نقش شرکتها در توسعه اقتصاد
منوچهر محمدشمیرانی-کارشناس ارتباطات
شرکتهای بزرگ مقیاس یا فرامرزی امروز، و یا به تعبیر دهههای پیشین شرکتهای چند ملیتی، به عنوان ابزار تحکیم پایههای انقلاب صنعتی محسوب میشدند. از دل بنگاههای خانوادگی سر بر آوردند و بالیدند و توانستند جای پای خود را، حتی در کشورهای دوردست جهان محکم سازند.
شرکتهای چند ملیتی یا فرامرزی، یکی از مناقشه برانگیزترین پدیدههای اقتصادی جهان است که گستره نفوذ تاریخی آن را، میتوان شامل بیشتر نقاط کره زمین دانست. این قبیل شرکتها در بیش از یک کشور تشکیل شده و تحت مقررات این کشورها فعالیت اقتصادی مینماید.این قبیل شرکتها که نتیجه منطقی روند توسعه سرمایهداری هستند، در چارچوب رقابت آزاد، سرمایهداران را برای استفاده از منابع ارزی، مواد اولیه و نیروی کار مناسب و بهدست آوردن بازار مصرف کشورهای توسعه نیافته، به سوی این کشورها کشاندند. حضور شرکت نفت ایران و انگلیس در ایران تا پیش از ملی شدن صنعت نفت، فعالیت گسترده کمپانی هند شرقی و... نشانی از گسترش فعالیت این شرکتهای چند ملیتی، تا این گوشه از دنیا بود؛ هرچند، اصلیترین میزان حضور و فعالیت آنها در دهههای اولیه قرن بیستم بود ولی حدود یک قرن پیش از چنین فعالیتی، از سال ۱۸۶۷ شاهد حضور شرکتهایی مانند؛ سینگر، وستینگهاوس الکتریک، ژیلت و... در کشورهایی مانند ایران بودیم. شرکتهایی که هنوز هم، نامهای آشنایی برای پدربزرگها و مادربزرگهای ما هستند.
شرکتهای بزرگ یا کوچک
هرچند که هنوز هم، سروکله شرکتهای چند ملیتی یا فرامرزی را میتوان در زیر لوای نامهایی مانند کوکاکولا و پپسی و نستله، یا شرکتهای نفتی و خودروسازی و ساختمانی و... دید؛ ولی باید گفت چیزی که تا چند دهه پیش، به عنوان شرکتهای فرامرزی، یک امتیاز اقتصادی تلقی میشد عبارت بود از برپایی و فعال نگه داشتن شرکتهای بزرگ و به تبع آن، دولتی شدن بیشتر سازمانها. استدلال آن زمان، این بود که هرچه این شرکتها بزرگتر باشند؛ اقتصاد کشور، پویاتر و قدرتمندتر میشود. این تفکر، برای چندین دهه رونق داشت و بر همان پایه، شرکتهای غول پیکری هم ایجاد شدند؛ ولی تحولات اخیر اقتصادی و به ویژه فشارهای جمعیتی، نوآوریهای لحظه به لحظه در جهان، پیچیدهتر شدن فرآیندهای مدیریتی و تصمیمگیری و نیاز به تصمیمگیریهای آنی در خیلی از موارد، تغییرات اساسی در ساختار این سازمانهای غول پیکر ایجاد کرد. به همین دلیل، امروزه اصلاحات اقتصادی از نوع تشکیل و راهاندازی بنگاههای کوچک و متوسط، در بسیاری از کشورها _ به ویژه کشورهای در حال توسعه _ به عنوان یک رویکرد راهبردی محسوب میشود و لزوم تغییر نقش دولت، توانمندسازی بخش خصوصی، رقابتپذیری اقتصاد و تعامل با قواعد جهانیسازی و... سیاستگذاریهای مبتنی بر آزادسازی اقتصاد و تقویت بخش خصوصی را با هدف توسعه فعالیتهای اقتصادی ضروری میسازد. البته لازم به ذکر است هنوز هم بنگاههای اقتصادی بزرگ که فروش بالایی دارند، نقش اساسی در اقتصاد هر کشوری داشته و آمارها نیز حاکی از تاثیر بالای بنگاههای بزرگ در اقتصاد کشورها هستند.
