-
رئیس ستاد ویژه نانو در گفت‌وگو با صمت عنوان کرد

ترور علم به‌دست صاحبان صنعت

کارشناسان معتقدند صحبت کردن از بخش خصوصی در کشور ما امری خنده‌دار است. صنعت باید نخستین درگاه توسعه فناوری باشد، در حالی که کشور ما درگیر چرخه معیوبی است که نشانه‌ای از توسعه و تولید در آن یافت نمی‌شود.

کارشناسان معتقدند صحبت کردن از بخش خصوصی در کشور ما امری خنده ‌ دار است. صنعت باید نخستین درگاه توسعه فناوری باشد، در حالی که کشور ما درگیر چرخه معیوبی است که نشانه ‌ ای از توسعه و تولید در آن یافت نمی ‌ شود. به ‌ عبارت دیگر، کارخانه ‌ داران در کشور ما زیاد هستند نه صنعتگران. صمت در گفت ‌ وگو با سعید سرکار یکی از فعالان اکوسیستم دانش ‌ بنیان به اهمیت کاربرد تولیدات حاصل از دانش و فناوری در صنعت و معضلات و دست ‌ اندازهای آن پرداخته است.

بی نقص های سازمانی

چند سالی می ‌ شود که برخی اقتصاددانان و کارشناسان، یکی از راه ‌ های برون ‌ رفت از رکود و تورم فعلی در اقتصاد کشور را، توسعه اقتصاد دانش ‌ بنیان می ‌ دانند و در کنار آنها رهبر معظم اتقلاب هم تاکیدات ویژه ‌ ای به ورود به اقتصاد دانش ‌ بنیان داشته ‌ اند، در حقیقت برای رسیدن به ثبات و توسعه اقتصادی راهی جز فاصله گرفتن از نفت و مواد خام مبتنی بر آن نیست. برخی فعالان عرصه دانش ‌ بنیان معتقدند این گزاره فاصله زیادی با واقعیت دارد. به ‌ گفته سعید سرکار، دبیر ستاد ویژه توسعه فناوری ‌ نانو، رشد و توسعه عرصه ‌ های گوناگون در هر کشور، منوط به حمایت حاکمیت آن کشور است. با اینکه چند سال می ‌ شود رهبر معظم انقلاب تاکید ویژه به توسعه دانش ‌ بنیان ‌ ها دارد و در زمان ‌ های مختلف فرمایشاتی درباره محوریت و اصل بودن اقتصاد دانش ‌ بنیان در راستای اقتصاد مقاومتی سخن گفته ‌ اند، اما هنوز مجریان امر آن ‌ گونه که باید به این فرمایشات عمل نکرده ‌ اند. وی در گفت ‌ وگو با صمت معتقد است همچنین بارها درباره مرکزیت علمی و فناوری داخلی تاکیداتی داشته و در نهایت شعار دانش ‌ بنیان را به یک سال اختصاص داده ‌ اند، در واقع رهبر معظم انقلاب قله را نشان داده ‌ اند که مسئولان امر براساس نیل به آن قله، تدابیری را تدوین کنند. حال عمل به این فرمایشات به دولتمردان و اهالی خانه ملت برمی ‌ گردد که چقدر در این راستا و بستر حرکت می ‌ کنند، متاسفانه تاکنون فرآیند جدی در راستای عمل کردن به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در راستای رسیدن به اقتصاد دانش ‌ بنیان مشاهده نشده است.

