-

از افزایش درآمدهای ارزی تا توسعه روستایی

سیدحسین آقا سیدمرتضی_عضو هیات علمی دانشگاه علمی‌کاربردی

تاریخ اقتصاد ایران نشان می‌‌دهد این سرزمین با اینکه در قسمت به‌نسبت گرم و خشک زمین قرار گرفته اما به‌دلیل زاویه تابش نور خورشید و همچنین تنوع اقلیمی به معنای واقعی منحصربه ‎ فرد، یکی از بهترین محل‌ها برای کشت و زرع بوده و هست تا جایی که برخی معتقدند نخستین کشت در فلات ایران و اساسا مهاجرت آریایی‌ها، با اصل کشت و زرع انجام شده است. از سوی دیگر، با مطالعه تاریخ کشاورزی خیلی خوب به نقش ایران در گسترش این صنعت پی خواهیم برد. به‌عبارت ساده، ریشه‌های تمدنی و فرهنگی کشاورزی در ایران امروز به قدری غنی و محکم است که می‌توان ادعا کرد هیچ صنعت دیگری با آن قابل مقایسه نیست. امروزه گرچه توسعه جوامع بشری و پیدایش نیازها و نیازسازی‌های نوین، صنایع گوناگونی پدید آمده یا بروز کرده‌اند اما باز هم می‌توان گفت کشاورزی به‌دلیل ارتباط مستقیم با سلامت و استقلال جوامع، همچنان از جایگاه ویژه برخوردار است تا جایی که بسیاری از کشورها در سرمایه‌گذاری در برخی محصولات استراتژیک کشاورزی، اصل توجیه اقتصادی را نیز کنار می‌گذارند.

با این همه، با وجود اهمیت و تاریخچه کشاورزی و ظرفیت بالای آن در تجارت غیرنفتی و درآمدزایی سبز و سالم ضمن حفظ محیط‌زیست، این صنعت سال به سال در ایران بیشتر مورد غفلت و بی‌برنامگی قرار گرفته و می‌گیرد. ایران به‌عنوان کشوری چهارفصل و برخوردار از اقلیم‌های متنوع، ظرفیت بسیار بالایی در کشت اغلب محصولات کشاورزی سردسیری تا گرمسیری با بالاترین کیفیت و استانداردهای جهانی دارد. علاوه ‎ بر آن، در جغرافیای ایران محصولات باغی و کشاورزی زیادی را می‌توان منحصرا کشت کرد. اغلب این موارد البته تا به امروز تنها در حد ظرفیت بالقوه باقیمانده و هرگز به مزیت رقابتی در بازار جهانی تبدیل نشده‌‌اند.

جالب اینجاست که سیستم فرسوده و کهنه و صدالبته بی‌برنامه صنعت کشاورزی که همواره دچار آفت تصمیمات عجولانه و دفعی مسئولان بوده، در تمام این سال‌ها یکی از بهترین تکیه‌گاه‌ها برای زنده نگه داشتن تجارت و اقتصاد غیرنفتی ایران بوده است. به بیان ساده، این سیستم حتی در اوج بی‌برنامگی و فعالیت جزیره‌ای کشاورزان و بازرگانان، باز هم توانسته بار زیادی از دوش اقتصاد ایران بردارد و حتی در اوج تحریم‌ نیز به‌دلیل کیفیت بالای تولیدات خود (حتی در یک سیستم سنتی) بخش زیادی از تجارت غیرنفتی را به خود اختصاص دهد. به موارد بیان شده باید این نکته مهم و اصلی را هم اضافه کرد که ایران در علم کشاورزی چه در بخش تجربی و چه آکادمیک، سرمایه بزرگی دارد. خیل دانشجویان و دانش‌آموختگان این رشته و پیشینه کشاورزی در فرهنگ ایران، ایران را از نیروی متخصص در این حوزه بی‌نیاز کرده است. اما واقعا چرا کشاورزی ایران با این ظرفیت بزرگ و منحصربه ‎ فرد انسانی و سرزمینی هنوز نتوانسته جایگاه خود را در تجارت جهانی تثبیت کند، در حالی که کشوری مانند هلند با جغرافیایی بسیار کوچک ‎ تر و اقلیمی بسیار محدود نسبت به ایران، بخش زیادی از درآمد ارزی خود را از صنعت کشاورزی کسب می‌کند تا جایی ‎ که می‌توان کشاورزی را اهرم قدرت این کشور دانست. ریشه این مهم را می‌توان در رویکردهای جزیره‌ای و عملکرد واگرایی منفی مسئولان دانست که هرگز نتوانسته‌اند این ظرفیت‌های بزرگ را همراستا کنند.

ادغام علم نسل جوان و دانشگاهی و تجربه نسل‌های قبل، بهره‌وری بهینه زمین‌های زراعی و فراهم کردن بستر مناسب برای عملیاتی شدن ایده‌های ریسکی دانشگاهیان و از همه مهم ‎ تر طراحی و ترسیم نقشه‌راه کشور در این بخش بر مبنای هدف توسعه، ورود فناوری روز به کشور و تجهیز آزمایشگاه‌ها و همچنین ایجاد واحدهای تحقیق و توسعه در این صنعت از اموری است که همواره مورد غفلت قرار گرفته است. علاوه ‎ بر این موارد، در صنایع تبدیلی نیز عملا ایده‌های خلاقانه و نوآورانه راهی ندارند و بخش بسته‌بندی هیچ انطباق معناداری با واقعیت‌های بازار خاصه بازار بین‌المللی ندارد و فرسنگ‌ها با فناوری روز فاصله دارد. بهبود تمام این فاکتورها می‌تواند کشاورزی را به صنعتی بزرگ در ایران تبدیل کند؛ صنعتی که درآمدهای ارزی آن، کشور را حتی از فروش نفت و مواد معدنی هم بی‌نیاز کند. نکته مهم دیگر در ذیل صنعت کشاورزی، توسعه روستایی و جلوگیری از اختلالات فرهنگی ناشی از مهاجرت به کلانشهرهاست. با رونق بخش کشاورزی،‌ توسعه روستایی به‌عنوان یکی از مهم ‎ ترین زیرشاخه‌های توسعه متوازن محقق می‌شود که البته ایجاد کارگاه‌های بسته‌بندی یا صنایع تبدیلی در کنار زمین‌های زراعی نیز این روند را تسریع خواهد کرد. به‏تبع در این روند ضمن بهبود شاخص‌های زندگی، اشتغال نیز رونق می‌گیرد و در نتیجه ماند نیروی انسانی در بوم‌اقلیم تثبیت خواهد شد. این روند در بهترین حالت خود حتی توان ایجاد موجی از مهاجرت معکوس از کلانشهرها به روستا را هم می‌تواند به راه بیندازد. ناگفته پیداست که تحقق این امر نقش بزرگی در شناسایی آسیب‌های اجتماعی خواهد داشت. به این موارد، موضوع لزوم جلوگیری از فرسایش خاک را باید اضافه کرد که اهمیت آن با توجه به مخاطرات زیست‌محیطی و حفظ سلامت چرخه محیط ‎ زیست بسیار ویژه است. در آخر باید اذعان کرد کشاورزی در تمام این سال‌ها اسیر رویکردهای اشتباه و تصمیمات نادرست دولت‌ها بوده و هیچ آفتی به اندازه این، بخش کشاورزی را نیمه‌جان نکرده است. با توجه به آنچه گفته شد و آنچه گفته نشد، امید است دولت سیزدهم در اقدامی استراتژیک و به صورت عملی، نگاه ویژه‌ای به بخش کشاورزی داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*