-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->امیرحسن کاکایی- عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت

آیا جامعه فقط به خودرو سواری نیاز دارد؟

امیرحسن کاکایی- عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت

سال‌هاست دولت‌ها و مجلس‌ها عمدتا وقت خود را صرف تولید و بازار خودروهای سواری کرده‌ و البته نتایج خیلی خوبی هم نگرفته‌اند. توجه بیش از حد، از یک سو نتیجه حمایت‌های نامتناسب و از سوی دیگر، بهره‌برداری‌های اقتصادی و سیاسی نامتناسب‌تر از این صنعت بوده است. نتیجه این نوع سیاست‌گذاری‌ها، نارضایتی کامل مردم کشورمان از صنعت خودرو است. از یک ‌طرف محصولاتی داریم که باوجود ادعای مسئولان، نمی‌توان روی کیفیت و قابلیت اطمینان آنها حساب کرد و خرید یک خودرو مانند خرید یک تخم‌مرغ شانسی است. حتی کار به جایی رسید که خرید خودرو از خودروساز به لاتاری تبدیل شد. از آن ‌طرف سهامداران دو خودروساز بزرگ هم راضی نیستند، چراکه بیش از هزاران میلیارد تومان زیان به آنها وارد شده است. کل جامعه از این شیوه سیاست‌گذاری، بسیار ضربه خورد، چراکه با ورود خودرو سواری بیشتر به جامعه و بی‌توجهی به خودروهای تجاری، روز به روز بر ترافیک شهرها و البته برخی جاده‌ها در روزهای خاص، افزوده شد. این روزها هر کسی می‌داند در تعطیلات چندروزه، برای از تهران به شمال رفتن، بعضا باید بیش از ۱۵ ساعت در راهی که در نهایت باید ۴ ساعته طی شود، صرف کرد. همچنین این نوع تراکم بی‌تناسب خودروهای سواری به‌ویژه از نوع تک‌سرنشین، مصرف سوخت و آلایندگی را به‌شدت افزایش داده است. در روزهای ابتدایی مهر همگی متوجه این پدیده می‌شویم که ظاهرا بیشتر پدر و مادرها در تهران ترجیح میدهند فرزند خود را با ماشین شخصی به مدرسه برسانند. چرا؟ چون حمل‌ونقل عمومی مشکل دارد. از همه نظر؛ هم کیفیت، هم کمیت و هم قیمت.

در میان این هیاهو، در ۲، ۳ سال گذشته یک اتفاق جالب افتاد که نتیجه رفتار بخش کوچکی از دنیای سیاست‌گذاری و البته مدیریت هوشمند بود. ایران‌خودرو دیزل سال‌ها یکی از زیاندهترین زیرمجموعههای ایران‌خودرو بود، اما در ۳، ۴ سال گذشته، از آنجا که خودروهای تجاری مشمول قیمتگذاری نمیشوند، چند مدیر هوشمند آمدند و با چند ابتکار و پیدا کردن مشتری، شروع به ارائه خودروهای به‌نسبت جدید با نرخ مناسب کردند. نتیجه؟ افزایش فروش، افزایش رضایت مشتریان و البته کسب سود. البته اگر این حرکت حداقل ده سالی ادامه یابد، حتما نتیجه آن در ترافیک برخی شهرها مشاهده خواهد شد. همین چند روز پیش هم ۴۰ اتوبوس برقی به شهرداری کرج فروخته شد که شروع یک حرکت بزرگ را نوید می‌دهد. البته یادتان نرود که حداقل ۲۰ هزار اتوبوس باید وارد دو استان تهران و البرز شود تا من و شما در ترافیک روزمره اثر آن را مشاهده کنیم. واقعا راه طولانی در پیش داریم. اما ماجرای خودروهای تجاری به همینجا ختم نمیشود. همه می‌دانیم که چقدر وضعیت حمل‌ونقل اورژانس غیرقابل اطمینان است و در این زمینه کمبود شدید داریم. واقعیت این است که ما در زمینه حمل‌ونقل عمومی به مفهوم عام آن، شامل اتوبوس‌ها، ون‌ها، وانت‌ها، کامیونت‌ها، کامیون‌ها، تریلیها و... کمبود زیادی داریم. البته این تنها بخش سطح یک نیاز حمل‌ونقل است. مانند هرم مازلو، ما در سطوح نیاز جامعه به خودروهای خاصتر هم نیاز داریم: آمبولانس، خودروهای آتش‌نشانی، خودروهای امدادی برای مواردی چون آب و برق و گاز، خودروهای خاص حمل مواد خاص و.... بدیهی است وقتی نیازهای سطح یک دیده نشود، نیازهای سطح دو هم دیده نخواهد شد و در این زمینه واقعا سیاست‌گذاران و سیاستمداران کمکاری کرده‌اند.

