-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->اشکان چکاک- مدیر یک شتاب‌دهنده

معرفی یک مسئولیت حیاتی

اشکان چکاک- مدیر یک شتاب‌دهنده

معرفی یک مسئولیت حیاتی

در جهان امروز که مهم‌ترین ویژگی آن تغییرات گسترده، افزایش پیچیدگی و رقابت است، سازمان‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان از اهمیت بسزایی برخوردارند. سازمان‌های دانش‌بنیان محلی برای تبدیل ایده‌های جدید به محصولات و خدمات مشتری‌پسند هستند و برگ برنده آنها؛ خلاقیت، نوآوری، انعطاف‌پذیری و انگیزه بالای موسسان است. دانش روابط‌عمومی زمانی که مهارت‌های اجرایی و تخصص‌های کلیدی و حرفه‌ای را کنار هم قرار می‌دهد، در پی آن است که استراتژی روابط‌عمومی را در درون و بیرون از سازمان پشتیبانی کند. بنابراین، انتظار می‌رود ماموریت و کارکرد روابط‌عمومی در سازمان‌های مدرن، همواره به‌گونه‌ای بازتعریف شود که در مسیر بهره‌گیری از فناوری‌های روزآمد و به‌ویژه فناوری اطلاعات ( IT ) قرار داشته باشد تا بتواند نقش تسهیلگری خود را فعالانه میان سازمان، محیط و ذی‌نفعانش برقرار سازد.

نقش روابط‌عمومی در شرکت‌های نوپا نسبت به شرکت‌های باسابقه تاحدی متفاوت است، در حقیقت این نقش حیاتی‌تر است. اگر استارت‌آپ شبیه بدن انسان باشد، واحد تولید، قلب آن و واحد مدیریت و استراتژی، مغز آن به‌حساب می‌آید. حال هرچقدر این دو منظم فعالیت کنند، اما روابط‌عمومی که چهره و صدای آن است، وجود نداشته باشد یا خوب کار نکند، در نهایت به هدف خود که توسعه در بازار است، نمی‌رسد. به‌طورکلی، بدون روابط‌عمومی، استارت‌آپ‌ها نمی‌توانند از ظرفیت‌های خود بهره کافی بگیرند. بنابراین شرکت‌های دانش‌بنیان و استارت‌آپ‌ها به بخش روابط در دل مجموعه خود احتیاج دارند. از آنجایی که همواره استارت‌آپ‌ها دارای یک حاشیه امن هستند، نخستین اشتباه، آخرین اشتباه است، بنابراین باید سنجش دقیقی در فعالیت‌های خود به‌خرج دهند.

آمارها نشان داده است که بیشترین آسیبی که استارت‌آپ‌ها متحمل شدند، فناوری و نیروی انسانی نبوده، بلکه به‌دلیل نبود نقشه منسجم در بخش روابط‌عمومی شکست خوردند. به‌همین دلیل، نقش روابط‌عمومی در توسعه و پیشرفت یک استارت‌آپ انکارنشدنی است. بیشتر رهبران استارت‌آپ‌ها در کشور ما این‌گونه تصور می‌کنند که ایده و نحوه معرفی آن اهمیت بیشتری دارد، در حالی که حاصل فعالیت یک روابط‌عمومی فعال را می‌توان در پیروزی در بازار دید. به‌طورمعمول، این افراد در حوزه فناوری تبحر زیادی دارند و از نبود روابط‌عمومی در بدنه خود ضربه‌های بسیاری خورده‌اند.

به‌اعتقاد من، روابط‌عمومی باید هماهنگی و تعادل میان بازار، مردم و رسانه ایجاد کند و در واقع موارد گفته‌شده، ۳ ضلع اصلی فعالیت یک روابط‌عمومی استاندارد است. مردم در این مثلث اهمیت زیادی دارند. عموم مردم باید درباره یک برند حتی اگر جامعه هدف آن محصول خاص هم نباشند، دید مثبتی داشته باشند و اگر این اتفاق نیفتد، بی‌شک آن کسب‌وکار در مسیر نزولی قرار می‌گیرد. از سوی دیگر، رسانه هم اهمیت دارد؛ مدیر یک روابط‌عمومی باید بداند چه رسانه‌هایی در چه حوزه‌هایی فعال هستند و چند درصد آنها توسط مخاطبان هدف آن استارت‌آپ، خوانده می‌شوند. نبود سرمایه یکی از ویژگی‌های اصلی استارت‌آپ‌ها به‌ویژه در بدو تاسیس آن است، به‌همین‌دلیل صاحبان و رهبران آن باید در هزینه‌کرد تبلیغات خود، دقت بالایی داشته باشند. از آنجایی که شاید هزینه تبلیغات گران‌نرخ نظیر تبلیغات تلویزیونی را نداشته باشند، باید خودشان مخاطب هدف را پیدا و کانال رسانه‌ای بهینه را رصد کنند که این فعالیت‌ها در حوزه روابط‌عمومی است. به‌اعتقاد من، روابط‌عمومی در شرکت‌های بزرگ‌تر به‌طورقطع پرکارتر و وسیع‌تر است، اما نقش آنها در استارت‌آپ‌ها و شناخت آنها در بازار حیاتی‌تر است. از سوی دیگر، روابط شرکت‌های نو با بازار بسیار مهم است که این فرآیند هم از کانال روابط‌عمومی می‌گذرد؛ چراکه این شرکت‌ها به‌عنوان تازه‌کارهای بازار فعالیت می‌کنند و باید خود را نشان بدهند تا روابط‌شان با فعالان بازار سر و سامان گیرد و تصویر استانداردی از خود بر‌جای بگذارند. به‌عبارت‌دیگر، برای شکل‌گیری زنجیره تامین، این روابط‌عمومی است که می‌تواند اثر زیادی داشته باشد. وظیفه روابط‌عمومی در استارت‌آپ‌ها یا شرکت‌های دانش‌بنیان عبارت است از شناسایی رسانه‌های حوزه کسب‌وکار، تولید رپورتاژ آگهی در حوزه‌های تاثیرگذار و مرتبط، شناسایی کمپین‌ها، دوره‌ها، نمایشگاه‌ها و رویدادهای مختلف، تقویت ارتباط با خبرنگاران و کارشناسان حوزه، تامین محتوای ماهانه مناسب با نوع کسب‌وکار و آشنایی با قوانین و مدیریت شبکه اجتماعی استارت‌آپ‌ها؛ همچنین، تولید محتوای منظم در کانال‌های رسانه‌ای و آرشیو کردن ارتباطات و مرتبط با سازمان‌ها برای کسب حمایت هم از دیگر وظایف روابط‌عمومی به‌شمار می‌رود.

افزون بر اینکه، یک شرکت دانش‌بنیان باید دارای تولیدات خوب و درجه بالا باشد، نحوه معرفی آن به بازار هم اهمیت دارد. به‌اعتقاد من، اگر کسب‌وکارهای نو از نیروی روابط‌عمومی برخوردار نباشند، ممکن است که رقبای قوی‌تری پیدا کنند و از میدان به‌در شوند. همچنین، اگر نتوانند در بازه مناسب خود را به هدف مدنظر قرار داده‌شده برسانند، ممکن است ورشکستگی و بحران مالی را تجربه کنند و رقبای جدید با ایجاد شبکه در بازار، گوی سبقت را از آنها بربایند؛ به‌همین‌دلیل، علاوه بر داشتن محصول خوب و باکیفیت، باید معرفی استانداردی هم در بازار به‌واسطه بخش روابط‌عمومی داشته باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین