دولت خود را گرفتار کوپـن نکند
برخی او را «مرد خاکستری» سیاست مینامند، برخی دیگر میگویند شخصیتی اقتصادی است، چرا که هم وزیر بوده و هم نماینده مجلس و هم از بنیانگذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در واقع بر تمامی مسندهای مهم سیاسی ـ اقتصادی کشور نشسته و صاحب سبک است.
محمد غرضی؛ مردی که اکنون دوران بازنشستگی خود را میگذراند با کلیدواژه تورم، اعتقادات اقتصادیاش را مطرح میکند و معتقد است «تحت هر شرایطی مردم پشت نظام خواهند ایستاد». او راهکارهای مشکلات اقتصادی را بازگشت بهسمت مردم و جدایی اداره کشور از تحزب میداند.
پایگاه خبری موسسه فرهنگی مطبوعاتی صمت برای بررسی بیشتر دیدگاههای غرضی با او گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
شما در سال ۱۳۹۲ با شعار «دولت ضدتورم» وارد انتخابات شدید،جدا از اینکه این کاندیداتوری به چه سرنوشتی دچار شد، نقطه هدف آن روز شما چقدر با شرایط امروز متفاوت است؟ آیا برنامه دولت ضدتورم امروز هم قابل اجرا است؟
من ۱۶سال در جمهوریاسلامی وزیر و استاندار بودم.۲۰سال متوالی تمامی اهداف کشور را میدانستم و تمامی اطلاعات را در دست داشتم و هر سال در دولت تمامی این بحثها بود و اصل را بر این گذاشته بودیم که از وقتی تورم به کشور تحمیل شده، تولید از بین رفته است.
من جدولی دارم که در سال ۱۲۷۰شمسی؛ یک دلار، یک ریال بود. این را مرحوم پدرم که تاجر، صنعتگر و هم صاحب املاک بسیار بوده به من گفت.
در ۱۲۸۵شمسی یک دلار با ارزش یکونیم ریال برابر بود و در ۱۲۹۹شمسی وقتی که رضاخان کودتا کرد، هر دلار 3ریال شد.
وقتی رضاخان رفت، یک دلار ۱۵ریال بود. از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰، یک دلار ۲۰ریال بود و آن 5ریال را متفقین تحمیل کردند تا هزینههای لشکرکشی خود را از ملت ایران بگیرند.
در ۱۳۳۲ کودتا شد و زاهدی ارزش دلار را به ۳۵ریال رساند. در دولت منصور دلار به ۶۸ ریال رسید. این رقم در زمان انقلاب ثابت ماند، اما وقتی بنیصدر، وزیر دارایی و رئیسجمهور شد، دلار یکباره به ۳۰۰ریال رسید. دولت آقای موسوی دلار را ۱۵۰۰ریال کرد و در دولت آقای هاشمیرفسنجانی به ۴۵۰۰ریال رسید. در زمان آقای خاتمی ۹۰۰۰ریال شد و در دولت محمود احمدینژاد ۳۰۰۰۰ ریال را تجربه کردیم.
در دولت آقای روحانی یک دلار به ۲۵۰۰۰۰ ریال رسید و اکنون در دولت آقای رئیسی یک دلار به بیش از ۳۰۰۰۰۰ ریال رسیده است.
استراتژی اداره کشور در ذهن تولیدکننده و در ذهن ملت به این شکل است که ظرف 100 سال گذشته، هر دولتی آمده یک هزینهای بر جیب فقرا اضافه کرده و بهطورکلی تولید از بین رفته است. اینطور میتوان گفت که مردم در یک قرن اخیر همواره تورم را بهاستمرار تجربه کردهاند.
با همه اینها باید بدانیم اداره کشور سیاسی نیست، بلکه یک امر اقتصادی بوده و برای اینکه تحول شکل بگیرد، باید دولت را از اینکه هزینههای خود را بر جیب فقرا تحمیل کند، منع کرد.
باوجود اینکه بیشتر مسئولیتهای شما سمتهای اقتصادی بوده،اما بهعنوان شخصیتی سیاسی شناخته میشوید. نظر خودتان چیست؟
من را بهعنوان سرباز انقلاب قبول کنید؛ نه شخصیت، نه سردار، نه تئوریسین و نه چیزهای دیگر.
