شنبه 08 اردیبهشت 1403 - 27 Apr 2024
کد خبر: 4466
تاریخ انتشار: 1400/08/08 10:55

مسئولیت تولیدکنندگاندر قبال حمایت از تولید ملی

به‌طور قطع باید از تولید ملی حمایت کنیم و البته درباره صنعت خودرو، مردم ایران با گوشت و پوست و استخوان خود از صنعتگران پرتلاش ایرانی در این ۳۰ سال حمایت کرده و در این راه هزینه‌های فراوانی داده‌اند. اما می‌خواهم در این نوشتار از منظری دیگر توجه شما را به موضوع جلب کنم: در قبال این حمایت، مسئولیت تولیدکنندگان و سیاست‌گذاران چیست؟

یک تولیدکننده خوب باید حواسش جمع باشد که کیفیت و عملکرد خوب در مقابل نرخ مناسب و خدمات پایدار و قابل‌اطمینان، حداقل وظیفه‌اش در قبال همراهی مردم است و اگر بخواهد از مردم تشکر کند، باید با افزایش دائمی کیفیت و بروزرسانی محصولات، به‌طور خودکار مردم را در سود اخذشده سهیم کند. همان‌طور که در کشورهایی مانند ژاپن و کره‌جنوبی مشاهده می‌کنیم، مردم حمایت می‌کنند و تولیدکنندگان روزبه‌روز محصولات خود را ارتقا داده، مردم مشعوف می‌شوند و باوجود آزادی واردات و در دسترس بودن کالای خارجی، عمدتا از کالای داخلی کشورشان استفاده می‌کنند. اما در ایران ظاهرا موضوع چیز دیگری است.

وقتی خیال تولیدکنندگان از حمایت‌های تعرفه‌ای دولت راحت یا واردات ممنوع می‌شود، معمولا قیمت‌ها را بالاتر برده و کیفیت‌ها کاهش می‌یابد، شبیه آن اتفاقی که درباره لوازم‌خانگی در یکی، دو هفته اخیر رخ داد. البته در ۲، ۳ سال اخیر، برخی خودرو خودروساز کشور کارهای زیادی در راستای شنا کردن خلاف این مسیر انجام داده‌ و سعی کرده‌اند باوجود تحریم‌های سنگین و پشت‌کردن شرکت‌های درجه یک تامین در زنجیره جهانی، تولید را به حالت عادی بازگردانند، کیفیت خودروها را بالا ببرند، استانداردها را به‌روز و خودروهای جدید به بازار عرضه کنند. اما متاسفانه این خودروساز تنها بخش کوچکی از زنجیره ارزش خودروسازی هستند.

از ورق فولاد و گرانول‌های پلیمری که به‌کار می‌رود تا قطعات دقیقی مانند پیستون، کنترلرها و... در شرکت‌های تولیدکننده مواد اولیه و قطعه‌سازی و مجموعه‌سازی تولید و تحویل خودروساز می‌شود. در این ۳ سال هرقدر خودروسازان زیان کرده‌اند، قطعه‌سازان و تولیدکنندگان بالادستی این زنجیره سود برده‌اند.

پرسش مهم این است که چه باید کرد. از یک سو باید از تولید ملی حمایت کنیم، وگرنه اقتصاد و توسعه اقتصادی با مشکل اساسی روبه‌رو می‌شود. از سویی هم مسئولان و شرکت‌های تولیدکننده کمتر در عمل قدردان این حمایت مردمی هستند و برای کاهش ناکارآمدی‌های خود تلاش جدی نمی‌کنند. بماند که برخی هم این وسط از وضعیت سوءاستفاده می‌کنند و تا آنجا که می‌توانند با کاهش کیفیت، سعی در افزایش سودآوری شرکت خود می‌کنند. امسال، سال پشتیبانی از تولید و مانع‌زدایی بود. تا حالا دیده‌اید که یک مسئول درباره موانعی که رفع شده، گزارشی ارائه دهد؟ یا اگر گزارشی داده، دیده‌اید که تغییری در کیفیت خودروها و خدمات ارائه شده به‌طور گسترده رخ بدهد؟ اما برعکس آن را دیده‌ایم. همین چندوقت برخی از مجلس نشینان طرحی را تدارک دیدند که بتوانند شیره‌جان خودروسازی را بیش از پیش بکشند و ازسویی واردات خودرو را آزاد کنند. در کل این طرح، حتی یک گام جدی و عملی برای رفع موانع تولید مشاهده نمی‌شود.

