بحران بیصدا و نابرابر گردوغبار
محمدرضا جعفری کارشناس توسعه و محیطزیست
پدیده گردوغبار از معضلات جدی محیطزیستی، اجتماعی و اقتصادی در ایران بهشمار میرود که بهویژه استانهایی مانند خوزستان را بهشدت تحتتاثیر قرار داده است. این بحران نهتنها سلامت مردم را تهدید میکند، بلکه بهشدت کیفیت زندگی، توسعه اقتصادی و ثبات اجتماعی را کاهش داده است. در این میان، واژه «تابآوری» که امروزه بهکرات در ادبیات محیطزیستی و توسعه مطرح میشود، اهمیت ویژهای دارد، اما اغلب بهدرستی درک نشده و کاربرد آن محدود بهمعنای صرف تحمل و ایستادگی فردی شده است.
گردوغبار پدیدهای نیست که بهطوریکسان بر همه مناطق و اقشار تاثیر بگذارد. این معضل بهشدت نابرابر است و بیشترین فشار آن بر طبقات آسیبپذیر و مناطق کمتر توسعهیافته وارد میشود. ساکنان حاشیه شهرها، کارگران فضای باز، کودکان و سالمندان، بیشترین آسیبها را تحمل میکنند. از سوی دیگر، طبقات مرفهتر از امکاناتی چون سیستمهای تهویه پیشرفته، مسکن مناسب و خدمات پزشکی بهرهمند هستند که آنها را نسبت به این بحران ایمنتر میسازد.
این نابرابری در مواجهه با گردوغبار، ریشه در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد و نشاندهنده ضعف مدیریت جامع منابع و توسعه پایدار در کشور است. خوزستان، استان نفتخیز و صنعتی کشور، نمونه بارز این تضادها است؛ استانی که سهم قابلتوجهی از تولید ناخالص ملی را دارد، اما در شاخصهای رفاه و کیفیت زندگی، جایگاهی پایین دارد.
باوجود جایگاه بالای خوزستان در تولید ناخالص ملی و ثروتهای صنعتی و کشاورزی، خوزستان با مشکلات عمیقی دست به گریبان است؛ بیکاری گسترده، فقر، مهاجرتهای وسیع، فرسودگی زیرساختهای شهری و روستایی، ضعف در خدمات بهداشتی، آموزشی و رفاهی. بحران آب و برق، گازرسانی ناکافی و کمبود امکانات رفاهی، باعث شدهاند زندگی برای بسیاری از مردم این استان با دشواریهای فراوانی همراه باشد.
این وضعیت نهفقط کیفیت زندگی ساکنان را کاهش داده، بلکه تابآوری آنها در برابر پدیدههای مخرب مانند گردوغبار را نیز کاهش داده است. در این شرایط آسیبهای گردوغبار که میتواند شامل مشکلات تنفسی، کاهش بهرهوری، خسارت به محصولات کشاورزی و زیرساختها نیز باشد، بهطورمضاعف بر مردم فشار میآورد.
تابآوری، مفهومی چندوجهی و کلیدی در مدیریت بحرانهای محیطزیستی است. در واقع تابآوری صرفا بهمعنی تحمل سختیها نیست، بلکه بهمعنی «توانایی ساختاری و اجتماعی برای حفظ کیفیت زندگی، کاهش آسیبپذیری و تسهیل فرآیندهای بازیابی پس از بحران» است. این توانمندی تنها از طریق ارتقای عدالتاجتماعی، توسعه زیرساختها و افزایش ظرفیتهای اقتصادی و انسانی حاصل میشود.
در بسیاری از موارد، مفهوم تابآوری بهمعنای سازگاری فردی و روانی کاهش یافته و از نقش مهم زیرساختها، سیاستها و عدالت اجتماعی غفلت شده است. چنین رویکردی میتواند مردم را در شرایط بحرانی تنها رها کند و بهجای بهبود ساختاری، روی تابآوری فردی و تحمل شرایط نامطلوب تاکید کند. سطح توسعهیافتگی و کیفیت زیرساختها رابطهای مستقیم با میزان تابآوری مناطق مختلف دارد. هرچه زیرساختها قویتر، خدمات عمومی بهتر و امکانات اقتصادی بیشتر باشد، جامعه راحتتر میتواند بحرانها را مدیریت کند و به وضعیت عادی بازگردد. این امر در خوزستان باوجود منابعطبیعی فراوان، با مشکلات جدی مواجه است. در مناطق توسعهنیافته، کمبود امکانات پزشکی، بهداشت، آموزش و زیرساختهای زیربنایی، زندگی را دشوار کرده و مقاومت در برابر بحرانها را کاهش میدهد. بنابراین، توسعه انسانی و بهبود شاخصهای رفاه و عدالتاجتماعی باید محور اصلی سیاستگذاریها باشد. برای افزایش تابآوری در برابر گردوغبار و بهبود کیفیت زندگی در خوزستان، باید به راهکارهای ساختاری و چندجانبه توجه کرد که یکی از آنها، تحول در معماری و برنامهریزی شهری است. در اینباره باید گفت؛ طراحی و اجرای پروژههای ساختوساز و نوسازی مسکن با رعایت اصول پایداری محیطزیستی، استفاده از مصالح مقاوم در برابر گردوغبار و ایجاد فضاهای سبز شهری باشد. مورد دیگر، گسترش زیرساختهای خدماتی و رفاهی است. توسعه مراکز بهداشتی، درمانی و آموزشی بهویژه در مناطق حاشیهای و روستایی، بهبود دسترسی به آب سالم، برق و گاز از جمله موارد مهم این بخش است. همچنین باید بهینهسازی ساعات کاری و افزایش دستمزد را از مسائل جدی تابآوری قلمداد کرد و به کاهش ساعات فعالیتهای بیرونی در روزهای گردوغباری و جبران مادی این کاهش از طریق افزایش دستمزدها و حمایتهای مالی از کارگران آسیبپذیر پرداخت. گسترش دولت الکترونیک نیز از دیگر مواردی است که لازمه آن، فراهم کردن امکان دسترسی به خدمات دولتی و آموزشی بهصورت غیرحضوری و کاهش نیاز به حضور فیزیکی در شرایط بحرانی است. پرداخت تسهیلات بهسازی خانهها نیز بهواسطه ارائه کمکهای مالی و فنی به خانوارهای کمدرآمد برای مقاومسازی منازل و بهبود شرایط زیستی آنها، تابآوری را ممکن میکند. اصلاح نظامنامههای مهندسی ساختمان و الزام پیمانکاران و سازندگان به رعایت استانداردهای توسعه پایدار و طراحی مقاوم در برابر گردوغبار نیز، باید موردملاحظه قرار بگیرد. در آخر نیز، باید به افزایش مشارکت مردمی اشاره کرد. برنامهریزیها و پروژههای محیطزیستی و توسعهای باید با مشارکت فعال جامعه محلی انجام شود تا بازتاب نیازهای واقعی مردم باشد و حس مالکیت نسبت به پروژهها ایجاد شود.