۳۵درصد درآمدها وصول نشد
نتایج بررسیهای مختلف نشان میدهد که شکاف مالیاتی در سال ۹۲ حدود ۷۵ هزار میلیارد تومان بود که در پایان سال ۹۹ به بیش از ۱۳۲ هزار میلیارد تومان افزایش یافت.
این امر نشان میدهد که شکاف مالیاتی معادل ۳۵درصد کل ظرفیت بالقوه دریافت مالیات بود. این نسبت در کشورهای توسعهیافته ۱۵درصد برآورد شده است. نکته مهم این است که ۶۲ درصد از شکاف مالیاتی که حجم آن ۸۲ هزار میلیارد تومان در سال ۹۹ بوده، از محل شکاف مالیاتی در مالیات بر درآمد اشخاص حقوق بهوجود آمده و کمترین شکاف مالیاتی هم در بخش حقوق و دستمزدها با یک درصد بهدست آمده است. بهگزارش صمت و بهنقل از گزارشی که «اندیشکده اقتصاد مقاومتی» منتشر کرده، نظام مالیاتی ایران بهعنوان یکی از ابزارهای سیاست مالی، دچار مشکلات بسیاری است. تعریف نشدن اهداف و چشماندازی معین برای گسترش درآمدهای مالیاتی، وجود ناعدالتی مالیاتی و نابرابری در جامعه و نقش ضعیف تنظیمگرانه مالیات در اقتصاد کشور، برخی علائم نشاندهنده ناکارآیی نظام مالیاتی است. نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در سال ۹۹ حدود ۴.۸ درصد برآورد شده، در حالی که این شاخص در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی ۳۳.۸۴ درصد بوده است. میانگین سهم مالیات از کل منابع عمومی بودجه همواره زیر ۴۰ درصد بوده و در سال ۹۹ به ۳۷.۵ درصد رسیده است. در کشورهای پیشرو در نظام مالیاتی، تا ۶۴ درصد از منابع درآمدی بودجه عمومی از محل مالیاتها تامین میشود.
اولویت محاسبه شکاف مالیاتی بر فرار مالیاتی
درباره مفهوم شکاف مالیاتی تحلیل و مطالعات ناچیزی وجود دارد و در ایران بیش از این مسئله، موضوع فرار مالیاتی موردتوجه قرار گرفته است. میزان درآمد مالیاتی ازدسترفته ناشی از فرار و اجتناب مالیاتی و سایر مسیرهای ممکن را بهاصطلاح شکاف مالیاتی مینامند. شکاف مالیاتی بهمعنی میزان درآمدهای ازدسترفته برمبنای قوانین و مقررات فعلی است و شاخصی فراتر از فرار مالیاتی است. مزایای فراوانی برای اندازهگیری و تحلیل شکاف مالیاتی وجود دارد. شکاف مالیاتی ابزاری مفید برای درک اندازه نسبی و ماهیت عدمتمکین مالیاتی است. درحالحاضر تعداد زیادی از کشورهای جهان به محاسبه این شخاص میپردازند. محاسبه شکاف مالیاتی نهتنها بهدلیل نشان دادن درآمدهای ازدسترفته اهمیت دارد، بلکه میتواند نقاط مهم، حساس و گلوگاهی طراحی قوانین را که مدیریت و اجرای آن را دچار خدشه کرده، شناسایی کند. علاوه بر این، شکاف مالیاتی میتواند شواهدی مبنی بر ناکارآمدی طراحی مالیات را نمایش دهد. به این نحو که مالیات بهطورناخواسته تغییراتی در وضعیت اقتصادی ایجاد میکند، رفتار مودیان نیز متفاوت خواهد شد که در تفاوت بین درآمد مالیاتی واقعی و بالقوه مشهود است. شکاف مالیاتی همچنین نابرابریهای ناشی از بار مالیاتی ناعادلانه در مورد مودیان را برجسته میکند. محاسبه و تحلیل این شاخص، مسائل مربوط به هدف طراحی نظام مالیاتی خوب و سادهسازی آن را آشکار میکند و نشان میدهد چگونه پیچیدگی ممکن است منجر به کاهش تمکین مالیاتی بهدلیل هزینههای زیاد در پیروی از قانون شود. پایداری نظام مالیاتی هم از راه بررسی روند ریسکهای درآمد مشهود در روند شکاف مالیاتی در طول زمان آشکار خواهد شد.