در ادامه شرح کامل این گفت ‌ وگو را می ‌ خوانید:

همان گونه که اشاره شد، تا کنون تاکیدات ویژه ای که نسبت به اقتصاد دانش بنیان شده است، اما آن روندی که باید رخ می داد، ایجاد نشد و به عبارتی زور اقتصاد رشدیافته از تولیدات دانش و فناوری به اقتصاد نقتی و خام فروشی نرسید. حال این پرسش مطرح است که پس از این تاکیدات و تصویب قانون جهش دانش بنیان در تفکر و نگرش و رفتار دولتمردان و مجلسی ها چه تفاوتی به وجود آمده است؟

تاکنون توجهی به اکوسیستم دانش ‌ بنیان ‌ ها در زمینه ‌ ها و تصمیمات مجلس نشده است؛ از بودجه تا تصمیمات و سیاست ‌ گذاری ‌ ها. به ‌ طورکلی تخصیص بودجه و سرمایه ‌ گذاری یک بحث کلی است. به عقب که برگردیم با مشاهده آثار تاریخی در کشورمان می ‌ فهمیم که توجه اصلی حاکمان آن زمان حول چه محوری می ‌ چرخیده است؛ برای مثال با نگاه به تخت ‌ جمشید می ‌ توان فهمید که سیاست حاکمیت آن زمان بر ساخت بناهای بزرگ استوار بوده است. یا در مثالی دیگر در دوره ‌ ای شعر و ادبیات ایران زمین رشد زیادی داشته که نشان ‌ دهنده توجه حاکمیت آن دوران به ادبیات بوده است، درحالی که بعد از آنها ایران با سکون در عرصه ادبیات مواجه شد. اینکه امروزه میدان نقش ‌ جهان و عالی ‌ قاپو و دیگر معماری ‌ های زیبای استان اصفهان را تحسین می ‌ کنیم، حاکی از آن است که معماری فاخر موردتوجه حاکمیت آن زمان بوده است. در حقیقت، پادشاهان و حاکمان آن زمان، شرایط بروز و ظهور هنر و هر روند دیگر را فراهم کردند و با تامین منابع مالی، عاملان توانستند آثار خود را بروز دهند، بنابراین می ‌ توان این ‌ گونه نتیجه گرفت که جریان ‌ سازی ‌ های حاکمیتی تعیین ‌ کننده اصلی ‌ ترین وقایع در کشورها است. به ‌ اعتقاد من، امروزه به ‌ ندرت افراد به پشت صحنه مولفه ‌ های توسعه در هر زمینه فکر می ‌ کنند و به ‌ طورمعمول صاحبان اثر بر سر زبان ‌ ها می ‌ افتند، در حالی که ساز کار شکوفایی در هر عرصه ‌ ای در گام نخست تحت ‌ تاثیر مستقیم نگرش حاکمان زمان بوده است و در هر کشوری این یک اصل است. مردم نقش بازیگران این سناریو را دارند و اگر نقشی به آنها بدهند، بازی می ‌ کنند، اگرنه بی ‌ شک نمی ‌ توانند هنرشان را به شکوفایی برسانند.

امروزه واژه دانش ‌ بنیان در کشورمان بیشتر تبدیل به یک شعار شده است، به ‌ گونه ‌ ای که بیشتر مسئولان به ‌ طورمعمول در ابتدای سخنرانی ‌ های ‌ شان به آن تاکید دارند، اما در عمل فرآیند چشمگیری مشاهده نشده است، در حالی که رهبر معظم انقلاب با اینکه تنها امسال را با شعار دانش ‌ بنیان نام ‌ گذاری کرده ‌ اند، منظورشان این نیست که در سال ‌ های آتی نباید به توسعه اقتصاد دانش ‌ بنیان بها داد.

با این وجود ایجاد نگرش در مسئولان امر برای توسعه اقتصاد دانش بنیان چه روندی دارد؟

