرقدرتها، توانایی رسیدن به ایران را نداشته باشند. تنها رایزنها هم مقصر این داستان نیستند، زیرا آنها هم جلو میآیند، اما قدرتهای پشتپرده اجازه فعالیت را نمیدهند. این جریان را در تجربه شخصی خود فهمیدهام.
وی ادامه داد: چندی پیش، در روسیه طی اتفاقی سیاسی، تمام شرکتهای تولیدکننده روغن هواپیما رفتند و این موقعیت خوبی برای شرکتهای تولیدکننده ایرانی بود. در واقع، میتوانستیم بازار خوبی در روسیه پیدا کنیم، اما بهقدری سنگاندازی شد که متاسفانه چنین اتفاقی رقم نخورد، چرا که برخی تصمیمگیران معتقد بودند این بازار باید بهدست شرکتهای بزرگ برسد، نه دانشبنیانها. در کل، به این دلیل که منفعت برخی افراد در تعاملات دانشبنیانها نیست، بههمیندلیل برخی قراردادها یا لغو میشود یا اصلا اجازه همکاری داده نمیشود. بهگفته خواجه، اتفاقاتی که در داخل میافتد، خطرناکتر از منتفی شدن برجام است.
بازار رقابتیتر میشود
یوسف قاسمی، فعال دانشبنیان در زمینه تجاریسازی در گفتوگو با صمت احیای برجام را دارای ۲ جنبه مثبت و منفی برای اکوسیستم دانشبنیان در کشور دانست و گفت: آثار منفی احیای برجام آنجایی خود را نشان میدهد که منجر به رقابتیتر شدن بازار برای دانشبنیانها میشود. بههرحال، تحریمها موانعی شد در مسیر ورود کالاهای خارجی، تا حدی که بسیاری از فروشندگان و صاحبان کالا در دنیا حاضر نشدند، با ایران همکاری کنند و از طرفی هم، بهدلیل وضعیت تنظیم ارز در کشور، نهادهای داخلی واردات برخی کالاها را ممنوع کردند. در نتیجه، باوجود محدودیت و ممنوعیت در واردات بسیاری از کالاها شرکتهای دانشبنیان توانستند بدون حضور رقبای خارجی محصولات خود را در بازار عرضه کنند.
وی افزود: در شرایطی که رقیب خارجی در بازار حضور نداشته باشد یا با فرض وجود در بازار بسیار گرانقیمت است، تولید کالای داخلی حتی با کیفیت کمتر و نرخ گرانتر از حد معمول ارزش اقتصادی پیدا میکند. پس احیای برجام و باز شدن این فضا میتواند این بازاری را که بهطورغیرطبیعی در اختیار دانشبنیانها قرار گرفته است، خراب کند.
عصر طلایی دانشبنیانها در دوران کرونا
قاسمی گفت: اگر بازار آزاد و رقابتی بود و کالاهای وارداتی خارجی هم حضور پررنگی داشتند، بیشک دانشبنیانها نمیتوانستند با برخی از این کالاها؛ هم از نظر کیفیتی و هم از نظر قیمتی رقابت کنند. البته در این سالها دانشبنیانهایی هم بودند که محصولاتشان قابلرقابت با کالاهای خارجی بود، بهگونهای که با فرض رقابتی بودن بازار، بیشک باز هم موفق عمل میکردند.
وی بااشاره به قابلکنترل بودن این اثر منفی احیای برجام گفت: ضرر آزاد شدن واردات برای دانشبنیانها قابلمدیریت است، چرا که در نهایت هر تولیدکنندهای باید خود را در بازارهای رقابتی محک بزند. در واقع، دانشبنیانها باید خود را وارد بازار رقابتی کنند؛ زیرا رشد در بازارهای غیررقابتی موقت و شکننده است که ارزشآفرین نیست. ناگفته نماند که دانشبنیانها در ماهیت خود ارزشآفرین هستند و توانستهاند در سالهای همه گیری ویروس کووید ۱۹ نیازهای کشور را مرتفع کنند و موفق هم عمل کردهاند. وی درباره اهمیت رقابتی بودن بازار برای شرکتهای دانشبنیان گفت: کشورهایی که بازارهای رقابتی دارند، با برگزاری آموزشها و دورههایی برای شرکتهای دانشبنیان، توانستند قوت بیشتری به آنها بدهند و از آنها توقع دارند که در بازار جهانی با کالاهای رقیبان؛ هم از نظر نرخ و هم از نظر کیفیت رقابت کنند. همچنین، در این کشورها برای توسعه دانشبنیانها واردات برخی از کالاها را در مدت زمانهای مشخص یا ممنوع میکنند یا هزینههای گمرک را افزایش میدهند تا دانشبنیانها بتوانند پا بگیرند. بنابراین، در شرایط وقوع چنین اتفاقی خوب است تا کمک ملی و یارانههای ضابطهمند وجود داشته باشد.