شما اغلب از تحزب دوری کردید و معتقد بودید تحزب گروهها را از خدمتگزاری به آحاد جامعه دور میکند، از اینرو شما خود را نه اصولگرا و نه اصلاحطلب میدانید. بهنظر میرسد در تفکرات شما این موضوع پاشنهآشیل نظام است و «حزب» در عمل از نظام سیاسی ما حذف شده است.
من شواهد زیادی دارم که غیرمفید بودن تحزب را توضیح میدهد. ملت دچار دشمن داخلی و خارجی است. دولت مشروطه را ملت بهوجود آورد. احزاب بعد از اینکه انقلاب مشروطه شکل گرفت، بهوجود آمدند.
ماجرای ۳۰ تیر رخ داد و ملی شدن صنعت نفت انجام شد. سپس احزاب مدعی شدند که ما سهم داریم. در انقلاب اسلامی گفته شد «نه شرقی، نه غربی، جمهوریاسلامی» و هیچ گروه، حزب و تاسیسات سیاسی مدعی این نیست که این شعار متعلق به ما است؛ این شعار از دل مردم بیرون آمد.
سال ۱۳۵۷ یک شعار معروفی بود که میگفت: «برابری، برادری، حکومت عدل علی» اما به آن توجهی نشد. وقتی این شعار تبدیل شد به «نه شرقی، نه غربی، جمهوریاسلامی» موردتایید قرار گرفت و انقلاب پیروز شد و احزاب و گروهها بعد از انقلاب مدعی اداره کشور شدند.
با این حال شما یکی از اعضای سازمان مجاهدین بودید.
من به دوستان تشکیلات مجاهدین نزدیک بودم. همسن و سال مرحوم حنیفنژاد، سعید محسن و... بودم و همکلاسی بودیم. با آنها بسیار نزدیک بودم،اما بحث من از سال ۴۳ این است که چگونه جریان ۱۵خرداد میتواند به دولت شاهنشاهی این همه ضربه بزند،اما احزاب و گروهها نمیتوانند و تا امروز این ذهنیت در من باقی است.
ما با عزیزانی که فعال بودند، نزدیک بودیم و تا توانستهام کمکهای فیزیکی کردهام،اما با تشکیل احزاب، گروهها و... مخالفم.
در میان تمام کشمکشها بر سر صندلیها، شما یکی از بنیانگذاران سپاه پاسداران بودید.
بله، ۲۹فروردین ۱۳۵۸ بود که حضرت امام تایید کردند که ارتش باید تثبیت شود. من 2اردیبهشت نزد امام رفتم و گفتم که هیچ مشکلی در انقلاب نیست و الحمدالله موفق شده است،اما چون در ۲۸مرداد دیدم چگونه کودتا جریان نهضت ملی را از بین برد، تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را پیشنهاد دادم.
آن زمان کلمه ایران هم نداشت و همان روز برای شورای انقلاب نوشتم که تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی واجب است، بنابراین طرح را به شورای انقلاب بردم و تاکید کردم برای تشکیل سپاه پاسداران نباید از جیب مردم هزینه شود، سپاه هم نباید از جیب مردم تغذیه کند؛ در نهایت این کار شکل گرفت.
من بهدلیل سوابقی که داشتم، میگویم اداره کشور بههیچ وجه در دست چپ، راست، احزاب و... نیست. آنچه در کشور اتفاق افتاده این است که دولتها دائم حقوق عامه را صرف حقوق خاصه کردهاند، یعنی بهجای اینکه حقوق عامه را رعایت کنند، حقوق قدرت سیاسی را تحمیل کردهاند.
آیا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۴۰۱، همان سپاه مدنظر شما است؟
سپاه تشکیل شد و در طول زمان و براساس شرایط، تغییراتی شکل گرفت. این تغییرات هرچه بود، باعث شد من از سپاه پاسداران فاصله گرفتم.
