روشهای ذخیره آب شیرین
سارا انواری_کارشناس معماری
در پی گسترش انقلاب صنعتی و پدیدار شدن سریع و بیامان فناوریهای نوین، مسئله کمبود آب در جوامع بشری هر روز بیشتر فکر انسان را به خود مشغول میکند. نزدیک به یکسوم جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که با بحران آب مواجهند، در این بین مراقبت از هر قطره آب شیرین که تنها 10 درصد منابع آبی کره زمین را به خود اختصاص میدهد، بیش از پیش اهمیت پیدا میکند. البته برای این کار لازم نیست تا مسائل را از نو بررسی و اختراع کنیم. از طرفی نیز لازم نیست با انتخابهای فردی و کوچک کاری از پیش ببریم و به دام سیاستهای نئولیبرالیستی بیفتیم. سیاستهای فردی زمانی اثرگذار خواهد بود که نظام اقتصادی بتواند برای همه افراد، گزینههای محیطزیستی و انجامپذیری را مهیا کند، نهفقط برای تعداد انگشتشماری از متمولان یا ماجراجوها و دوستداران. استرالیا که در بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۹ با یکی از بدترین خشکسالیهای تاریخ خود مواجه بود، در کنار سیاستهای مرتبط با ابرشرکتها، راهحلهای بسیاری را برای شهروندان در پیشگرفت. این راهحلها از اعلام وضع موجود آب توسط تابلوهای تبلیغاتی و الکترونیک در بزرگراهها بهدست شهردار شروع شد و تا عوض شدن سردوشهای مشخصی که تنها سردوشهای موجود در بازار بودند، ادامه پیدا کرد.
باید دقت داشت که اگر همواره سردوشهای ارزانتر و غیرمحیطزیستی در بازار موجود بود و این سردوشهای جدید تنها سهم متمولان میشد، نمیتوانستند از آن بهعنوان محصولی برای افزایش صرفهجویی همگانی استفاده کنند. در آن بحران از هر 3 شهروند در ملبورن، یک نفر در نصب بشکههای جمعآوری آب باران سرمایهگذاری کرد. حال فرض کنیم، میخواهیم باتوجه به بحران وسیع کشور در زمینه آب، به جمعآوری حجم آب باران در شهری مثل تهران کمک کنیم. گذشته از آنکه این کار منوط به رویکرد سیاستهای کلان کشور است، اما شاید یک حساب سرانگشتی بتواند کمی مسیر تصمیمگیریها را تغییر دهد. مساحت استان تهران باتوجه به آمار حدود ۱۳۰۰۰ کیلومترمربع است. فرض کنیم قسمتهای مسکونی آن را حدود ۷ هزار کیلومترمربع تخمین بزنیم. این عدد میتواند بهعبارت دیگر اینگونه نوشته شود: ۷۰۰۰ ضربدر 10 به توان 6 در واحد مترمربع. اگر بهطور متوسط ۵۰درصد مساحت شهر به سطح پشتبامها اختصاص یافته باشد (که درصد دور از واقعیتی هم نیست)، در این صورت سطح بامهای تهران ۳۵۰۰ ضربدر 10 به توان 6 مترمربع خواهد بود. طبق آمار اداره هواشناسی متوسط بارش سالانه شهر تهران در 40 سال گذشته، 220 میلیمتر یعنی ۲۲سانتیمتر بوده است. با این حساب، هر سال ۷۷۰ ضربدر 10 به توان 6 مترمکعب یا ۷۷۰ ضربدر 10 به توان ۹ لیتر آب وارد پشتبامهای شهر میشود. اگر عدد ذکرشده را بر ۳۶۵ روز سال و همچنین بر جمعیت ۹ میلیون نفری شهر تهران تقسیم کنیم، حاصل کار مقدار ۲۳۶ لیتر در روز برای هر نفر میشود. بر طبق آمار سازمان آب تهران، سرانه مصرف آب در شهر تهران ۲۲۰ لیتر برای هر نفر اعلام شده است، اما براساس هدفگذاریها، این میزان باید به ۱۵۰ لیتر در روز کاهش پیدا کند. این میزان صرفهجوییشده میتواند تا حد قابلقبولی به بسیاری از مصارف ما کمک کند. در ادامه به 2 راهحل عملی چگونگی ذخیره آب باران و همچنین صرفهجویی در آب مصرفی منازل اشاره میکنم، اما بدیهی است، راهحلهای بسیاری وجود دارد که نظام مهندسی تهران میتواند آن را اعمال کند:
۱- ایجاد یک مخزن آب در زیر کف پارکینگ و هدایت آب باران از طریق ناودان پشتبام به درون آن. این راهحل یک مشکل عمده دارد؛ ایجاد چنین مخزنی به استحکام فوندانسیون لطمه زده و هزینه زیادی برای احداث آن ایجاد میکند. برای رفع این مشکلات میتوان از مخزنهای استوانهای از جنس پلیمر به قطر نیم متر که بهصورت افقی در طول پیرامونی محیط پارکینگ و در محل کنج دیوار و سقف کار گذاشته میشود، استفاده کرد، در این صورت، علاوه بر اینکه مسئلهای برای احداث فوندانسیون ایجاد نمیشود، نیاز به پمپاژ آب برای استفادههای مختلف مانند آبیاری باغچهها و شست و شوی اتومبیل و سایر مصارف وجود نخواهد داشت.
۲- یکی دیگر از راههای صرفهجویی در مصرف آب، استفاده مجدد از آب مصرفشده یا همان آب خاکستری است. برای این منظور خروجی یا مخزن جداگانهای لازم است تا بتوان بهعنوان مثال برای ورودی مخازن تانک توالتفرنگی یا سیفون، کمتر از آب تصفیهشده و کاملا تمیز استفاده کرد، در این صورت در موقع استفاده از سیفون توالتفرنگی از فاضلاب روشویی یا حمام استفاده دوباره میشود. حجم چنین آبی در طول زمان بهرهبرداری از ساختمان قابلتوجه است و این مسئله درباره جداسازی مخزن آب ظرفشویی/ میوهشویی نیز صادق است. چنانچه سیاستهای صرفهجویی آب با تمهیدات لازم بهعمل آید، میتواند پاسخگوی نیاز ساکنان باشد و همشهریان را از هزینههای گزاف سدسازی، تصفیه و لولهکشیهای انتقالدهنده آب به منازل تا حد زیادی بینیاز سازد.