ابهام در نقش موثر بریکس
مهدی بیاتمنش-کارشناس بازار سرمایه
بریکس متشکل از حروف اول نام کشورهایی است که در این گروه عضویت دارند. کشورهای عضو بریکس عبارتند از چین، روسیه، هند، برزیل و افریقای جنوبی و در آخرین توافق صورتگرفته بین اعضای گروه بریکس، عضویت ایران، عربستان، آرژانتین و امارات نیز در این نهاد بینالمللی پذیرفته شد. میتوان آثار و نتایج اجتماعی و اقتصادی عضویت ایران در بریکس را از دو جنبه بررسی کرد؛ نخستین بعد پیوستن ایران به بریکس تبلیغاتی است. مواضع ایران در برابر شرق و غرب مشخص است و در مجموع عضویت ایران در این گروه یک بعد مثبت دارد و نشانهای از افزایش ارتباطات و تعاملات اقتصادی با سایر کشورها است که میتواند از چشمانداز مثبت آینده در حوزه صادرات و سیستم بانکی خبر بدهد.اعضای بریکس حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد اقتصاد دنیا در اختیار دارند و عضویت در این گروه میتواند به ما در بعد اقتصادی کمک کند. اما آنچه در این میان باید به آن پرداخته شود این است که اعضای بریکس در این شرایط تاریخی چقدر حاضر هستند بریکس را به سایر بازارهای خود اولویت بدهند؟ به این معنا که نقش موثر بریکس چقدر روشن است؟ بهعنوان مثال کشوری مانند چین که با غرب و اروپا، تعاملات اقتصادی و بازرگانی انجام میدهد چند درصد تعاملات اقتصادیاش با این کشورهاست و چند درصد با گروه بریکس؟
زمانی تعاملات اقتصادی در بریکس موثر است که درصد بالایی از تجارت اعضا با کشورهای عضو این نهاد انجام شود. کشورها باید یک سری ضمانتهای اجرایی که نقش این اتحادیهها و گروهها را موثر میکند، ایجاد کنند. بهعنوان مثال بزرگترین شریک تجاری چین، امریکا است و اگر چین بخواهد همچنان تمرکز تجاری خود را بر این کشور بگذارد و صرفا نیمنگاهی به اعضای گروه بریکس داشته باشد، نمیتوان انتظار رسیدن به نتایج مطلوب را داشت.در بعد مالی و بانکی بهنظر میرسد اعضای گروه بریکس یک بانک برای خود تعریف کنند. باید این نکته را در نظر داشت که ممکن است بانکی که قرار است گروه بریکس افتتاح کند، تحریم شود یا واحد پولی که میخواهند ایجاد کنند باید دیواره آتش داشته باشد تا در شرایط تحریم هم بتواند به کار خود ادامه بدهد. باید بانکی افتتاح شود که کارآیی بالا داشته باشد. درحالحاضر بانک مشترک ایران و ونزوئلا در نظام بانکداری ما وجود دارد، اما چقدر این بانک توانسته مشکلات ما در دوره تحریم در زمینه مراودات پولی و بانکی بینالمللی را حل کند؟
اگر اعضای بریکس میخواهند بازارهای جهانی را تسخیر کنند و کشورهای غربی را به انزوا ببرند، باید کالاهای با برند مشترک بریکس تولید کنند. اگر در این فضا کار شود احتمال اینکه سهم بیشتری از بازار اروپا و امریکا گرفته شود، وجود دارد؛ بنابراین اعضا باید برادری خود را ثابت کنند و با امضای قراردادهای همکاری ضمانت اجرایی بریکس را بالا ببرند. اگر کشورها بخواهند و اراده کنند بریکس یک اتحادیه نمایشی نخواهد بود و یک اتحادیه کارآمد است که در نظام بینالمللی میتواند نقشآفرینی کند. طرحی بهنام پول مشترک آسیایی داشتیم. در بحث پول آسیایی هم باید به این موضوع پرداخته شود که اگر کشورها صندوق مشترک برای یک پول مشترک ایجاد کنند و به یک نظامنامه متعهد شوند و مبنا را بهگونهای تنظیم کنند که ارزش پول ملی آن کشور افت کرد، خدشهای به پول مشترک وارد نشود. بهنظر میرسد اگر بانک بریکس افتتاح شود شرایط خاص کشورهای عضو در آن دیده خواهد شد؛ بهعنوان مثال ایران و روسیه که تحریمهای بینالمللی علیه آنها اعمال میشود، ممکن است بعد از افتتاح بانک بریکس شرایطشان در نظام بینالمللی پولی و بانکی دیده شود یا این احتمال وجود دارد که از بانک بریکس بخواهند متناسب با شرایط خاص آنها قوانین را جلو ببرد و حکمرانی جدید در نظام بینالمللی ایجاد کنند. خوشحالی کشورها این است که نظام جدید حکمرانی اقتصادی در کشورها ایجاد خواهد شد و دیگر زیر سایه قوانین سابق نخواهند بود.در ۸ سال گذشته تلاش برای دلارزدایی از اقتصاد بینالمللی گسترش پیدا کرده و این موضوع نشان میدهد ظرفیت حذف دلار از اقتصاد بینالمللی وجود دارد. در اقتصاد بینالملل چیزی بهنام تعارف وجود ندارد و اگر کیفیت یک طرح اثبات شود و از نظر سختافزاری و نرمافزاری و بحثهای حقوقی بهدرستی در نظام بینالمللی چیده شود، بهراحتی میتوان جایگزینی آن را انجام داد و اگر برخی کشورها مانند چین در دلارزدایی تعلل دارند این است که نمیخواهند سهم خود را از این بازار از دست بدهند.