زنگ خطر کمبود نیروی متخصص معضل جدید معدنیها
کارشناسان و صاحبنظران بخش معدن همواره به چند نگرانی عمده در باب آموزش نیروی انسانی اشاره میکنند.
یکی از مهمترین دغدغهها، کاهش تعداد متقاضیان تحصیل در رشته معدن است که چشمانداز نگرانکنندهای ایجاد کرده است. نکته دیگر کیفیت آموزش ارائه شده به دانشجویان است که پاسخگوی نیاز بخش معدن و صنعت نیست و درنهایت کمبود یا نبود دورههای عملی یا بازآموزیهای ضروری هنگام خدمت است. این نکات در عصر توجه به معدن و معدنکاری اهمیت زیادی دارد و نباید آنها را به هیچ بهانهای پشت گوش انداخت.در گزارش امروز صمت مروری داریم به دیدگاه مسئولان و آنچه درباره بایدها و نبایدهای آموزش معدن باید موردتوجه قرار گیرد.
کاهش نگرانکننده داوطلبان رشته معدن
معاون وزیر صمت با بیان اینکه ورودی دانشگاهها در رشتههای معدن بهشدت نگرانکننده است، گفت: یکی از آسیبهای نظام آموزش عالی در جریان مهاجرت، افزایش ظرفیت دانشجویان در دانشگاههای تهران است.به گزارش معدن ۲۴، رضا محتشمی پور معاون وزیر صمت اظهار کرد: در حوزه صنعت با نیروهای ورودیها دچار چندین مسئله هستیم که نخستین موضوع شامل مهارت فارغالتحصیلان دانشگاهی است که اهمیت فراوانی دارد.وی افزود: در صنایع به متخصصان با سطح و کیفیت بالای و دغدغه دانش نیاز داریم، اما باید به این موضوع توجه شود که چند درصد فارغالتحصیلان را در اشتغال به کار میگیرد.
اشتغالزایی صنایع کوچک
محتشمی پور تصریح کرد: ۹۵ درصد اشتغال کشور در صنایع کوچک است و آمار اشتغال صنایع بزرگ بیش از این عدد است که تجربهها نشان از نبود برنامهریزی در صنایع بزرگ دارد و مدرکگرایی تا میزانی بر صنایع بزرگ غلبه دارد. معاون وزیر صمت ادامه داد: بخشبندی بازار کار مهم است؛ چراکه نشان از خروجیهای تولیدی صنایع دارد و هماکنون صنایع با یکدیگر همگن نیستند و تقاضاهای متفاوتی دارند.محتشمی پور گفت: در برخی از رشتهها فراتر از نیاز و حتی بدون نیاز خروجی زیادی داشتهایم که عدم توازن در رشتههای دانشگاهی را نشان میدهد و این موضوع تنها مربوط به مشکل کار آموزش عالی نیست و ممکن است بخش سیاستگذار صنعت هم در آن دخیل باشد. وی افزود: در بخش معدن نسبت به آینده شغلی زمینشناسی و... نگران هستیم و ورودی دانشگاهها بهشدت کاهشیافته است و امکان تامین نیروی متخصص و پسازآن موضوع مهاجرت معضل است.
تقویت علاقه به یادگیری
معاون وزیر صمت اضافه کرد: عدم توان یادگیری یکی دیگر از معضلات عمده است. البته خیلی ایراد ندارد که فارغالتحصیلان خط فکری صنایع را بهصورت کامل نشناسند؛ چراکه بهمرور یادگیری هم اتفاق میافتد، اما موضوع مهم علاقه به یادگیری است که باید در دانشجویان تقویت شود. محتشمی پور تاکید کرد: دانشجویی که در دانشگاه معتبر کشور پذیرفته میشود، حتما توان یادگیری دارد، اما باید دید که آیا تعامل یادگیری هم دارد یا خیر؟ که هماکنون با این معضل در ارتباط با دانشآموختگان در بدو ورود به بازار کار مواجه هستیم و در صورت توجه به این مورد حتما بسیاری از مشکلات کشور حل میشود و این موضوع فراتر از نظام آموزش است و وزارت علوم باید برای آن راهحلی بیندیشد که اگر دانشجو تعامل به یادگیری دارد تقویت شود و اگر ندارد چارهای اندیشیده شود.
افت انگیزه در ترم اول
وی گفت: تجربه مطالعات نشان میدهد که عمده افت توانمندی و انگیزه دانشجویان در ترم اول اتفاق میافتد و اگر توانستیم در همان زمان این را احیا کنیم، میتوانیم انتظار اتفاقات مثبت باشیم و درسهای کارورزی حتما در این زمینه مؤثر است؛ بنابراین به استادان آموزش عالی پیشنهاد میکنم تا برای ترمهای اول و دوم دانشجویان حساب ویژه باز کنند و تا تکلیف دانشجویان از همان ابتدا روشن شود، یعنی اگر دانشجو علاقه به رشتهای ندارد تغییر رشته دهد و اگر تمایل دارد، مهارت در آنها تقویت شود.
معاون وزیر صمت بیان کرد: نظام ارتقای اساتید مهمترین عامل دامن زدن به این موضوع است که پژوهشهای کاربردی اساسا آوردهای ندارد و اگر دانشجو حمایت نشود تولید مقاله ISI را بهعنوان مسئلهای اساسی برای آن به ارمغان میآورد.
