یک شبه ره صد ساله رفتن
محمدرضا خالصی-استاد دانشگاه و فعال معدنی
برای پاسخ به این سوال که اینترنت چه نقشی در معدنکاری ایفا میکند باید با مثالهای ساده آغاز کرد. سادهترین نقشی که اینترنت در این بخش به عهده گرفته، تسهیل ارتباطات است. به عبارت دیگر چون معمولا معادن در نقاط دوردست واقع شدهاند، ارتباط بین دفاتر (دفتر مرکزی با معدن و کارخانه) در بستر اینترنت انجام میشود و علاوه بر این ارتباط سیستمهای امنیتی، دوربینها و بسیاری دیگر از امکانات و تجهیزات بر مبنای اینترنت چیده شدهاند. بنابراین در مقاطعی که اینترنت دچار اختلال یا قطع میشود، چالشهای جدی در عملکرد معادن و کارخانههای فرآوری ایجاد میشود.شاید گفته شود این ارتباطات را میتوان با ابزار دیگر هم برقرار کرد، اما شرایط امروز با چند دهه پیش تفاوت فاحشی دارد. به هر حال، بعد از یک دوره استفاده از اینترنت، مجموعهها به استفاده از برخی از نرمافزارها و ابزارها عادت میکنند.از سوی دیگر، اطلاعات و محتوایی که هر روز در اینترنت قرار میگیرد، دانشی است که در اختیار همه فعالان این حوزه قرار دارد. مثلا شرکتی در آلمان یا امریکا یا هر منقطه دیگری از جهان نتیجه سالها فعالیت و تحقیقات خود را در فضای وب به اشتراک میگذارد و ما میتوانیم با مطالعه آن مسیری طولانی و پر هزینه را میانبر بزنیم و از تجربههای آنها استفاده کنیم؛ یا به قول معروف راه صد ساله را یک شبه بپیماییم. بنابراین نمیتوانیم خود را از این گنجینه محروم کنیم.به علاوه این روزها، صحبت از انقلاب صنعتی چهارم و هوشمندسازی است و این موضوع واقعیتی حیاتی است و نباید آن را کاری غیر ضروری و فانتزی دانست. صنعت بدون پیوستن به این جریان و استفاده از ابزارهای نوین توان رقابت خود را از دست خواهد داد.اگر قرار است به این سمت و سو حرکت کنیم که البته چارهای هم جز آن نداریم، باید پیشنیازهایی را فراهم کنیم و مجموعهای از امکاناتی را در اختیار داشته باشیم که مهمترین آنها اینترنت پرسرعت است. علاوه بر این باید امنیت دادهها در شبکه تامین شود و بتوانیم به پایگاه دادههای بزرگ متصل شویم. در کنار این امکانات باید از مزایای پدافند غیرعامل، بهره ببریم تا امنیت سیستمها را حفظ کنیم. مجموعه پدافند غیرعامل، تلاش میکند امنیت سیستمها را تامین و حفرههای امنیتی موجود در سیستمها را برطرف کند.در زمینه امنیت دادهها در شبکه نیز میتوان گفت؛ بر خلاف تصور عمومی، یکی از دلایل اصلی هک شدن سایتها داخلی قطع ارتباط با سامانههای جهانی است. شرح موضوع ساده است.
به عنوان نمونه؛ شرکت ما به عنوان مجموعهای دانشبنیان به طور همزمان دو پروژه در دست اجرا داشت که یکی برای یک مجموعه دولتی بود و دیگری برای یک شرکت امریکایی و قرار بود دادههای این دو مجموعه از طریق بستر وب بهدست ما برسد.در پروژه امریکایی، شرکت واسطه میان ما و طرف امریکایی به سادگی با ۲۰ دلار در ماه، امنیت شبکه را از طریق مایکروسافت آژور ( Microsoft azure ) تامین کرد.اما وقتی قرار بود همین سطح امنیت را برای مشتری ایرانی تامین کنیم، متوجه شدیم با ۱۰ میلیارد تومان هزینه هم نمیتوان در انجام این کار موفق شد. چون مایکروسافت برای راهاندازی سرویس آژور، هزینهای به مراتب بیشتر متقبل شده است و تنها به این دلیل که بازار بزرگ جهانی را در دست دارد، میتواند خدمات خود را با بهای اندکی در اختیار مشتریان خود قرار دهد. این موضوع در مورد سایر بسترهای امن اینترنت هم صدق میکند. بنابراین ما هر چقدر برای ایجاد بستر امن برای دادهها تلاش کنیم، اتفاقا مشکلات بیشتر میشود. مثلا اگر به جای استفاده از سرویس «جیمیل» از یک سرویس نامهرسان گمنام استفاده کنیم، به دلیل اینکه قدرت سرویسهای معتبر را ندارد احتمال هک شدن آن به مراتب بیشتر میشود. مسئلهای که ما این روزها با آن دست به گریبان هستیم این است که سالها تحریم بودهایم و امکان دسترسی به پروتکلهای امن وجود نداشته است و نتوانستیم دیتاها را در سرورهای امن بارگزاری کنیم.بنابراین اگر مجموعهای قصد دارد سامانهای راه بیندازد و اطلاعات مهم و حساسی روی آن بارگزاری کند، بهتر است از مجموعههایی که تخصص دارند بخواهد که امنیت شبکه را تامین کنند. اگر مجموعهای دولتی مثل سازمان پدافند غیرعامل توانمندیها و متخصصان لازم را در اختیار داشته باشد، بهتر میتواند بستر اطلاعات را امن کند و چالشها و مشکلات آن را به حداقل برساند.حواسمان باشد که در یکگذار تاریخی در صنعت نسل ۴ هستیم، دیگر کارکرد اینترنت، شبیه کارکردهای آن در ۲۰ سال گذشته یا حتی ۱۰ سال گذشته نیست. اینترنت در صنعت نسل ۴، کم اهمیتتر از برق نیست. اگر برق قطع شود، هر اسمی روی آن بگذارید و مثلا بگویید برق ملی، تفاوتی نخواهد کرد، کارخانه تعطیل خواهد شد و در مورد اینترنت هم ماجرا به همین ترتیب است.