در مقیاس جهانی، بررسی «آمار و اطلاعات رتبهبندی فورچون ۵۰۰» نشان میدهد رتبه کشورهایی که در صدر قرار گرفتهاند بازگوکننده قدرت اقتصادی آنان میباشد و به عبارتی، میتوان نتیجه گرفت کشورهایی که شرکتهای بزرگ بیشتری داشتهاند از اقتصاد قوی تری برخوردار بودهاند. از سوی دیگر، بر اساس اطلاعات رتبهبندی شرکتهای برتر ایران (ایامای ۱۰۰) که در اقتصاد ملی اثرگذار هستند و با هدف ارتقای توان عملیاتی و مدیریتی بنگاههای اقتصادی کشور، توسط سازمان مدیریت صنعتی انجام میشود؛ درمییابیم با وجود سهم قابل توجه شرکتها و بنگاههای اقتصادی بزرگ در تولید ناخالص داخلی و صادرات غیرنفتی، باید به هوش و به گوش باشیم تا همگام با تغییرات جهانی اقتصاد، توجه به آزادسازی اقتصاد و تقویت بخش خصوصی را افزایش دهیم.
غولهای اقتصاد
هر سال اوایل بهمن، سازمان مدیریت صنعتی بر مبنای ۳۲ شاخص اصلی از جمله میزان فروش، ارزش افزوده، تعداد کارکنان، اشتغالزایی، میزان دارایی، بهرهوری، صادرات و... شرکتهای برتر کشور را انتخاب و معرفی مینماید. بهمن سال ۱۴۰۱ و همزمان با بیست و پنجمین سال رتبهبندی شرکتها (ای امای ۱۰۰) شرکت صنایع پتروشیمی خلیجفارس، عنوان نخست را از آن خود کرد و شرکت نفت ستاره خلیجفارس، شرکت پالایش نفت بندرعباس، شرکت فولاد مبارکه، شرکت سرمایهگذاری غدیر، بانک ملت، گروه گسترش نفت و گاز پارسیان، ایران خودرو، بانک رفاه کارگران و سرمایهگذاری پارس آریان نیز در رتبههای دوم تا دهم قرار گرفتند. در این جا شاید بد نباشد نگاهی هم به غولها و شرکتهای بزرگ جهانی بیندازیم و ببینیم این شرکتها، بر اساس پارامترهایی چون ارزش بازار، درآمد، سود و ارزش برند کدامها هستند؟ در خصوص فهرست شرکتها بر اساس ارزش بازار، شرکتهایی دیده میشوند که در بازار سهام، رشد قابل ملاحظهای داشتهاند. شرکتهایی مانند اپل، آرامکو و ماکروسافت در این فهرست قرار دارند و به عنوان نمونه ارزش بازار شرکت اپل که بالاترین جایگاه این فهرست را در اختیار گرفته هم اکنون به ۲.۷۳۶ تریلیون دلار رسیده است. معیار دیگر فهرست بزرگترین شرکتهای دنیا، بر اساس ارزش برند است که میتوان نامهای آمازون، اپل و گوگل را در ردههای اول تا سوم دید و مشاهده کرد ارزش برند شرکت آمازون ۲۹۹.۲۸ میلیارد دلار برآورد شده است.
از حیث درآمد بزرگترین شرکتهای جهان در سال ۲۰۲۳ هم میتوان با توجه به رشد سریع اقتصادی چین، نام شرکتهای چینی را بیشتر دید. هرچند، شرکت والمارت امریکا با ۶۱۱.۲۸ میلیارد دلار، شرکت نفت و گاز آرامکو عربستان با ۶۰۴.۱۷ میلیارد دلار و شرکت آمازون امریکا با ۵۲۴.۸۹ میلیارد دلار، رتبههای اول تا سوم درآمد را به خود اختصاص دادهاند ولی دو شرکت ساینوپک با ۴۸۴.۱۴ میلیارد دلار و شرکت پتروچاینا با ۴۶۲.۹۴ میلیارد دلار هم، جایگاههای چهارم و پنجم این رتبهبندی را از آن خود ساختهاند. به هر روی، میتوان گفت آشنایی با بزرگترین شرکتهای جهان، میتواند علاوه بر اینکه دید مناسبی به فعالان اقتصادی ایران میدهد آنها را تشویق کند تا ضمن آشنایی با روشهای کاری آنان _ به ویژه در مورد بازاریابی و مدیریت _ بتوانند با ظهور شایستگیهایشان، جایگاه خود را در عرصه جهانی تقویت کنند.