برخی سیاستمداران اعتقاد دارند فاصله بین حکومت و مردم، زیاد شده و این موضوع، هزینههای بسیاری برای نظام داشته، فکر میکنید چه عواملی باعث ایجاد این فاصله شده است؟
قدرت سیاسی بهجای اینکه حکومت را بچسبد، باید قاعده جامعه را در نظر بگیرد. بهعنوان مثال، تورم، ضد اداره کشور است. دولتها وقتی مرتب فشار بر مردم تحمیل میکنند، حکومت را از دست میدهند.
در میان همه مسئولیتهایی که داشتید چه شد که نخستوزیر نشدید؟
حزب بهشدت مخالفت کرد. 5 بار حضرت امام من را بهعنوان نخستوزیر معرفی کردند و هر 5 بار حزب مخالف بود و اجازه نداد. چون من در طول عمرم به احزاب و گروهها دست رد زدم.
آنها میخواستند من نخستوزیری باشم که تابع احزاب و گروهها است. خدا برخی بزرگان را رحمت کند. وقتی که من پیشنهاد تشکیل سپاه پاسداران را به امام دادم، برخی بزرگان گفتند فرمان امام روی چشم،اما غرضی نباید فرمانده سپاه شود.
یعنی قرار بود شما فرمانده سپاه باشید؟
بله، من تشکیلات را درست کرده بودم و بین انقلابیون جاانداخته بودم که سپاه پاسداران بهطورحتم لازم است، اما آقایان مخالف بودند.
قدرتهای سیاسی را در جهان امروز چطور ارزیابی میکنید؟ از دیدگاه شما جنگ روسیه و اوکراین چه میزان در مناسبات سیاسی منطقه تاثیرگذار بوده است؟
شوروی با 4میلیون سرباز در افغانستان شکست خورد. شما بهدنبال تشکیلاتی مثل شوروی هستید؛ این تشکیلات شکست میخورد. امریکا با حمله به افغانستان و عراق شکست خورد. ما در جهان اثر گذاشتیم. پوتین به اوکراین حمله کرده و بهطورقطع بدبخت میشود و قدرت نظامی برای او قدرت سیاسی نمیآورد.
باید از این موارد درس گرفت. اگر بخواهیم کشور را اینطور اداره کنیم، مردم با مسئولان همراهی نمیکنند. خرد جمعی بسیار بالا است. حتی در انتخابات هم حواسها جمع است که چه کار بکنند. این قدرت و توانایی مردم ایران است.
به مسئولان میگویم؛ شما نگران اداره کشور نباشید. مردم هزینه اداره کشور را میدهند. شما فقط به رضایت جمعی فکر کنید. مردم از اینکه به چین، روسیه، اروپا و امریکا نگاه میکنید، بدشان میآید.
در حال حاضر تورم به عددی رسیده که سفره مردم روزانه کوچک و کوچکتر میشود؛ راهکار چیست؟
تورم در واقع سنگین است، اما اگر شرایط بدتر از این هم بشود، استعداد کشور برای پیشرفت غیرقابلانکار است. قدرت سیاسی مجبور است به حرف مردم گوش کند.
دولتهای مختلف همواره به مردم ظلم کردند. آمدند و چندنرخی شدن ارز را قانونی کردند. ۷ تومان و ۷۰ تومان و ۷۰۰ تومان و... و به یک عدهای ارز میدادند و به عدهای نمیدادند. کسانی که میگرفتند، سوءاستفاده میکردند و آنهایی که نمیگرفتند، اعتراض. این روند تا امروز ادامه داشته، اما بهمحض اینکه تبعیض را بردارید، تمامی این دکانها از بین میرود.
امروز هم نرخ بانک مرکزی کمی با بازار متفاوت است. میگویند دولت ارز را ۲۳هزار تومان میدهد و بانک مرکزی ۳۳هزار تومان.
اگر همین را از بین ببرید، به یکباره جریانهای رانتخوار همه از بین میروند، چون دکان اینها قدرت سیاسی است و خود آنها توانایی خاصی ندارند.
روسایجمهور قبلی این قصد را داشتند؟
این یک جریان رانتخوار است و متاسفانه رانتخواری سالها است بر دولت تسلط دارد.
یعنی حتی قدرتی برتر از دولت؟ چطور میتوان این را از بین برد؟
مشکلات باید اقتصادی حل شود. به مردم میگویند اگر نفت نباشد اداره کشور غیرممکن است. توانایی مردم برای اینکه اداره کشور را با وسایل موجود انجام بدهند، بسیار خوب است. وقتی من وزیر نفت شدم، ۱۰۰هزار مشترک گاز داشتیم و من ظرف ۴سال، ۲۷۴شهر را گازرسانی کردم.
در همان دوره یکی از شهرها تهران بود. روند بهگونهای پیش رفت که امروز ۹۳درصد از این جمعیت ۸۰ میلیونی از نعمت گاز برخوردار هستند. این دستاورد توسط مردم محقق شده، نه دولت.
نکتهای که در سیاست و اقتصاد ما همیشه موثر بوده، دولتهای در سایه بودهاند. درباره این مسئله چه دیدگاهی دارید؟ شما در دورهای در مجلس حضور داشتید و نماینده اصفهان بودید. وقتی از مجلس بهعنوان عصاره فضائل ملت صحبت میشود،به مجلسهای اول و دوم و دورههای ابتدایی مجلس اشاره میکنند؛ آن مجالس چه تفاوتی با مجلس این دوره داشت؟
2 انقلاب داریم؛ یکی مشروطه و دیگری انقلاب جمهوری اسلامی و 2 مجلس در اول مشروطه و 2 مجلس در اول انقلاب داریم که قاعده جامعه دخالت کرد و 4 مجلس آن سالها بسیار خوب عمل کرد، اما مجلس سوم انقلاب و مجلس ششم مشروطه بهدست احزاب و گروهها افتاد و بهجای اینکه به مردم خدمت کنند، به قدرت سیاسی خدمت کردند.
امروز هرچند خودشان میگویند که دولت و مجلس یکپارچه است، اما من عقیده دارم افرادی در مجلس یازدهم و دولت سیزدهم دخالت کردند که از بطن جامعه نبودند، بلکه از طیف قدرتهای سیاسی بودند.
آقای رئیسی در سخنرانیهای اخیر خود گفتند گرانی نان، دارو و... کنترل شده است. چقدر این صحبت به واقعیت نزدیک است؟
آقای رئیسی منتخب قدرت سیاسی است و برخی حرفهایی که میزنند، خواست مردم است،اما به عمل نمیرسد.
مسئله یارانه و کوپن چطور؟ تا کجا میتواند راضیکننده باشد؟
مردم آنقدر فشار آوردهاند که بالاخره یارانهای از دولت به مردم رسید،اما این عمل اثر اجتماعی ندارد، چون تورم بهقدری زیاد است که اثر این اسکناس بدون پشتوانه را از بین میبرد.
اگر مابهالتفاوت حذف ارز ترجیحی به مردم برسد، بدون اینکه اسکناس بدون پشتوانه چاپ کنند، موثر است،اما اگر بدون پشتوانه روزی ۲۵۰۰میلیارد تومان اسکناس چاپ شود، هیچ اثری نخواهد داشت.
پیرامون موضوع کوپن هم در سال ۶۸ ،جمعیت کشور ۴۸میلیون نفر بود. در دولت بحث شد کوپنی که دست مردم است، بهتعداد همان ۴۸میلیون است، اما دائم قاچاقچیها کوپن را چاپ میکردند و به مردم میرساندند و دولت بدهکار میشد.
باز هم اگر کالابرگ چاپ کنند، دولت بهمراتب گرفتارتر میشود. من بهطورمرتب به دولت توصیه کردم کالابرگ چاپ نکنید، برای اینکه امکان اینکه ۸۰ میلیون کالابرگ را کنترل کنید، وجود ندارد و هیچ کامپیوتری نمیتواند این شرایط را تثبیت کند.
برای بهبود معیشت مردم، برجام را چقدر جدی و نتیجهپذیر میدانید؟
برجام، هم مخالف داخلی و هم مخالف خارجی دارد و گاهی این ابهام پیش میآید که شاید دیپلماسی سیاسی این توانایی را ندارد که با این قدرت بجنگد. روسیه، چین، اروپا، اسرائیل، عربستان و امریکا امروز نفت ایران را به نرخ بسیار پایینی میبرند؛ بنابراین اینکه بیایند و کاری کنند که نفت به نرخ اصلی در بازار جهانی بهفروش برود؛ این غیرممکن است.