در یک دستهبندی کلی، رویکردهای اندازهگیری شکاف مالیاتی و اقتصاد غیررسمی به ۲ دسته رویکردهای بالا به پایین (کلان) و رویکردهای پایین به بالا (خرد) تقسیم میشوند. رویکرد کلان با محاسبه درآمد ملی انجام میشود و مقدار آن کلی است و اطلاعات باکیفیتی نمیتوان از آن بهدست آورد. این رویکرد بیشتر برای محاسبه شکاف مالیات بر ارزشافزوده و عوارض مالیاتهای غیرمستقیم استفاده میشود. روش کلان هرچند دقت پایینی دارد که ناشی از استفاده از دادههای کلان است، برخی از متغیرها هم لحاظ نمیشوند و ممکن است در مواردی محاسبات دچار بیشبرآوردی، همپوشانی در محاسبات یا مخدوش بودن محاسبه شود. در رویکردهای خرد، مبنای محاسبه شکاف مالیاتی، دادهها و اطلاعات پروندههای مودیان است. در این رویکرد از روشهای آماری برای تعیین وقوع و میزان عدمتمکین استفاده میشود. از رویکرد پایین به بالا برای برآورد شکاف مالیاتی عدمتمکین مودیان در مالیاتهای مستقیم استفاده میشود. سایر روشهای مورداستفاده در رویکرد پایین به بالا، روشهایی از قبیل حسابرسی مالیاتی مودیان است. دسترسی به اطلاعات و کیفیت دادههای عامل مهم تعیینکننده نوع روش برآورد است. نتایج در این روش قابلاتکاتر هستند. یکی از موضوعاتی که نقش مهمی در میزان درآمدهای مالیاتی دارد، اقتصاد زیرزمینی است. اقتصاد زیرزمینی به اقتصاد سایه، غیررسمی و سیاه نیز مشهور شده و مجموعه فعالیتهایی را در بر میگیرد که خارج از چارچوبهای قانونی یا نظام مالیاتی شکل میگیرد.
بنا بر برآوردهایی که بانک جهانی انجام داده، در طول سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ حجم اقتصاد غیررسمی در ایران معادل ۱۷.۵ تا ۱۷.۹ درصد از کل تولید ناخالص داخلی بوده است.با مشخص شدن حجم اقتصاد غیررسمی و با فرض اینکه مالیات دریافتی از بخش غیررسمی به همان نسبتی خواهد بود که از بخش رسمی دریافت میشود، میزان شکاف مالیاتی ناشی از اقتصاد غیررسمی برآورد میشود. نکته مهم این است که در محاسبه میزان فرار مالیاتی ناشی از بخش غیررسمی، بخشهای معاف از مالیات کنار گذاشته میشوند و براس معیارهای متعددی چون تفاوت نرخها و معافیتهای پایه درباره اشخاص حقیقی و حقوقی، محاسبات را انجام دهند.بررسی روند میزان شکاف مالیاتی در سالهای ۹۲ تا ۹۹ نشان میدهد افزایش رقم مطلق شکاف مالیاتی از ۷۵ هزار میلیارد تومان به ۱۳۱هزار میلیارد تومان حاصل شده است. هرچند بررسی نسبت استاندارد و بدون واحد از شکاف مالیاتی میتواند مقایسه و ارزیابی دقیقتری ارائه دهد. بهاینمنظور باید از نسبت شکاف مالیاتی به ظرفیت بالقوه درآمدهای مالیاتی استفاده کرد. این شاخص از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ فراز و نشیبهای زیادی داشته و از ۵۶ درصد به ۳۵ درصد کاهش یافته است. این عامل موجب شده که نسبت مالیاتی وصولی به ظرفیت بالقوه مالیاتی که بهعنوان شاخص تلاش مالیاتی شناخته میشود، از ۴۳ درصد سال ۱۳۹۲ به ۶۴ درصد در سال ۱۳۹۹ افزایش یافته است.