دو دلیل اصلی برای کمبودها در این سطح وجود دارد؛ دلیل نخست بی‌توجهی به بازار و تامین مالی این نوع خودروهاست. بدیهی است وقتی شهرداری پول ندارد، نمی‌تواند ماشین آتشنشانی به اندازه کافی سفارش دهد. اما واقعا وقتی هم که نیاز شد چه کسی میداند که شهرداری کمکاری کرده یا خیر؟ می‌دانیم کمبود شدید اتوبوس داریم، آیا کسی را در شورای شهر یا مجلس، شهرداری یا وزارت کشور به این دلیل بازخواست می‌کنند؟ این همان ضعف اساسی است که من نگران آن هستم. سیاستمداران ما به هزارویک دلیل نمی‌خواهند روی این موضوعات تمرکز کنند. در این شرایط بحث کردن با خودروساز و گرم کردن بازار خودرو سواری ساده‌تر از حل مشکلات پایهای حمل‌ونقلی است که حاکمیت موظف به تامین مالی و زیرساخت‌های آن است. بدینترتیب بهویژه وکلای مجلس ادوار گوناگون در این زمینه مقصر اصلی هستند که بهجای پرداختن به مسائل اساسی، وقت‌شان را با طرح‌هایی مانند تحقیق و تفحص از خودروساز، ساماندهی صنعت خودرو و حتی واردات خودرو دست دوم، تلف کرده‌اند. موضوع دوم کمکاری خودروسازان است. به‌عنوان نمونه حرکت اخیر ایران‌خودرو دیزل، ترکیبی از تحریک بازار و ارائه محصولات مناسب به آن بود. خودروسازانی که به‌شدت درگیر تامین خودرو سواری به هر قیمتی هستند و برای بازاریابی، نیاز به هیچکاری ندارند و به تحریک بازار هم فکر نمی‌کنند، نیازی هم به نوآوری و ارائه محصولات جدید نمیبینند. یادآوری میکنم طراحی و تولید خودروهای خاص، خیلی سختتر از تولید خودروهای سواری است. البته در این زمینه خودروسازان خصولتی با خصوصی خیلی فرق می‌کنند. خودروسازان خصولتی ما عمدتا به‌علت وابسته بودن به دولت، ضعیف هستند و در این زمینه‌ها فقط نگاه می‌کنند، ببینند سیاستمدارانی که آنها را منصوب کرده‌اند، چه می‌خواهند. البته ایران‌خودرو دیزل در این مقطع تاریخی یک استثناء شد که نتیجهاش را مشاهده می‌کنیم. اما خودروسازان خصوصی هم به علت اینکه در زمینه خودروهای سواری خیلی راحت‌تر می‌توانند پول در بیاورند، بهخود این زحمت را نمیدهند که دردسرهای تحریک بازار خودروهای خاص و تولید آنها را به دوش بکشند. در نهایت اگر مشتری بود، می‌روند و چندتایی خودرو وارد می‌کنند. به هرحال بهنظر میرسد ادامه این مسیر غیرقابل تحمل است و مشکلات مردم به حدی رسیده که سیاستمداران و سیاست‌گذاران باید یک چرخش جدی در سیاست‌های خود انجام دهند. حادثه خبر نمی‌کند. باید برای آن آمادگی لازم را ایجاد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین