کارمندی برخورد نکنید
مجید یساری-دبیر ارتباط با صنعت دانشگاه علم و صنعت
موضوع تحول دیجیتال بر کسی پوشیده نیست. انقلاب صنعتی چهارم نیز در حوزه صنعت تغییرات زیادی ایجاد خواهد کرد. در این انقلاب، ما وارد فضای جدیدی میشویم و تکنولوژیهای گوناگون چون اینترنت اشیا و بزرگ داده همافزا میشوند. تغییر و تحولات نیز از سال ۲۰۱۵ در کل دنیا آغاز شده است و اگر میخواهیم شکاف تکنولوژی را کاهش دهیم، باید بهسمت این تغییرات حرکت کنیم.همکاری با شرکتهای بزرگ، مزایای بسیار زیادی برای استارتآپها دارد. تجربه و دانش بازار، بازده ناشی از مقیاس، شبکههای موجود با افراد و سازمانهای دیگر و قدرت برند نمونههایی از مزایایی است که میتواند در کنار دیگر منابع قابلملاحظه موجود نام برده شود. کار با کسبوکارهای بزرگ میتواند یک ابزار مهم برای استارتآپها بهمنظور تست محصول از جهت تناسب با بازار باشد. این در شرایطی است که طبق گزارشهای بینالمللی بیشتر استارتآپها به این دلیل شکست میخورند که نیازی در بازار برای محصول شان وجود ندارد. تامین شدن از جانب یک سازمان بزرگ بهعنوان شریک، همچنین در افزایش مقیاس فرآیندها و جذب مشتریان میتواند بسیار کمک کند.بنابراین، باید امروز هر کسبوکاری بداند که برای رفع چه نیازی شکل گرفته است؛ در واقع پیش از شکلگیری کسبوکارها، دلیل بهوجود آمدن آنها میتواند نیازهای رفعنشده در آن حوزه خاص باشد؛ اما اینکه چگونه باید به این نیازها دسترسی داشت، خود فرآیندی زمانبر است که بیشتر رهبران استارتآپها به آخرین موردی که میرسند، نیازسنجی بازار است. در واقع، آنها در فرآیند تولید محصول کالا یا خدمات قرار میگیرند و بعد در ارائه آن به بازار با مشکل مواجه میشوند و میفهمند که محصولشان موردنیاز بازار نبوده است، هرچند محصول تولیدشده مبتنی بر فناوری و کاملا مدرن بهحساب میآید.
بزرگترین معضل استارتآپها در مسیر اشتغالزایی، نحوه ارتباط گرفتن آنها با صنعت و شناختن نیاز آنها است. آنچه میتوان از اکوسیستم نوآوری در کشور فهمید، این است که تاکنون ارتباط موثر و کارآمدی میان استارتآپها با صاحبان صنایع برقرار نشده است.برای همکاری میان استارتآپها با صاحبان صنایع بهمنظور ایجاد اشتغال جای خالی یک گفتمانی اساسی، احساس میشود. این گفتمان باید موثر، سازنده و ایجادکننده تعاملات شغلی میان رهبران استارتآپها با صاحبان صنایع باشد.همکلام شدن استارتآپها با صنعت در نهایت منجر به این امر میشود که استارتآپها پی به خلأها و نیازهای صنایع میبرند و میتوانند جورچین توسعه را قوت بخشند. گفتنی است، بسیاری از نیازهای صنایع در کارگاهها و کارخانهها از دید صاحبان و فعالان صنعتی تنها با بکارگیری یا خرید فناوریهای بسیار پیشرفته خارجی قابلحل است؛ این در حالی است که رفع همان نیاز از دید رهبران استارتآپی که از دانش و فن بالایی برخوردار هستند، لزوما به فناوری گفتهشده، نیاز ندارد و میتوان بهراحتی آن را رفع کرد.
ناگفته نماند که البته نیازهایی هم در صنعت وجود دارد که بسیاری از استارتآپها با فناوریهای پیشرفته میتوانند به حل آن بپردازند. برای شناخت بیشتر استارتآپها با نیازهای صنایع لازم است در یک بستر واحد خلأهای صنایع دستهبندی شود. یکی دیگر از چالشهای ارتباط میان صنعت و استارتآپها در مسیر ایجاد اشتغال، بیاعتمادی اهالی صنعت به توانایی حل معضلات فناورانه از سوی استارتآپها است. بهاعتقاد من، برای اعتمادسازی بهتر است، ابتدا نیازهایی از صنعت که برای حل آن به فناوریهای پیشرفته احتیاجی نیست و از توانایی استارتآپها هم بر میآید، از سوی آنها حل شود تا در این شرایط صنعتگران بتوانند به توانایی استارتآپها اعتماد کنند.معضل مهم اینجا است که دید برخی صاحبان صنایع مختلف در کشور ما نسبت به نوآوری با آن روشی که یک استارتآپ باید برای توسعه خود در پیش گیرد، تداخل دارد. بهعبارت روشنتر، صاحبان صنایع نگرش کارمندی به استارتآپها دارند، در حالی که ماهیت استارتآپها بهگونهای است که بهطورمعمول باید آزادانه و بدون قید و بندهای کارمندی به فعالیت با توان خلاقیت خود بپردازند. حال کارمند شمردن فعالان استارتآپی در واحدهای صنعتی بهضرر آنها تمام میشود و پس از گذشت مدت زمانی، خلاقیت و چابک بودن آنها از بین میرود.
در میان صنایع گوناگون، صنعت خودروسازی، پتروشیمی و غذایی نیاز بیشتری به دستاوردهای استارتآپی و دانشبنیان داخل دارند. باتوجه به تحریمهای موجود، این مجموعهها میتوانند با فعالیت بهینهتر در حوزه تولید مواد شیمیایی و ساخت قطعات الکتریکی بهتر کار کنند. بسیاری از صاحبان این صنایع اقلام موردنیاز خود را بهسختی وارد میکنند، در حالی که تولیدات داخلی میتوانند این نیاز را حل کنند.بنا بر گفته برخی کارشناسان در بعضی از صنایع منبعمحور با رشد مواجه بودهایم، اما این رشد با رتبهبندی جهانی تناسبی نداشته است، چون بهسمت تولید کالا با ارزشافزوده بالا حرکت نکردهایم. بهگفته زرندی، حرکت بهسمت تولید با ارزشافزوده تغییر نگاه جدی در حاکمیت را میطلبد، در غیر اینصورت در این حوزه رشدی نخواهیم کرد.