ریشهیابی معضل در آموزشوپرورش
معاون وزیر صمت ادامه داد: تمام مسائل در وزارت علوم قابلحل نیست و آموزشوپرورش هم دخیل است؛ چراکه دانش آموزان را به سمت مباحث نظری سوق میدهند و انتظار مهارتهای کاربردی از آنان دارند که این موضوع غیرقابلانتظار است؛ بنابراین آموزشوپرورش باید ارتقای کیفیت هدایت تحصیلی را بهصورت جدی مدنظر قرار دهد و اصرار آموزشوپرورش بر مباحث نظری نتیجهای جز مهارت محور نبودن دانشجویان آموزش عالی نیست. وی گفت: یکی از آسیبهای نظام آموزش عالی در جریان مهاجرت فارغالتحصیلان افزایش ظرفیت دانشجویان در دانشگاههای تهران است و این موضوع بهشدت برای صنعت زیانآور بوده است؛ بنابراین در آمایش آموزش عالی نیازمند کاهش ظرفیت دانشجویان در دانشگاههای تهران و افزایش کیفیت و پذیرش در مقطع تحصیلات تکمیلی هستیم.
زنگ خطر به صدا درآمد
رضا جدیدی سقوط آمار نیروی متخصص در رشتههای معدن، جغرافیا و زمینشناسی طی ۱۰ سال اخیر را زنگ خطری برای استمرار چرخه حکمرانی معدن و علوم زمین دانست و بر ضرورت برنامهریزی هدفمند و توسعهای نیروی انسانی بر اساس نیازسنجی دقیق و آیندهنگرانه بازار کار (بخش دولتی و خصوصی) تاکید کرد. به گزارش انجمن سنگآهن ایران، وی گفت: مسئولان آموزش عالی و سیاستگذاران امر باید با استمرار مطالعه تحولات و نیازهای اقتصادی کشور در شرایط حال و آینده بازار کار، از جنبههای کمی و کیفی این موضوع مطلع شوند و سیاستهای کلان اقتصادی را با محوریت نیروی انسانی، انتقال تجربه، دانش و مهارتآموزی موردنیاز به آنان، موردبررسی و واکاوی بیشتر قرار دهند. جدیدی درباره کاهش ظرفیت بخش خصوصی و دولتی برای جذب نیروهای متخصص گفت: ظرفیت بخش خصوصی و دولتی برای جذب نیروهای متخصص رو به کاهش است که مصداق این امر را میتوان در سامانه سازمان برنامهوبودجه کشور مشاهده کرد که نشاندهنده آمار کاهنده شرکتهای مهندسین مشاور طی سالیان اخیر است. جدیدی اشاره کرد: اﻳﻔﺎی ﻣﻄﻠﻮب ﻧﻘﺶ اﻗﺘﺼﺎدی داﻧﺸﮕﺎهها و ﻣﺮاکز ﺁﻣﻮزش عالی ﻣﺴﺘﻠﺰم داشتن اطلاع دقیق و بهنگام سیاستگذاران این مراکز از نیازها و شرایط بنگاههای اقتصادی است که بهشدت در حال تحول است. بدیهی است تحقق این امر منوط به تحکیم پیوندها و روابط بین دانشگاهها و مراکز صنعتی، تسهیل تبادلنظرها، تجارب و پیشنهادها میان این دو طرف بهمنظور اصلاح مکانیسم آموزش و آمادهسازی دانشجویان است.
کلاف سردرگم بخش اکتشاف
وی معتقد است: تحکیم هر چه بیشتر این ارتباطات مزایای بیشماری برای دو طرف درگیر این فرآیند خواهد داشت. از طرف دیگر برای تقویت بخش خصوصی و شرکتهای مهندسین مشاور شایسته است بستر قانونی مناسب و اعتبارات کافی برای برونسپاری فعالیتها از بخش دولتی به خصوصی فراهم شود. وی در بخش دیگر این گزارش یادآور شد: مرزبندی ساختاری میان منابع مالی و نیروهای انسانی متخصص در حوزه اکتشاف و همچنین نبود برنامه هدفمند و خردمندانه زمینشناسی و اکتشافی باعث به وجود آمدن کلافی سردرگم در بخش کشف ذخایر معدنی و بهتبع آن وجود ضعف در چرخه بخش معدن کشور شده که تسریع در اجرای پروژههای معدنی نیازمند رفع چالش فعالیتهای زمینشناسی و اکتشافیاست.
سرمایهگذاری روی سرمایه انسانی
ازآنجاییکه بزرگترین سرمایه هر مجموعهای نیروی انسانی آن است و رشد و توسعه فعالیتهای مجموعه درگرو برخورداری از نیروهای مجرب و متعهد است، توانمندسازی این بخش از مهمترین مسئولیتهای کارفرمایان به شمار میرود، اما هنوز راه درازی برای رسیدن به نقطه مطلوب در این حوزه وجود دارد.به نظر میرسد اقدام عاجلی که برای پر کردن فاصله میان نقطه موجود و مقصد مطلوب باید انجام شود، برنامهریزی دقیق برای بهرهگیری از رویکردهای نوین و سرمایهگذاری در زمینه آموزش نیروی انسانی است تا از مزایا و مواهب آنهمه فعالان این عرصه بهرهمند شوند.
سخن پایانی
به گفته برخی از صاحبنظران حوزه معدن باید در نخستین قدم و بهعنوان یک مطالبه ملی خواستار آن شد که اداره کل آموزش در وزارتخانه راهاندازی و ردیف بودجه خاصی هم به آن تخصیص داده شود تا تحولی که در زمینه آموزش نیاز است پایهگذاری شود. در قدم دوم منابع مالی موردنیاز آن باید تامین و سیاستها و برنامهها تدوین شود و درنهایت برای اجرایی شدن برنامههای تدوینشده باید همت گماشت.