-
بررسی عملکرد دولت سیزدهم در حمایت از کارآفرینی در بخش انرژی‌های نو

دولت در توسعه تجدیدپذیرها تجدید شد

کارآفرینی واژه‌ای است که امروزه در بیشتر محافل علمی و صنعتی در کنار مفاهیمی چون توسعه‌یافتگی به‌چشم می‌خورد.

کارآفرینی واژه ‌ ای است که امروزه در بیشتر محافل علمی و صنعتی در کنار مفاهیمی چون توسعه ‌ یافتگی به ‌ چشم می ‌ خورد. گستردگی نیازهای تولیدی و خدماتی جامعه از یک ‌ سو و نیاز به کسب درآمد در بیشتر اقشار مختلف مردم از سوی دیگر، باعث شده شهروندان به کسب درآمد از ایده ‌ های مختلف و کارآفرینی حتی در بخش خانگی روی بیاورند. آنچه از همه مهم ‌ تر است و بیشتر به ‌ چشم می ‌ خورد، استفاده از صنایع جدید در بخش ‌ های مختلف کارآفرینی است. به ‌ اعتقاد برخی کارشناسان، کارآفرینی به ‌ منظور توسعه انرژی ‌ های تجدیدپذیر، رویایی است که روز به روز برای فناوران محال و محال ‌ تر می ‌ شود. صمت در این گزارش ضمن ارزیابی عملکرد دولت سیزدهم در توسعه تجدیدپذیرها برای رفع معضلات انرژی در گفت ‌ وگو با مهرداد داوری ‌ فر، فعال حوزه تجدیدپذیر به چالش ‌ های کارآفرینی در این حوزه پرداخت.

چراغ سبز برای افراد جویای کار

گسترش و انتشار گازهای گلخانه ‌ ای باعث شدت گرفتن تغییرات اقلیمی شده است که این تغییرات بلایای طبیعی را تسریع و تشدید می ‌ کند؛ اما وقتی صحبت از توسعه پایدار می ‌ شود، باید گفت این فرآیند محل تلاقی جامعه، اقتصاد و محیط ‌ زیست است. برای رسیدن به توسعه پایدار لازم است میان توسعه و محیط ‌ زیست تعادل برقرار شود. دانستن این نکته ضروری است که توسعه پایدار تنها بر جنبه زیست ‌ محیطی اتفاقی تمرکز ندارد، بلکه به جنبه ‌ های اجتماعی و اقتصادی آن هم توجه می ‌ کند. اشتغال سبز، زمینه فعالیت افراد جویای کار در حوزه انرژی ‌ های پاک و دیگر فعالیت ‌ های مرتبط با محیط ‌ زیست را نیز فراهم می ‌ کند، همچنین موجب حفظ ذخایر طبیعی و ارتقای کیفیت زندگی افراد نیز می ‌ شود. امروزه کشورهای توسعه ‌ یافته به ‌ سرعت در حال توسعه مشاغل سبز هستند و تلاش می ‌ کنند تا جریان کارآفرینی خود را به ‌ سمت و سوی این نوع مشاغل هدایت کنند.

کارآفرینان زیست ‌ محیطی افرادی هستند که زمینه ایجاد فعالیت ‌ های اقتصادی در راستای رفع مسائل و چالش ‌ های محیط ‌ زیست را فراهم می ‌ کنند، این افراد در تمام دنیا موردتوجه فراوان طرفداران محیط ‌ زیست و همچنین متخصصان حوزه کسب ‌ وکار هستند. در کشور ما نیز کارآفرینی سبز و ایجاد کسب ‌ وکارهای زیست ‌ محیطی چند سالی است که آغاز شده و رویکرد ایجاد مشاغل سبز با هدف توسعه پایدار و کمک به محیط ‌ زیست در پیش گرفته شده است، البته این فعالیت ‌ ها در مقایسه با سطح گسترده آلاینده ‌ های منتشرشده در جو و آلودگی ‌ های مخرب موجود کافی نیست.

باتوجه به گستردگی پهنه جغرافیایی کشور، ایران در همه زمینه ‌ های انرژی ‌ های تجدیدپذیر دارای ظرفیت ‌ های بسیار مناسب است و با سیاست ‌ گذاری مناسب می ‌ تواند در امر توسعه و صادرات انرژی ‌ های پاک در جهان رتبه قابل ‌ قبولی را کسب کند.

