تاثیر رمزارزها بر اقتصاد
علی بابکنیا-کارشناس اقتصاد
رمزارز (یا ارز رمزپایه) گونهای پول دیجیتال است که در آن تولید واحد پول و تایید اصالت تراکنش پول با استفاده از الگوریتمهای رمزگذاری کنترل میشود و معمولا بهصورت نامتمرکز (بدون وابستگی به یک مرجعیت مرکزی) کار میکند. باتوجه به تعدد تعاریف و تغییرات در مصادیق رایج رمزارز این عبارت از نظر حقوقی دقت کافی ندارد.در جایی دیگر، رمزارز اینگونه تعریف شده است: «هرگونه ارزی که تنها بهصورت دیجیتالی وجود دارد، معمولا صادرکننده یا تنظیمکننده مرکزی ندارد، اما از سامانه توزیعشده برای ذخیره تراکنشها و مدیریت انتشار واحدهای جدید استفاده میکند و برای ممانعت از جعل و تراکنشهای متقلبانه بر رمزنگاری تکیه دارد». همچنین، در واژهنامه آکسفورد ابتدا در سال ۲۰۱۴ رمزارز همان ارز دیجیتالی تعریف شده بود که در آن از فنون رمزنگاری برای قانونگذاری تولید واحدهای جدید ارز و تایید انتقال وجوه استفاده میکند و مستقل از یک بانک مرکزی وجود دارد، اما امروزه هرگونه سامانه پول الکترونیک را که برای خریدوفروش آنلاین استفاده شود و نیازی به بانک مرکزی نداشته باشد، رمزارز تعریف میکنند.
تاثیر رمزارزها بر اقتصاد، از ۲ منظر حائزتوجه است؛ در نگاه نخست، نقش تبادلات کریپتوکارنسیها در اقتصاد خرد و در نگاهی دیگر، رد صنایع ماینینگ در فعالیتهای کلان است. اگر بخواهیم درباره نقش رمزارزها در تجارت کلان صحبت کنیم، بهطبع باید تمرکز بر بازار رمزارزها داشته باشیم. کریپتوکارنسی ظرفیت آن را دارد تا بخشی از حجم تبادلات تجاری در سطح بینالمللی را بهدوش بکشد. از سوی دیگر، صنعت ماینینگ عمق و نفوذ کمتری در معاملات کلان و بینالمللی دارد. استخراج رمزارزها بیشتر در بحث تجارت خرد و نیازهای داخلی بازار تاثیرگذار است، بنابراین در تحلیلهای آثار این ۲ بخش، باید نگاهی تفکیکشده داشته باشیم. در ایران بهدلیل ۲ اتفاق، بحث اقتصاد رمزارز و صنعت ماینینگ بیشتر موردتوجه عموم و دولت قرار گرفته است. در زمان تلاشها برای صرفهجویی در مصرف برق هنگام پیک مصرف آن و تلاش برای ساماندهی به برقهای یارانهای اعطاشده به برخی واحدهای تولیدی، فعالیتهای ماینینگ و اقتصاد آن در اذهان پررنگتر شد. علاوه بر آن، بحث نیازهای بازار به رمزارزها، باعث شد تا توانایی داخل در تولید و تامین این نیازها بیشتر موردبررسی قرار گیرد. نیاز فعالان اقتصاد دیجیتال به رمزارزها، بیشتر از میزان تولید داخل در بخش ماینینگ است، اما با بررسیهای انجامشده، دریافتیم که ظرفیت صنعت ماینینگ داخل، توان تامین حداقل ۳۰ الی ۵۰ درصد نیاز رمزارزی را دارد. در ادامه، حتی میتوانستیم مازاد تولید را بهسمت بازارهای بینالمللی روانه کنیم، اما تمام ظرفیتهای اقتصادی صنعت رمزارز و اقتصاد کریپتوکارنسیها از سوی دولت دیده نشد و در عوض این بخش، بهعنوان حوزهای برای جبران بدهیها و کمبودهای صنعت برق شناخته شد. بحث تامین درآمدهای دولت از صنعت ماینینگ در بالای زنجیره تامین مدیریت این بخش قرار گرفت و در نهایت، بهای برق برای این صنعت افزایش یافت. در ماههای ابتدایی تغییر قیمتها، باوجود فشارهای سنگین قیمتی به صنعتگران، فعالیتها همچنان ادامه داشت، اما استمرار افزایش قیمتها تا جایی بود که هزینه برق مصرفی، بیشتر از بهای نهایی تولید و عرضه شد. باید تاکید کرد که هیچ صنعتی نمیتواند با ناترازی اقتصادی به حیات خود ادامه دهد. افزایش جدی نرخ برق، باعث شد تا امروز با خاموش بودن صنعت ماینینگ در کشور روبهرو باشیم. نبود نگاهی صحیح به صنعت ماینینگ و قرارگیری بهعنوان منبع درآمد برای دولت، باعث تعطیل شدن این صنعت شده است.در کنار ایجاد محدودیتهای سنگین برای فعالیت ماینرها، برخی مدیران دولتی عقیده دارند که رمزارزها میتوانند بهعنوان ابزار دور زدن تحریمها در تجارت خارجی بهکار گرفته شوند.
در ابتدا باید گفت که حجم تولید (در زمانی که صنعت ماینینگ کشور فعال بود) و بازار رمزارزها، بهگونهای نیستند که بتوانند بار مشکلات اقتصاد کلان بهویژه چالشهای تجاری را بهدوش بکشند. از سوی دیگر، در عرصه جهانی نیز بازار اقتصاد دیجیتال، بلوغ و بالندگی لازم برای پذیرش تبادلات اقتصادی گسترده را ندارد، به این دلیل اغلب کشورها تنها بهعنوان بازاری که تبادلات مالی خرد و نیازهای عموم مردم در سطح کم را برطرف کند، به آن نگاه میکنند. هرچند روسیه در چند وقت اخیر تغییر رویه داده و در تلاش است تا فشارهای تحریمی خود را با استفاده از رمزارزها بشکند. اما بهطورکلی نمیتوان رمزارزها را ناجی تجارت و راه دور زدن تحریمهای بانکی در عرصههای بینالمللی توصیف کرد. با این وجود، اگر دولت خواهان استفاده از ظرفیت رمزارزها در تجارت خارجی است، باید بسترهای مناسب شکوفایی این بخش را فراهم کند. درحالحاضر تحریمهای داخلی برای صنعت ماینینگ و اقتصاد رمزارزها وجود دارد. این فشارها بهنفع اقتصاد و صنعت رمزارزها نیست و با ادامه این روند، نمیتوان آینده روشنی را در این زمینه پیشبینی کرد.