-

ورود تعیین‌کننده بانک مرکزی به بازار ارز

مهدی دارابی - کارشناس اقتصاد

دارابی

وقتی بانک مرکزی در سال ۹۸ نرخ ارز نیمایی را برداشت، بازار غیررسمی این سیگنال را دریافت کرد که بازارساز فعالانه ورود کرده و خالص ورودی ارز نسبت به خروجی آن بیشتر شده است و در تابستان ۹۸ ارز غیررسمی از ۱۵هزار تومان تا ۱۰هزار تومان هم کاهش داشت. نکته دیگر این است که افزایش نرخ‌های رسمی در حال ارسال سیگنال به بازار غیررسمی است. بازارساز اصلی ما بانک مرکزی است و می‌تواند دو شأن در بازار غیررسمی برای خود ایجاد کند؛ یک شأن این است که خود را بازارساز قدرتمند معرفی کند و خود را سقف‌ساز این بازار بداند و بگوید من مدیریت می‌کنم که رشد نرخ ارز تا چه سقفی باشد و حرفی که می‌زنم را قادر به اعمالش هستم. اما در طرف دیگر هم بانک مرکزی قرار دارد که خودش را کف‌ساز قرار می‌دهد؛ با این تعریف که به سقف بازار ارز کاری ندارد و در حال ساختن کف بازار است.

متاسفانه بانک مرکزی ما از سال ۱۴۰۱ خودش را با شأن کف‌ساز به بازار معرفی کرده است. یعنی هر زمان متوجه شدید، بانک مرکزی در حال افزایش نرخ‌ها است، یعنی در موضع ضعف است. این هم مشکل بانک مرکزی است که به‌جای آنکه فعالانه در بازار باشد و سقف‌سازی کند، خودش را به‌عنوان کف‌ساز بازار تعریف کرده است، یعنی یک دلال که در بازار ارز فعالیت می‌کند، می‌داند که وقتی بانک مرکزی نرخ‌ها را افزایش می‌دهد یعنی سیگنال ضعف ارسال شده و از سر ناچاری در حال بالا بردن نرخ است، در نتیجه با این دریافت نرخ، بازار غیررسمی را با جرأت بالاتر در نظر می‌گیرد. از طرفی این برداشت را دارند که وقتی بانک مرکزی نرخ نیمایی را افزایش می‌دهد، به‌احتمال زیاد در موضع ضعف است و ذخایرش کم شده، در نتیجه سیگنال افزایشی داده است. اینکه سیگنال افزایشی و کاهشی کدام‌یک غالب می‌شود، بستگی به نااطمینانی و فضای بازار دارد. اما می‌توان گفت درنهایت سیگنال کاهشی پیروز این بازار است، به‌شرط آنکه بانک مرکزی و دولت بر سر اینکه کار درست را انجام می‌دهد، پایدار بماند و آن شأنیت سقف‌ساز و تعیین‌کننده بازار را برای خود تعریف کند.

بانک مرکزی باید مقتدرانه در سیاستی که اتخاذ کرده ایستادگی کند، اشتباهات خود را بپذیرد و با جبران آن باتوجه به هزینه‌هایی که دارد، مسیر خود را با قدرت ادامه دهد و خود را یک بازارساز فعال که سقف نرخ را تعیین می‌کند، معرفی کند. سیگنالی که اکنون بانک مرکزی به بازار می‌دهد به‌طورحتم نواسانات بازار را کم خواهد کرد و در کنارش قدرت مدیریتی بانک مرکزی افزایش پیدا می‌کند. نرخ ارز نیاز به مدیریت بلندمدت دارد.

در نظر داشته باشید در کشوری که کنترل‌های ارزی انجام می‌دهد، امکان ندارد نرخ‌ها در بازار رسمی و غیررسمی فاصله نداشته باشند. اما می‌تواند این اختلاف مانند سال‌های ۹۸ و ۹۹ کم و در حدود هزار تومان باشد. برداشت من از صحبت‌های آقای همتی در رابطه با تک نرخی شدن ارز این است که از بازار غیررسمی تبعیت کنیم، به این معنا که اجازه دهیم بازار غیررسمی بدون دخالت‌های دستوری و قیمتی در تعادل خود قرار بگیرد.

بانک مرکزی مقصر اصلی است

پشت هر تثبیت نرخ، جهش قیمتی وجود خواهد داشت. مقصر فردی است که تصمیم به تثبیت می‌گیرد آن‌هم با علم به اینکه می‌داند هر تثبیتی یعنی ایجاد بستر برای جهش در همان بخش. مقصر درجه یک این اتفاق هم، سیاست‌های بانک مرکزی است، در نتیجه مسئولیتش هم باید با بانک مرکزی باشد. بانک مرکزی در برابر تمامی تذکرات و انتقادات محکم بر سر این سیاست غلط تثبیت نرخ نیمایی ایستاد و این اختلاف نرخ را ایجاد کرد، با این ادعا که می‌خواهد نرخ بازار غیررسمی را به نرخ نیمایی دلار برساند. حالا بانک مرکزی مانده و این میزان رانتی که ایجاد شده و این میزان هزینه‌هایی که به صادرکننده وارد شده است. حال بانک مرکزی باید پاسخگو باشد. چراکه در نتیجه تصمیم‌گیری بانک مرکزی، نرخ بازار غیررسمی دقیقا در تقابل با تورم و صادرات نفتی رشد خود را داشت و سیاست بانک مرکزی را پشت‌سر گذاشت. چرا بانک مرکزی نرخ نیمایی را تثبیت کرد که حالا با شیب تندی آن را تعدیل کرده و شوک وارد بازار کند؟ در حالی که بانک مرکزی موظف است ثبات در بازار ارز ایجاد کند. اما امروز مجبور است نرخ نیما را با سرعت بالاتری افزایش دهد که البته کار درستی هم هست. این ایراد بانک مرکزی باید اواخر سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ حل و فصل می‌شد. در حال‌ حاضر هم باید از اقدام بانک مرکزی درباره حذف نرخ نیمایی تمام‌قد دفاع کرد، چراکه چاره‌ای نیست. استدلال‌های غلطی درباره بانک مرکزی صورت خواهد گرفت اما باید مقاومت کرد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین