نقش ابزار سیاسی بر رشد اقتصادی
فریدون مجلسی - دیپلمات پیشین ایرانی
در تمام کشورهای جهان منافع اقتصادی کشور راهنمای راهبردهای سیاسی آن کشور است. هیچ کشوری بهاندازه ما از تلاطمهای جهانی و منطقهای آسیب نمیبیند.
باید سنجید که منافع اقتصادی ما در کدام بخشها است و بعد از آن باید امنیت اقتصادی کشورمان را بالاتر ببریم. باید هوشمندی بهخرج داد و در کنار تعدیل تنشها به فکر پیشرفت اقتصاد کشور بود تا مسائل بنیادی برای ما ایجاد نشود. این استراتژی تمام کشورهای جهان است. بهعنوان نمونه در نگاه به انتخابات امریکا متوجه خواهید شد که بیشترین بحث مربوط به اقتصاد داخلی این کشور است.
نمونه نزدیکتر ترکیه است. تمام این حکومتها بیشتر بهدنبال کسب درآمد و رفاه بیشتر برای مردمان سرزمینشان هستند. از این نظر نمیشود دیدگاههای سیاسی را در اولویت بر منافع اقتصادی قرار داد. در تمام کشورهای دنیا تمام ابزارهای سیاسی را بهکار میگیرند تا به پیشرفت اقتصادی برسند.
درست است که شاید FATF تمام مشکلات اقتصادی ما را حل نکند، اما میتواند گام اول دیپلماسی باشد. باید در حل مسئله FATF و کنوانسیونهای آن هم، تمام بخشهای سیاسی کشور با هم همراستا بوده و تعارض آرا نداشته باشند.
ما باید قبل از حل مسائلی که مربوط به سیاست خارجه است، در سیاستهای داخلیمان هماهنگ عمل کنیم. پرداختن به این مسئله که چه کسی در انتخابات امریکا رئیسجمهوری شود، در ایجاد تعادل وضعیت اقتصادی و سیاسی ما چندان نقشی ندارد. ابتدا باید مسائل داخلیمان را حل کنیم.
باید میان عقاید طرفهای سیاسی هماهنگی وجود داشته باشد. در واقع نباید میان بازوهای سیاسی کشور در داخل اختلافنظر وجود داشته باشد. در دیپلماسی باید صدایی واحد داشت. دیپلماسی اصولی دارد و تمام نیروهای کشور باید همراستا با هم اظهارنظر کنند.
در کشور امریکا ممکن است در حال حاضر که انتخابات است، صدای واحد نشنوید و هر حزب و طرفدارانش حرف خودشان را بزنند، اما وقتی انتخابات تمام شد و فردی منتخب شد، دیگر تمام صداها به یک صدای واحد میرسند.
ما گاهی در حوزه سیاست، با چندصدایی مواجه میشویم و آن گروهی که در طرف دیگر مذاکره نشستهاند، بهدنبال یک صدای واحد هستند. برنامهای که در حال حاضر برای دیپلماتهای آگاه به وضعیت منطقه آشکار است، این است که باید درایت داشت تا کشور از این آشوبهای منطقه دور بماند.
اگر ایران بخواهد مسائل اقتصادی را حل کند، ابتدا باید دست افرادی که از اختلافات میان گروههای مختلف کشور سود میبرند و امتیازاتی در این میان دارند را کوتاه کنند. مسئله تنها دیپلماسی نیست. هماکنون سیاست در کشور ما راهبردهای اقتصادی را هم مختل کرده است.
در کشورهایی با اقتصاد پیشرفته، منافع اقتصادی کشور، تعیینکننده سیاستهای راهبردی است. البته کشوری مانند ونزوئلا که صاحب بزرگترین منابع نفت دنیا است، زیمبابوه و کرهجنوبی هم هستند که اقتصاد و سیاست درهمتنیدهای دارند و عموما هم درگیر تورم و مشکلات اقتصادی بسیاری هستند. کشورهای دیگری در منطقه هستند مانند امارات و مالزی که به رشد اقتصادی رسیدهاند و هند هم در آسیا نمونهای است که در حال تبدیل شدن به سومین اقتصاد جهانی است.
برای حل مسائل اقتصادی ایران باید سراغ مسائل سیاسی رفت و بهنظر میرسد ایران بهعنوان کشوری که در منطقه حساسی در خاورمیانه واقع شده، همواره درگیر مسائل سیاسی بوده که باید روزی تصمیم به حل قاطعانه آنها بگیرد.
ما در سال ۱۳۵۶ به غیر از ژاپن و کویت، ثروتمندترین کشور آسیا بودیم، تولید ناخالص ملی ما ۳ برابر ترکیه بود. در حال حاضر تولید ناخالص ما یکچهارم ترکیه و برابر با پاکستان شده است. این نشانه درجا زدن اقتصاد است. تکلیف باید در مواضع سیاسی مشخص شود. در چنین وضعیتی باید سراغ مسائلی رفت که ترمز پیشرفت کشور هستند.