سهم ناچیز دستمزد در فرار مالیاتی
بررسی شکاف مالیاتی به تفکیک پایههای مالیاتی نسبت به بررسی کلی شکاف مالیاتی مزایای فراوانی دارد. شناخت علل مشکلاتی که موجب شکاف مالیاتی میشوند، به تفکیک هر بخش آسانتر است و تحلیل بیشتری از مسئله ارائه میدهد. شناخت بهتر شکاف به تفکیک پایههای مالیاتی، جایگاه هر پایه را در هندسه و ساختار نظام مالیاتی معین کرده و برای کشف راهکار متناسب با هر پایه مالیاتی لازم است.مالیات بر درآمد شامل مالیات بر درآمد حقوق کارکنان بخش عمومی، بخش خصوصی، مشاغل، مستغلات و درآمد متفرقه است. براساس آخرین آمار سازمان امور مالیاتی در سال ۹۹، سهم مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی از کل درآمدهای مالیاتی تنها ۱۹ درصد است. بیشترین سهم درآمدهای مالیاتی با ۴۳ درصد، مربوط به مالیات بر کالا و خدمات و پس از مالیات بر شرکتها با ۲۷ درصد قرار گرفتهاند.
براساس گزارش برآورد شکاف مالیاتی سازمان امور مالیاتی، ۵۵ درصد از شکاف مالیاتی در کشور مربوط به شکاف مالیاتی در مالیات بر درآمد است و در این میان، مالیات بر مشاغل عامل اصلی شکاف است و مالیات بر حقوق تنها یک درصد شکاف مالیاتی ایجاد کرده است.نکته جالبتوجه این است که سهم مالیات بر مشاغل در سالهای گذشته کاهش یافته است. آمارها نشان میدهد که سهم مالیات بر درآمد مشاغل از مجموع درآمد مالیاتی مالیاتهای مستقیم و مالیات بر کالا و خدمات از ۶.۴ درصد در سال ۱۳۸۴ به ۵.۹ درصد سال ۹۹ رسیده است. اگرچه رقم مالیات بر درآمد در این سالها افزایش یافته، اما با این حال، در سالهای گذشته این روند کاهشی بوده است.مالیات بر حقوق و دستمزد از آنجایی که در هنگام پرداخت کسر میشود، کمترین میزان فرار مالیاتی را دارد و سهم شکاف مالیاتی این پایه مالیاتی تنها یک درصد است. از طرف دیگر، چون دریافت نوع مالیات برای سازمان امور مالیات آسان است، بیشترین سهم از درآمدهای مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی را این بخش از آن خود کرده است.
کاهش سهم مالیات غیرمستقیم از مجموع درآمدها
مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی یا همان مالیات بر درآمد شرکتها یکی از زیرمجموعههای مالیاتهای مستقیم است که نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی دارد. براساس دادههای موجود، این پایه مالیاتی، بهعنوان یکی از مهمترین منابع مالیاتی کشور، در سال ۹۹ بالغ بر ۴۷.۲ درصد مالیاتهای مستقیم و ۲۶ درصد کل درآمدهای مالیاتی را تشکیل میدهد. سهم مالیات بر درآمد شرکتها از کل درآمدهای مالیاتی در سالهای ۹۰ تا ۹۹ به طور متوسط ۳۵ درصد بوده است. وضعیت شکاف مالیاتی در بخش اشخاص حقوقی مناسب نبوده و سهم این مالیاتی از کل شکاف، قابلملاحظه بوده و طی سالهای ۹۲ تا ۹۸ بهطورمیانگین ۴۲.۷۳ درصد بوده است.
