به ورشکستگی در آب رسیدیم
اسماعیل کهرم- بومشناس و فعال پیشکسوت محیطزیست
فعالان محیطزیستی در طول سالهای اخیر مدام از وقوع یک ابربحران آبی در کشورمان خبر دادهاند و با وجود همه این هشدارها، مقوله نجات محیطزیست در اذهان مدیران و حتی بخش بزرگی از جامعه، یک موضوع «لوکس» و غیرضروری بهشمار آمده است. اما در یک سال اخیر اتفاقاتی در فلات ایران رخ داده که زنگ خطر را برای شهروندان سهلانگار نیز به صدا درآورده است. از جمله این رخدادها میتوان به مواردی مانند جاری شدن سیلهای ویرانگری که در پی بیتوجهی به ژئومورفولوژی شهرها جان و مال مردم را به خطر انداخت و صدمات بسیاری را به جامعه وارد آورد، اشاره کرد. آتشسوزیهای پیاپی در جنگلها، تنشهای آبی و لوکالیزه شدن (محلیشدن) اختلافات بر سر آب در سراسر کشور، آلودگی هوا و... از دیگر مواردی هستند که در یک سال اخیر، گریبانگیر مردم ایران بوده و زندگی را در بسیاری از مناطق کشور با مخاطره روبهرو کرده است. اما بحرانی که از زمستان سال گذشته نسبت به آن بارها هشدار داده میشد و هیچ اقدامی در جهت پیشگیری از آن انجام نشد، احتمال وقوع خاموشیهای گسترده در پی کاهش میزان بارندگی و ذخایر آبی بود که بهمعنای کاهش میزان تولید برق توسط نیروگاههای برقآبی است اما همانطور که گفته شد، گوش مدیران و صاحبمنصبان به این هشدارها بدهکار نبود و حالا شاهدیم که در روزهای گذشته شهرهایی در سراسر کشور از جمله پایتخت با قطعی برق در ساعاتی از شبانهروز مواجه شدهاند که باعث شده به نگرانیها از وخیمتر شدن اوضاع در هفتهها و ماههای مرداد و شهریور دامن زده شود. کار از بحران و تنش آبی گذشته است! وضعیت به مرحلهای رسیده که ما به «ورشکستگی آبی» رسیدهایم و برخی مسئولان در عین بیتفاوتی و بیخیالی بهسر میبرند، این خاموشیهایی هم که میبینیم بهدلیل ابربحران آب است. از زمستان سال قبل که میزان بارشها کاهش چشمگیری داشت، بارها گفتیم و نوشتیم که دولت باید به فکر تولید و مصرف انرژی برق در تابستان باشد، چراکه در صورت کاهش سطح ذخایر آبی حتما دچار خاموشیهای گسترده خواهیم شد.
سهم مردم از مصرف آب چقدر است؟
متاسفانه برخی مسئولان هر زمان به تابستان نزدیک میشویم، مردم را خطاب قرار داده و از آنها میخواهند برق و آب کمتری مصرف کنند. این خواسته منطقی است اما نباید نقش مار کشید و مردم را فریب داد، زیرا مهمترین بخش هدررفت منابع آبی مربوط به کشاورزی است که ۹۲ درصد از میزان مصرف آب در کل کشور را شامل میشود. در حالیکه خانوار ایرانی روی هم رفته ۳ درصد از مصرف آب کشور را دارند اما میبینیم که برخی مشکل خاموشیهای فراگیر در کل کشور را به گردن مصرف خانگی میاندازند در حالیکه سیستم کشاورزی در کشور ما به عهد کوروش کبیر بازمیگردد و ما میخواهیم با استفاده از همان روش و الگوها در قرن بیستویکم کشاورزی کنیم. سهم صنایع نیز از کل مصرف آب کشور حدود ۵ درصد است و آن هم به علت محدود بودن صنعت در کشورمان است اما باز هم میبینیم که میزان بسیاری از آبی که در صنعت مصرف میشود بهسادگی هدر میرود و کسی به فکر جلوگیری از این هدررفت نیست. البته هرگاه به تابستان نزدیک میشویم همه به فکر مصرف خانگی آب میروند و به یاد بانوان خانهداری میافتند که ظرف میشویند و به بارو آقایان آب زیادی را هدر میدهند.
چه کار باید کرد؟
نباید خودمان را فریب بدهیم، کشور ما از مرز تنش آبی، کمآبی، بحران آبی و حتی ابربحران آبی هم گذر کرده و درحالحاضر بهطور کامل ورشکسته هستیم؛ یعنی دیگر آبی باقی نمانده که بخواهیم روی آن چکوچانه بزنیم، فقط تنها کاری که از دستمان برمیآید، جلوگیری از وخیم و گستردهتر شدن اوضاع است. نخستین اقدامی هم که باید در دستور اجرا قرار بگیرد، تغییرات زیربنایی در بخش کشاورزی است تا از شر این سیستم غرقابی عهد عتیقی که داریم خلاص شویم. البته هزینه تغییر این الگوها بسیار بالاست و مردم نمیتوانند از پس این هزینهها بربیایند، به همین دلیل دولتها باید تمام تلاش خود را به کار گیرند تا درآمد کشور را افزایش داده و هزینههای لازم برای نجات کشور از وخیمتر شدن اوضاع را تامین کنند.