باوجود سال ‌ ها فعالیت در این اکوسیستم، بیشتر کارشناسان بر این باور هستند که اقتصاد ایران باید از نفتی بودن رهانیده شود و به ‌ سمت اقتصاد دانش ‌ بنیان برود، در واقع ما برای توسعه اقتصادی راهی جز این نداریم که از اقتصاد مبتنی بر مواد خام به ‌ سمت اقتصاد مبتنی بر دانش و فناوری و محصولات و خدمات ‌ های ‌ تک برویم. برای رسیدن به این روند، باید سرمایه ‌ گذاری و ایجاد بستر کنیم تا چرخه استانداردی به ‌ وجود بیاید و نتیجه آن در بستر زمانی ۵ یا ۱۰ ساله خودش را نشان دهد و مردم تاثیر آن را در اقتصاد مشاهده کنند، اما تاکنون اتفاق خاصی در هیچ جلسه ‌ ای نیفتاده و در طول این چند سال، شاهد حرکت جدی نبوده ‌ ایم، مگر اینکه اراده خرج کنیم و با ایجاد باور و تغییر نگرش مسئولان به این یقین برسیم که نیروی انسانی خبره و نخبه این لیاقت را دارد که تولید را به ‌ دست آنها بسپاریم. من معتقدم با ایجاد منابع برای این نیروی انسانی، آینده کشور مبتنی بر اقتصاد دانش ‌ بنیان خواهد بود که به باور و فرهنگ نهادینه ‌ شده بستگی دارد، اما هنوز این باور و اعتقاد در مسئولان به ‌ وجود نیامده است، در واقع، آنها باور ندارند که کشور ظرفیت کنار گذاشتن اقتصاد نفتی و بهره ‌ برداری از دانش و فناوری جوانان کشور را دارد. تا این باور ایجاد نشود و تغییر نگرش را مشاهده نکنیم، به ‌ دنبال آن نمی ‌ توانیم تغییر بنیادی در اقتصاد را ببینیم؛ همان چیزی که از آن به ‌ عنوان جراحی اقتصادی یاد می ‌ کنند.

قرار بود 5 درصد اقتصاد کل کشور ناشی از تولیدات مبتنی بر دانش بنیان ها باشد که تنها یک درصد آن محقق شده است، به نظر شما بخش خصوصی چه تاثیری در افزایش این عدد می تواند داشته باشد؟ به عبارت دیگر، باوجود مرتفع شدن مشکلاتی مربوط به تسهیلات و تضامین به فرض به ثمر نشستن تولیدات، شرکت های دانش بنیان چگونه می توانند در اقتصاد نقش آفرینی کنند؟

پیش از اینکه بخواهیم به سرمایه ‌ گذاری ‌ ها و انبوه ‌ سازی تولیدات بپردازم، خوب است به این نکته اشاره کنم که بخش خصوصی کجای اقتصاد کشور قرار دارد و اصلا چند درصد اقتصاد ما خصوصی است؟ خوب است بدانیم که ما درباره کشوری صحبت می ‌ کنیم که صنعت نفت آن پیشران اقتصاد در کشور است و جای خالی رویکردی که براساس آن توانمندی ‌ های تولید و قابلیت ‌ های فناورانه به ‌ رسمیت شناخته شود، به ‌ شدت احساس می ‌ شود. در تمام دنیا، خریدها و سرمایه ‌ گذاری ‌ های دولتی، پیشران توسعه فناوری است. حال چه زمانی ما شاهد آغوش باز دولتی ‌ ها از دانش ‌ بنیان ‌ ها بودیم؟ عمده اقتصاد در کشور ما به ‌ دست دولت است و بقیه در قالب کوچک ‌ مقیاس فعالیت می ‌ کنند. بخش خصولتی هم بسان ضرب ‌ المثل مرغ و شترمرغ عمل می ‌ کنند و راهی برای همکاری و دستگیری از دانش ‌ بنیان ‌ ها باز نمی ‌ گذارند؛ در حقیقت وقتی پای عمل به وظایف بخش خصوصی می ‌ رسد، خود را دولتی می ‌ دانند و وقتی خواهان حمایت ‌ های دولتی آنها می ‌ شویم، تاکید بر خصوصی بودن ‌ شان دارند، در واقع، نه از دولت تبعیت می ‌ کنند و نه دل ‌ شان به حال بخش خصوصی می ‌ سوزد، چرا که منابع مالی دولتی است. در اصل، زمین اقتصاد کشور خالی از بازیکنان بخش خصوصی است. اصلا در اقتصاد کلان کشور چیزی به ‌ عنوان بخش خصوصی نداریم.