مالیات بر درآمد افراد، بیشترین گریزگاه
مالیات بر مصرف نوعی از مالیاتهای غیرمستقیم است که روی کالاها و خدمات وضع میشود و بیشتر مصرفکننده نهایی آن را میپردازد. مالیات در ایران به ۲ دسته مالیات بر ارزشافزوده و مالیات بر واردات تقسیم میشود. تعارف فراوانی از مالیات بر ارزشافزوده ارائه میشود، اما بنا به قانون مصوب سال ۱۴۰۰، این پایه مالیات عبارت است از: مابهالتفاوت مالیات و عوارض فروش با مالیات و عوارض خرید در یک دوره مشخص. تعریف بهتر و گویاتر آن است که مالیات بر ارزشافزوده، مالیات غیرمستقیمی است که بر تفاوت بین ارزش کالاها و خدمات عرضهشده با ارزش کالاها و خدمات خریداریشده، در زمانی معین وضع میشود. در سال ۹۹ از این محل، بیش از ۲۵درصد از کل مالیاتهای کشور حاصل شد.شکاف مالیات بر ارزشافزوده عبارت است از: تفاوت میان مقدار مالیات بر ارزشافزودهای که بهصورت نظری برپایه قوانین و مقررات مرتبط با مالیات بر ارزشافزوده برآورده میشود و مالیات بر ارزشافزودهای که بهشکل واقعی جمعآوری شده است. بررسیهای یک مطالعه نشان میدهد که میان سالهای ۸۸ تا ۹۵ هر سال حدود ۱۱.۴ هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی در این بخش از دست رفته است. شکاف مالیاتی در این بخش تنها در سال ۹۰ اعلام شد که ۱۹ درصد از کل درآمدهای مالیاتی را شامل میشد.
یکی از انواع مالیاتهای غیرمستقیم ذیل مالیات بر مصرف، مالیات بر واردات است. این نوع از مالیات تابع سیاستهای کلان بازرگانی و شرایط اقتصادی کشور است. همچنین، مالیات بر واردات میتواند علاوه بر درآمدزایی بهعنوان ابزاری برای حمایت از صنایع داخلی نیز استفاده شود. معمولا این دسته از مالیاتها براساس نرخ و ارزش یک کالا یا ویژگیها و مشخصات آن تعیین و دریافت میشود.شکاف مالیات بر درآمد در مصادیق گوناگون رخ میدهد. برخی فروشهای مشمول مالیات با عنوان معاف یا مشمول نرخ صفر، واردات غیرقانونی و قاچاق، ثبتنام در مهلت مقرر و... بهعنوان مسیرهای عدمپرداخت مالیات و شکاف مالیاتی محسوب میشوند.بررسی روند و سهم شکاف مالیات بر مصرف از کل شکاف مالیاتی نشان میدهد که سهم شکاف مالیات بر مصرف رو به افزایش است. از آنجا که بیش از ۴۰ درصد کل درآمدهای مالیاتی از مالیاتهای غیرمستقیم و بهویژه مالیات بر ارزشافزوده تامین میشود، اهمیت مقابله با شکاف مالیاتی از این ناحیه اهمیت ویژهای دارد.به این ترتیب، میتوان گفت در سال ۹۹ مالیات مستغلات تنها سهمی ۱.۸ درصدی از شکاف مالیاتی ۱۳۱ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومانی در همان سال داشته است. سهم مالیات بر مشاغل ۵۹.۰۶ درصد و مالیات حقوق ۱.۱۷ درصد بوده که در مجموع مالیات بر درآمد سهمی ۶۲.۱ درصدی از کل شکاف مالیاتی موجود در کشور داشته است. مالیات بر اشخاص حقوقی و مالیات بر مصرف هم، هرکدام بهترتیب ۲۴.۵ درصد و ۱۳.۱ درصد از شکاف مالیاتی کشور را ایجاد کردند..