مهرداد داوری ‌ فر، فعال در زمینه توسعه انرژی ‌ های تجدیدپذیر در گفت ‌ وگو با صمت معتقد است: کارآفرینی در توسعه انرژی ‌ های تجدیدپذیر به ‌ ویژه انرژی خورشیدی در کشور صرفه اقتصادی بالایی برای صنعت برق به ‌ همراه خواهد داشت. در حالی که یارانه ‌ های بی ‌ حساب و کتاب در این صنعت مانع از فعالیت کارآفرینان در این عرصه شده است.

شرح کامل این گفت ‌ وگو را در ادامه می ‌ خوانید:

باتوجه به اینکه جهان روز به روز به بحران انرژی نزدیک تر می شود و کمبود آن در برخی کشورهای اروپایی تبدیل به معضل اصلی شده است، آیا در کشور زمینه های لازم برای کارآفرینی به منظور توسعه انرژی های تجدیدپذیر در راستای کاهش مصرف انرژی و رسیدن به محیط زیست پاک وجود دارد یا خیر؟

تجدیدپذیرها به دسته ‌ های گوناگونی اعم از بادی، خورشیدی، زمین ‌ گرمایی و ... تقسیم می ‌ شوند، اما انرژی خورشیدی قابلیت بالایی در توسعه تجدیدپذیرها دارد که خود به 2 بخش عمده تقسیم ‌ بندی می ‌ شود که شامل پروژه ‌ های مگاواتی و کیلوواتی است.

به ‌ اعتقاد من، اگر این 2 نوع کاربرد انرژی خورشیدی در تولید برق کشور به ‌ کار گرفته شوند، می ‌ توانند به چرخیدن چرخ اقتصاد کشور کمک شایانی کنند، همچنین در این شرایط است که دوام کافی را خواهد داشت. متاسفانه نرخ انرژی در ایران دستوری و این خود تبدیل به عاملی برای رکود صنایع شده
است.

بی ‌ توجهی به توسعه انرژی ‌ های تجدیدپذیر در صنعت دامن صنعت برق را هم گرفته و باتوجه به اینکه برق صنعتی مهم و استراتژیک در کشور است، اما ارزش واقعی خود را ندارد و این بی ‌ ارزشی به تمام صنایع وابسته به خود هم منتقل ‌ شده است.

این در حالی است که برق به ‌ عنوان یک رشته محبوب برای نخبگان کشور به ‌ حساب می ‌ آید. تایید این گزاره زمانی معلوم می ‌ شود که 100 نفر نخست کنکور کشور هر ساله این رشته را در دانشگاه ‌ های معتبر انتخاب می ‌ کنند؛ اما این بی ‌ ارزشی موجب شده افراد تحصیلکرده و نخبه، عرصه ‌ ای برای فعالیت خود نبینند و در نهایت با تمام دانش و اطلاعات ‌ شان راهی کشورهایی شوند که این صنعت در آنها از ارزش بالاتری برخوردار باشد، با این حال افرادی هم که در لیست مهاجران نخبه قرار نمی ‌ گیرند، سر جای خود نیستند.

معضل امروز اکوسیستم انرژی در کشور، ناهمگونی سواد مدیران با جایگاهی است که در آن قرار دارند و در صنعت برق افراد غیرمتخصصی که سر رشته ‌ ای از برق ندارند، زیاد هستند، بنابراین اتفاقی که در این شرایط می ‌ افتد، این است که افراد تمایلی برای فعالیت در این رشته پیدا نمی ‌ کنند و به ‌ همین دلیل کارآفرینی در دنیای تجدیدپذیرها خواهان کافی ندارد.

متاسفانه باوجود منابع انسانی ماهر و با دانش کافی برای توسعه کارآفرینی در حوزه تجدیدپذیرها هنوز بستر لازم برای فعالیت آن فراهم نشده است. در کشور ما این اتفاق خوب افتاده که جزو کشورهای خوش ‌ تابش باشیم، به ‌ طوردقیق اوج پیک مصرف که نیروگاه ‌ های حرارتی با گرمای زیاد دچار فرسودگی شده و مشکلات خاص خود را دارند، نیروگاه ‌ های خورشیدی اوج تولید را دارند، یعنی بهترین زمان برای تولید و بهره ‌ برداری از انرژی برق بدون تلفات است. در این زمان نیروگاه ‌ های سیکل ترکیبی و حرارتی در دوران پیک مصرف، دچار افت راندمان و تلفات بسیار هستند و این از امتیازات صنعت تجدیدپذیر است که می ‌ تواند جایگزین خوبی برای آنها باشد.

آیا نمونه موردی در اینکه مدرک دانشگاهی برخی مدیران در صنعت برق با حیطه فعالیت شان تفاوت داشته باشد، سراغ دارید؟

بله، تعداد زیادی از اعضای هیات ‌ مدیره برخی شرکت ‌ های خصولتی یا نیمه ‌ دولتی نظیر ایران ‌ ترانسفو و مپنا مدرک تحصیلی ‌ شان با جایگاهی که در آن قرار دارند، متفاوت است و اصلا تحصیلکرده رشته برق نیستند.

متاسفانه در دولت جدید این چالش نسبت به گذشته پررنگ ‌ تر شده است، حتی دیده شده برخی از اعضا، پزشک هستند. حال این سوال را من می ‌ پرسم، با این نوع از روش اداره، صنعت برق چگونه می ‌ تواند برای کارآفرینان، اکوسیستمی جذاب باشد؟ سیاست ‌ زدگی در صنعت تبدیل به بیماری شده که تنها راه درمان آن کوتاه شدن دست دولت از آن است.

بزرگ ‌ ترین کارخانه ‌ های صنعتی کشور سیاست ‌ زده ‌ هستند. امروز شرایط صنعت برق در کشور ما اسفبار است و افرادی که هیچ تخصصی ندارند، در رأس کار قرار دارند و افرادی که توانایی علمی دارند یا در حال مهاجرت هستند یا ناامیدانه به فعالیت ‌ های خرد و کوچک می ‌ پردازند.

این روند، ضربه سنگینی به کارآفرینی در این حوزه می ‌ زند. کارآفرینی سبز، راه کسب ‌ وکار در هزاره سوم خواهد بود که زمینه فعالیت افراد خلاق جویای کار در حوزه انرژی ‌ های پاک و سایر فعالیت ‌ های مرتبط با محیط ‌ زیست را فراهم می ‌ کند تا با حفظ ذخایر طبیعی، ارتقای کیفیت زندگی انسان ‌ ها را به ‌ ارمغان آورد. کسب ‌ وکارهایی در حوزه محیط ‌ زیست از بازیافت، مدیریت مواد زائد، مشاوره در زمینه کمک به محیط ‌ زیست گرفته تا فناوری ‌ های مرتبط با انرژی ‌ های تجدیدپذیر و سوخت ‌ های جایگزین را در برمی ‌ گیرد.

دغدغه بهره گیری از مقیاس کلان از انرژی های تجدیدپذیر چند سالی می شود که از سوی دوستداران محیط زیست به شدت مطرح می شود و در پاسخ به این خواسته یک جواب همیشگی از سوی مسئولان امر وجود دارد و آن اینکه انرژی های تجدیدپذیر موجب گران تر شدن فرآیند تولید و نرخ تمام شده می شود؟ آیا می توان این گزاره را به عنوان یک دلیل منطقی به شمار آورد؟

خوب است، بدانید نرخ تمام ‌ شده انرژی تجدیدپذیر با در نظر گرفتن تمامی ضعف ‌ های اقتصاد در کشور نظیر تورم به نسبت فرآیند تولید با انرژی ‌ های فسیلی انرژی گرانی محسوب نمی ‌ شود.