آیا ضعف از قانون است؟

ضعف در همه ‌ چیز است. پیش از تدوین قانون باید نگرشی وجود داشته باشد که تدوین و تبصره گذاشته شود. بی ‌ شک بی ‌ قانونی هم ناشی از نبود فرهنگ و نگرش توسعه اقتصاد دانش ‌ بنیان است. وقتی صنایع دولتی از اقتصاد دولتی نفع می ‌ برد، چطور انتظار داریم که به جریان اقتصاد پویا و دانش ‌ بنیان بها دهد؟ حتی فرآیند خصوصی ‌ سازی در کشور ما از مسیر رانت و دولت می ‌ گذرد که شرایط را بدتر کرده است. صنعت باید پیشران توسعه و فناوری یک کشور باشد. کارخانه یک موجود مرده است. ما زمانی می ‌ توانیم بگوییم صنعت داریم که ماشین ‌ های صنعتی را خودمان تولید کنیم و بسازیم. صنعت باید زنده و پویا باشد و برای رشد و زنده بودن احتیاج به فضا و نوآوری دارد. به ‌ اعتقاد من، غذای صنعت فناوری است، یعنی صنعت در هر کشوری باید فناوری بخورد تا رشد کند و رقابت ‌ پذیر باشد و محصول خود را به بازار عرضه کند تا زنده بماند، اما در کشور به ‌ ندرت می ‌ توان چنین روالی را مشاهده کرد. صنعت در کشور ما مرده است و جانی ندارد، بنابراین فناوری که توسعه داده می ‌ شود، اصلا در فضای صنعتی کاربرد ندارد. چگونه می ‌ توان به یک نوزاد، غذای بزرگسالان را داد. صنعت در کشور ما ظرفیت تولیدات دانش ‌ بنیان ‌ ها و نوآوری ‌ ها را ندارند، حتی صاحبان آنها چون منافعی ندارند، انگیزه کارآیی هم ندارند، چرا که حقوق ‌ شان را دولت می ‌ دهد ؛به فراخور این شرایط، احساس مسئولیت نمی ‌ کنند و دغدغه نوآوری و سرپایی صنعت را ندارند. نمونه چنین روندی، خودروسازی و افتضاحاتی است که در این صنعت رخ داده است، حتی بخش خصوصی در کشور معیوب است، چرا که همگی نفت می ‌ فروشند. این فروش به ‌ صورت غیرمستقیم است که موجب سرپا ماندن بسیاری از بنگاه ‌ های اقتصادی در کشور است.

تاکنون تجربه کارآیی و کاربرد محصولات مبتنی بر نانوفناوری را در تولید و صنعت داشتید؟

در بخش خصوصی که سرمایه ‌ گذار افراد و نه دولت بوده است، شاهد اتفاقات خوبی بوده ‌ ایم. بخش ‌ های خصوصی از فناوری نانو استفاده کردند و متوجه کاربرد نانو در مصارف اقتصادی خود شدند. در حوزه ساختمان، دارو و سلامت و صادرات خوبی هم داشتند و دنیا از آن استقبال کرده است. در سال ۸۶ ، رقمی معادل ۷۲ میلیون دلار صادرات داشتیم. ما در ستاد نانو هدف ‌ گذاری کرده بودیم که تا سال ۱۴۰۴ صادرات محصولات نانویی به یک میلیارد دلار برسد که تحت ‌ تاثیر عواملی از جمله نصف شدن بودجه ستاد نانو و بحران همه ‌ گیری کرونا، شیب رو به پایینی را تجربه کردیم. اتفاقاتی باعث شد که افت شدیدی کنیم و امسال صادرات نزدیک به ۶۲ میلیون دلار را تجربه کردیم. اگر این بحران ‌ ها نبود، به ‌ طورقطع یک میلیون دلار صادرات داشتیم و متاسفانه تحت عواملی نتوانستیم به این هدف برسیم. به ‌ اعتقاد من، نانوتکنولوژی کشور از سوی دولتمردان ترور شده است.