احیای برجام؛ مسیر سودبخش پیش پای دانشبنیانها
وی در ادامه بااشاره به جنبههای مثبت احیای برجام برای اکوسیستم دانشبنیان گفت: برجام اگر در چارچوب مصالح کشور باشد، بهطورقطع برای دانشبنیانها هم مفیدتر خواهد بود، چرا که بازار فعلی بهواسطه نبود کالای خارجی، کوچک و فقیر است؛ حال اگر این فضا باز شود، شرکتهای دانشبنیان ما میتوانند وارد بازار منطقه شوند و حتی بازار بسیاری از کشورهای جهان را در اختیار بگیرند. برخی صاحبان شرکتهای دانشبنیان معتقدند، رانت افرادی که در رأس قدرت هستند، مانع فعالیت شرکتهای دانشبنیان در تجارت خارجی است و دستاندازهای اینچنینی برای دانشبنیانها کم نیست. این فعال دانشبنیان ضمن مخالفت با این گزاره گفت: من با اصل این موضوع موافق نیستم. اینکه یکسری بازیگران داخلی، بازار دانشبنیان در خارج از کشور را مدیریت میکنند، حرف چندان درستی نیست. البته وجود رقابت را نفی نمیکنم، چرا که رقابت در همهجای دنیا وجود دارد و باید هوشمندانه پا به بازار جهانی گذاشت. برای مثال، بسیاری از برندها در جهان با اینکه رقیب هم هستند، اما در جلساتی، حداقل نرخ را در بازار تعیین میکنند یا اینکه به تقسیم بازار میپردازند. اما اینکه بگوییم سیستمی برای جلوگیری از فعالیت شرکتهای دانشبنیان در خارج از کشور وجود دارد که به رأس قدرت هم متصل است، صحت ندارد.
بهگفته قاسمی، فعالیت شرکتهای دانشبنیان در بازارهای جهانی راحتتر از بازارهای داخلی است، چرا که رانتهای داخلی بهویژه در بحث واردات بیشتر از رانتهای مانعزا در واردات است.
عدمآگاهی و ظن به نظام اقتصادی
وی در ادامه بااشاره به عدمشناخت کافی برخی شرکتهای دانشبنیان از بازارهای جهانی که منجر به شکست آنها در قراردادهایشان میشود، گفت: شرکتهای دانشبنیان گاه با سوءنیت و بیشتر موارد با حسننیت فکر میکنند، میتوانند نیازی را در یک بازار بینالمللی رفع کنند، اما در عمل، شاهد عدمتوانایی آنها بودهایم. یعنی در مواردی این گونه بوده است که دانشبنیانها متوجه ایراد اساسی محصولات خود نبودهاند یا حتی بسیاری از آنها محصولاتشان در حد آزمایشگاهی و پایلوت بوده و نتوانسته است که برد موفقیتآمیزی را در بازار داشته باشد. بهعبارت دیگر، اگر شرکت دانشبنیانی نتوانسته است در بازارهای جهانی فعالیت کند، یا استانداردهای کافی را نداشته یا محصول آن شرکت، ایرادی فنی داشته است. در برخی موارد هم، شرکت دانشبنیان از پس سفارشات بالا بهدلیل فقدان زیرساخت و ظرفیت کافی برنیامده است و فقط در تولید چند محصول اولیه توانسته تولیدات خوبی داشته باشد و موفق عمل کند.
وی بااشاره به اهمیت فعالیت رایزنهای فناوری گفت: فعالیت رایزنهای فناوری در مجموع اقدام خوبی است، اما نیازمند ایجاد امکانات و نیروی انسانی متخصص برای اقدامات موثر هستیم در بسیاری از موارد رایزنهای فناوری به نوبه خود اشخاص توانمند و مشرف به اکوسیستم دانشبنیان و فناوری هستند، اما چون امکانات و نیروی انسانی توانمند در اختیارشان نیست، نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
سخن پایانی
شرکتهای دانشبنیان کوچک برای ورود به عرصه رقابتی باید بتوانند سطح دانش و استانداردهایشان را ارتقا بخشند تا از این دریچه زیرساختهای لازم را فراهم کنند. شرکتهای دانشبنیان کوچک برای اینکه بتوانند وارد این عرصه رقابتی و موفق ظاهر شوند، باید هم بتوانند سطح دانش و هم سطح استانداردهایشان را ارتقا بخشند تا از این دریچه، زیرساختهای لازم را فراهم کنند. درحالحاضر شرکتهای دانشبنیان مانند گذشته نیستند و هم توسعه پیدا کرده و هم پیشرفتهتر از قبل شدهاند و آن شرکتهایی که هنوز پیشرفت نکردهاند، مجبور هستند برای ادامه بقا تحولی را در خود ایجاد کنند.