واقعیت این است که حمایت از تولید داخل و جهش آن نمی‌تواند با برنامه یک‌طرفه که فقط مردم در آن نقش تامین‌کننده مالی را داشته باشند، محقق شود و منتظر باشیم به یک توسعه پایدار برسیم. حمایت از تولید ملی هرچند نیازمند حمایت مردمی است اما این مسئولان هستند که باید در اسرع‌وقت، موانع بهبود تولید را بردارند و با تنظیم‌گری مناسب در مسیر تولید، تولیدکنندگان را تشویق به بهبود کیفیت دائمی و رقابت کنند و البته در جایی که سوءاستفاده‌ای رخ می‌دهد، جلوی آن محکم بایستند.

در چنین حالتی، فقط برخورد با اشخاص یا موارد خاص فایده‌ای ندارد؛ به‌ویژه در صنعت خودرو، نیازمند یک تحول اساسی هستیم. با داشتن این همه شرکت به‌نام خودروسازی و ساختار مالکیتی موجود، عملا امکان ندارد به یک صنعت خودرو رقابت‌پذیر برسیم. با این اوضاع زنجیره تامین و حمایت‌های مبتنی بر معیارهای سیاسی و روابط ناسالم پشت‌پرده به‌جای معیارهای اقتصادی، این صنعت توان نوآوری جدی نخواهد داشت؛ اینکه یک شرکت تولیدکننده با خطوط کهنه، قطعه‌ای جدید تولید کند، افتخار نیست. اگر چنین اتفاقی بیفتد، معنی‌ آن تلفات زیاد در خطوط تولید است. در چنین حالتی، در عمل هزینه واقعی تولید بالا می‌رود.

پس نرخ قطعه بالا خواهد رفت و در نهایت هزینه‌اش به خودروساز و مردم تحمیل می‌شود. بماند که این حالت خوشبینانه است. در واقع، بسیاری خیلی از قطعه‌سازان در عمل نمی‌توانند کل تولید را با کیفیت یکسان مناسب ارائه دهند و نتیجه آن می‌شود این وضعیت که نه‌تنها هزینه بالاتری می‌پردازیم، بلکه در تولیدات نوسان کیفیت داریم و بیشتر مصرف‌کنندگان ناراضی و بعضا به‌شدت ناراضی هستند.

برای تغییر این وضعیت و رسیدن به جهش واقعی تولید از هر دو منظر کمی و کیفی و رسیدن به مسیر توسعه پایدار، صنعت خودرو نیازمند یک عزم جدی در سطح سیاست‌گذاران و مجریان است. برای جهش تولید باید با مسائل پیچیده روبه‌رو شد و آنها را به‌درستی تحلیل کرد و برایشان راه‌حل یافت و از آن مهم‌تر اقدام کرد. متاسفانه امروز بیش از آنچه دلیل وضعیت موجود، نبود آگاهی باشد، عدم اراده و اقدام درست مبتنی بر آگاهی است. به‌عنوان مثال هنوز موضوع قیمت‌گذاری دستوری که همه مسئولان می‌دانند در ۳ سال و نیم گذشته چه ضرباتی بر پیکر این صنعت وارد کرده و چگونه بازار را بهم ریخته است، روی میز تصمیم‌گیران است و هیچ‌کس جرأت نمی‌کند تصمیم درست را بگیرد و گذاشته‌اند مسائل در طول زمان حل شود.

باور کنید این نوع مسائل خودبه‌خود حل نمی‌شود و نیازمند عزم جدی است. اگر می‌خواهیم مشکل کیفیت حل شود، باید فولاد بهتر در اختیار خودروساز قرار دهیم. برای دریافت پلیمر بهتر یا باید روابط بین‌المللی را اصلاح یا سرمایه‌گذاری چند میلیارد دلاری کنیم. اگر می‌خواهیم قطعات مناسب به‌دست خودروساز و مشتری برسد، باید تکلیف تحریم‌ها را روشن و همزمان کارآفرینان واقعی را با اصلاح نظام بانکی و قراردادها با خودروسازی‌ها و نحوه اجرای آنها حمایت کنیم. اگر قرار است به یک توسعه پایدار برسیم باید نظام‌های کنترل کیفی و استاندارد را ارتقا دهیم. متاسفانه بسیاری از این بایدها همچنان در هزارتوی تصمیم‌گیری و اجرا به‌تعویق افتاده است.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/2rqyb4