بورس در محاصره تصمیمات کوتاهمدت
شاهین شایان آرانی ـ کارشناس ارشد بازارهای مالی
بانظر به تجربه کشورهایی مانند دوبی، مالزی و قطر تاکید کرد؛ مدل موفق بورس بینالملل مستلزم ساختاری مستقل و رها از چارچوبهای سنتی دستگاه نظارتی داخلی است؛ امری که هنوز در ایران، نه از منظر حقوقی و نه از حیث سیاسی، پذیرفته نشده است.
اجرای کامل بورس بینالمللی به شیوه متداول در بازارهای پیشرفته، در شرایط فعلی ایران بعید بهنظر میرسد؛ چراکه زیرساختهای مقرراتی ما، امکان اصلاح و انعطاف به این سمت و سو را ندارند. چنین مدلهایی مختص بازارهایی مانند لندن، سنگاپور یا نیویورک هستند که ساختارهای آنها پذیرای حضور مستقیم سرمایهگذاران خارجی و ورود آزادانه شرکتهای بینالمللی است.
در حالت دوم، مدل بورس بینالملل در بستر منطقه آزادی از کشور مادر راهاندازی میشود؛ بهگونهایکه مقررات خاص و مستقل آن منطقه که موردپذیرش سرمایهگذاران بینالمللی است، مبنای فعالیت قرار میگیرد. این مناطق، خارج از حیطه نظارت سفتوسخت نهادهای ملی عمل میکنند و دارای قواعدی منعطف و مستقل هستند.
در چنین ساختاری، بورس بینالمللی در منطقه آزاد شکل میگیرد و پذیرش شرکتها برمبنای انطباق با قوانین خاص همان بورس انجام میشود. این مدل معمولا در کشورهایی اجرا میشود که بهدلیل محدودیت در اصلاح ساختارهای حقوقی داخلی، نمیتوانند بورس سنتی خود را بینالمللی کنند. ایران نیز با چنین شرایطی مواجه است و بههمین دلیل، چارهای جز پیادهسازی مدل دوم ندارد؛ اگرچه همین مسیر نیز تاکنون مسدود مانده است.
بیش از ۱۸سال است که بحث راهاندازی بورس بینالملل در مناطق آزاد کیش یا قشم مطرح شده، اما این ایده در عمل هرگز بهنتیجه نرسیده است. مشکل اصلی در عدمتحقق این وعده، نبود ثبات مدیریتی در مناطق آزاد و سازمان بورس و همچنین تحریمهایی است که راه جذب سرمایهگذار خارجی یا حتی کارگزاران بینالمللی را سد کرده است.
بورس بینالمللی باید یک نهاد حقوقی کاملا مستقل از سازمان بورس و مقررات داخلی باشد. یعنی دارای سازکار نظارتی مجزا و امکان ثبتنام برای کارگزاران بینالمللی و داخلی که استانداردهای فعالیت جهانی را داشته باشند. بهگفته وی، این ساختار برای ایران نیز مدنظر قرار گرفته بود، اما هیچگاه بهصورت جدی و عملیاتی پیاده نشد.
نبود ثبات مدیریتی و تغییرات مکرر در سطوح تصمیمگیری، یکی از مهمترین دلایل عدمپیشرفت در اجرای این پروژه است. وی افزود: از سوی دیگر، فضای بینالمللی و ریسکهای ناشی از تحریم باعث شدهاند تا سرمایهگذاران خارجی، تمایلی به حضور در چنین بازاری نداشته باشند.
متاسفانه مسئولان داخلی همچنان در پی اجرای مدل اشتباهی از بورس بینالملل هستند و همان مدل غلط را نیز بهصورت ناقص پیاده میکنند. اجرای موفق مدل دوم، مستلزم پذیرش واقعی ساختار مستقل این بورس در نظام تصمیمگیری کلان کشور است؛ امری که هنوز با مقاومت مواجه است.
این تمایل اگرچه گامی مثبت تلقی میشود، اما کافی نیست. این موضوع باید در سطح بالای حاکمیتی پذیرفته شود که بورس بینالملل، نهادی مستقل از سازمان بورس ایران است و تحت حاکمیت نظارتی کشور قرار ندارد.
حتی در صورت وجود اراده در سطح حاکمیتی نیز، اجرای موفق بورس بینالملل مستلزم حضور نیروهایی حرفهای، آشنا با زبان بینالمللی اقتصاد و دارای روابط گسترده برای بازاریابی و لابیگری است. شایان آرانی تاکید کرد: چنین کاری، افراد خاص و توانمندی میطلبد؛ نه مدیرانی که تنها به فضای داخلی و تصمیمگیریهای کوتاهمدت دل بستهاند.