باید دلیل این نوع پاسخگویی ‌ ها را در مفت بودن نفت و انرژی در کشور بدانیم. اینکه بسیاری از صنایع به منابع رایگان انرژی فسیلی دسترسی دارند، دلیل کافی برای روی نیاوردن آنها به انرژی ‌ ها تجدیدپذیر است؛ اما علت اینکه در سال ‌ های اخیر برخی نیروگاه ‌ ها یا کارخانجات صنایع به استفاده از انرژی ‌ های تجدیدپذیر روی آوردند، این بود که با کمبود انرژی مواجه شده ‌ اند، نه آنکه دل ‌ شان به حال محیط ‌ زیست سوخته باشد. خوب است، کمی این روی سکه را هم نگاه کنیم، اگر دولت آن میزان از سوخت ‌ های فسیلی را که جای خود را به تجدیدپذیرها داده است، بفروشد و انرژی صنایع را با تجدیدپذیرها تولید کند، صرفه اقتصادی بسیار بالاتری عایدش خواهد شد؛ تا زمانی که تمامی انرژی نیروگاه ‌ ها از سوخت ‌ های فسیلی تامین شود. گفتنی است، نرخ تمام ‌ شده برق با این روش بسیار کمتر تمام می ‌ شود، همچنین مشکل اصلی را باید در تعرفه ‌ های دستوری نرخ برق بکاویم. در کل، برای کشورهای آفتاب ‌ خیز، نرخ تمام ‌ شده برق ارزان ‌ تر از سوخت فسیلی است. این روال در بیشتر کشورهایی که به انرژی تجدیدپذیر روی خوش نشان دادند، وجود دارد؛ در اروپا با انرژی باد برق تولید می ‌ کنند، اما در ایران یارانه ‌ های دولتی بلای جان انرژی شده است. امسال قرار است فولاد مبارکه ۶۰۰ مگاوات برق با انرژی خورشیدی تولید کند و اگر بحث مسئولیت اجتماعی بود، باید یک دهه قبل این کار را می ‌ کرد، بنابراین سیاست ‌ های اقتصادی است که تعیین کرده فولاد مبارکه دست به چنین اقدامی بزند. به ‌ اعتقاد من، موتور محرکه توسعه انرژی ‌ های تجدیدپذیر، اقتصاد است که دولت سیاست ‌ گذار اصلی آن است و امروز بیش از هر زمان دیگری شاهد سهل ‌ انگاری دولت در امر توسعه انرژی ‌ های تجدیدپذیر به ‌ ویژه خورشیدی هستیم.

آیا شما معتقدید که باید یارانه های دولتی در انرژی برداشته شود؟

به ‌ نظر من، یارانه ‌ های دولتی باید به ‌ نفع مردم باشد، به ‌ نوعی که به اصلاح سبک زندگی بینجامد؛ نه آنکه تنها به ‌ نفع خود دولت تمام شود. برای مثال در کشور،بیشتر اجناس ضروری به نرخ دلار محاسبه می ‌ شوند، نظیر شیر خوراکی. حال سوال اینجا است که چرا دولت برای این اجناس که به ‌ طور کلی با سلامت مردم ارتباط مستقیم دارند، یارانه نمی ‌ دهد یا یارانه ‌ ای حداقلی در نظر می ‌ گیرد، اما برای انرژی، یارانه چند برابری می ‌ دهد، چرا که پول ارزاق و کالاهای ضروری را مردم می ‌ دهند، اما نفت و انرژی در اختیار دولت است و این سوبسید هم در نهایت به جیب خود دولت بر می ‌ گردد.

سخن پایانی

این موارد، دلایلی اصلی شکل نگرفتن کارآفرینی در امر توسعه تجدیدپذیرها است تا زمانی که بخش خصوصی در کشور ضعیف باشد و دست دولت در هر سیستم و صنایعی در کار باشد، نمی ‌ توان انتظار توسعه کارآفرینی داشت. امروزه ما حتی نمی ‌ دانیم باید درباره کدام بخش خصوصی در کشور حرف بزنیم. حال کارآفرینی جای خود را دارد، دولت نمایشی از مردمی بودن را بازی و در حقیقت اذعان کرد کارنامه دولت سیزدهم در امر توسعه تجدیدپذیرها نمره تجدیدی گرفته است. این را می ‌ توان از مناقصه ‌ هایی که فقط شرکت ‌ های دولتی و نیمه ‌ دولتی برده ‌ اند، فهمید از این جیب به آن جیب کردند. تا 5 سال گذشته، در برخی مناطق کشور و در استان ‌ های آفتاب ‌ خیز، شرکت ‌ های دانش ‌ بنیان فعالیت ‌ های ارزنده ‌ ای در باب توسعه تجدیدپذیرها داشتند. گفتنی است، کوچک ‌ ترین تاثیری که این شرکت ‌ ها داشتند، آشنایی مردم با این صنعت بود، اما متاسفانه با روی کار آمدن این دولت فعالیت این شرکت ‌ ها هم مسکوت ماند و بیشتر راهی حوزه ‌ های دیگر شدند. تا چند سال گذشته بسیاری از مسئولان، اعتقادی به این نوع انرژی ‌ ها نداشتند، چرا که معتقد بودند ایران با دارا بودن منابع طبیعی نفت و گاز نیازی به توسعه فناوری ‌ های مرتبط با انرژی ‌ های تجدیدپذیر ندارد و چنین نیازی را احساس نمی ‌ کردند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*