بودجه در دانش ‌ بنیان یک سرمایه ‌ گذاری محسوب می ‌ شود. فروش سال ۱۴۰۰ محصولات نانو معادل ۱۹ هزار میلیارد تومان که ۶۲ میلیون دلار یعنی نزدیک به ۲ هزار میلیارد دلار صادرات بوده که ۱۷ هزار میلیارد در داخل فروش داشته است که ۹ درصد آن مالیات بر ارزش ‌ افزوده است که وارد خزانه دولت شده؛مبلغی نزدیک به ۱۵۰۰ میلیارد تومان. در حالی که بودجه ستاد نانو حدود ۱۰۰ میلیارد بوده که ۱۵ برابر آن به خزانه دولت برگشته است. ادبیات سرمایه ‌ گذاری و پول هم نتوانست مسئولان را اقناع به عملکرد در راستای توسعه اقتصاد دانش ‌ بنیان کند. این در حالی است که در همه ‌ جای دنیا دولت ‌ ها با آغوش باز از چنین روندهایی استقبال می ‌ کنند.

امسال نمایشگاه ایران نانو پس از 2 سال برگزار شد. ارزیابی شما از نمایشگاه امسال چیست؟ آیا قراردادهای بین المللی اقناع کننده بود؟

امسال در 3 سالن نمایشگاه نانو را برگزار کردیم و نانو در حال رفتن به ‌ سمت صنعتی شدن و قرار بود از ۱۱ کشور مهمان داشته باشیم که ۶ کشور محقق شد و با هیات ‌ های تجاری قراردادهای خوبی به ‌ امضا رسید و بسیار شگفت ‌ زده شده بودند و از ظرفیت ‌ ها و پیشرفت ‌ های ایران در نانو در این نمایشگاه نزدیک به ۱۲۰۰ میلیارد تومان قرارداد و تفاهمنامه امضا شد. ۱۰۰ میلیارد تومان در حوزه سرمایه ‌ گذاری ریسک ‌ پذیر و صندوق ‌ های جسورانه در حوزه استارت ‌ آپ ‌ ها بود و قرارداد ۱۱۰۰ میلیارد تومان هم محصولات نانو بین شرکت ‌ ها بسته شد. در مجموع نمایشگاه موفقی بود و امیدواریم در سال ‌ های آتی شاخص ‌ های خود را رشد دهیم. در حوزه تجهیزات پزشکی، نفت، انرژی و ساختمان تعاملات بسیاری برقرار شد. نظر نمایندگان کشورهای مکزیک بروئنی و دیگر کشورهایی که حضور یافتند، برای همکاری بسیار مثبت بود و این آورده اقتصادی خوبی برای شرکت ‌ ها خواهد داشت؛ در حقیقت آن بازخوردی که منتظرش بودیم، محقق شد.

سخن پایانی

باتوجه به موارد یادشده، سود عظیمی که از محصولات دانش ‌ بنیان به جیب دولت می ‌ رود، به ‌ میزان بودجه ‌ ای که به آن تخصیص می ‌ یابد، قابل ‌ مقایسه نیست. کدام بخش ادعا می ‌ کند که توانایی چنین سرمایه ‌ گذاری را برای دولت دارد؟ با این حال، صحبت ‌ های مسئولان از دانش ‌ بنیان شدن اقتصاد، تنها چند خط نخست رسانه ‌ ها را تشکیل می ‌ دهند و در عمل کاری را به ‌ سرانجام نمی ‌ رسانند. فناوری نانو در مقیاس خرد موفق بوده است، به ‌ همین دلیل، اگر صادرات و تجارت در نانو در مقیاس بزرگ ‌ تری اتفاق بیفتد، می ‌ تواند جریان تازه ‌ ای به اقتصاد کشور ببخشد. تا عادت بودجه ‌ ریزی در کشور تغییر نکند، کاری از پیش نمی ‌ رود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین