جنگ آب در راه است؟
آب، بهعنوان یکی از حیاتیترین منابعطبیعی، در قرن ۲۱ به عامل تنش و درگیری میان کشورها و جوامع تبدیل شده است. افزایش جمعیت، تغییرات اقلیمی، مصرف بیرویه و مدیریت ناکارآمد منابع آبی، بحران آب را به یکی از مهمترین چالشهای جهانی بدل کرده است. اصطلاح «جنگ آب» به تنشها و درگیریهایی اشاره دارد که بر سر دسترسی، بهرهبرداری و مالکیت منابع آب شیرین شکل میگیرند.

فقط حدود ۲.۵درصد از کل آبهای زمین شیرین هستند که بیشتر آن در یخچالهای طبیعی یا سفرههای زیرزمینی دور از دسترس قرار دارد. با این حجم آب شیرین، طبیعی است که هرگونه کاهش منابع آب شیرین، زنگ خطر جدی برای ادامه حیات روی کره خاکی باشد.
از سوی دیگر، با افزایش جمعیت و رشد شهری، تقاضا برای آب بهشدت افزایش و بهتبع آن، فشار بر منابع موجود نیز افزونی یافته است. تغییرات اقلیمی و سیاستهای جهانی نیز دست بهدست هم دادهاند تا جرقههای جنگ آب را شعلهور کنند. در این بین، در بسیاری از مناطق جهان، منابع آبی بین چند کشور یا منطقه تقسیم شدهاند و نبود توافقهای منصفانه، زمینهساز تنشهای بسیاری شده است.
نبرد خاموش قرن ۲۱
آب، این منبع حیاتی و تجدیدپذیر، در حال تبدیل شدن به یکی از پرتنشترین محورهای منازعه در قرن بیستویکم است. اگر قرن بیستم را قرن جنگهای نفتی بدانیم، بسیاری از کارشناسان معتقدند؛ قرن آینده، قرن جنگ بر سر آب خواهد بود؛ منبعی که بدون آن، زندگی ممکن نیست، اما در بسیاری از مناطق دنیا، بهسرعت در حال کاهش یافتن است.
هماکنون بیش از ۲ میلیارد نفر در جهان به آب سالم و قابلشرب دسترسی ندارند. تغییرات اقلیمی، رشد جمعیت، کشاورزی پرمصرف، آلودگی منابع آبی و مدیریت نادرست، سبب شده است که منابع آب شیرین جهان با سرعت نگرانکنندهای کاهش یابند. این شرایط بهویژه در مناطقی چون خاورمیانه، افریقا، آسیایجنوبی و بخشهایی از امریکایلاتین، زمینهساز تنشهای منطقهای شده است.
نتیجه نیمقرن بیتوجهی دیپلماتیک و حکمرانی ناپایدار
محمود یزدانی، کارشناس حوزه آب بااشاره به تشدید بحران آبی کشور به صمت گفت: برخی تصور میکنند ما در آستانه جنگ آب هستیم، اما واقعیت این است که این جنگ از نیمقرن پیش آغاز شده است. سیاستهای سدسازی کشورهای همسایه و بیتوجهی به حقابه ایران از رودخانههای مرزی، امنیت آبی کشور را بهخطر انداخته است و متاسفانه دستگاههای مسئول از جمله وزارت نیرو و امورخارجه، تاکنون عملکرد موثری در این زمینه نداشتهاند.
حقابه هیرمند؛ وعدهای که عملی نشد
یزدانی بااشاره به معاهدههای بینالمللی در زمینه رودخانه هیرمند، اظهار کرد: طبق توافقات موجود، سالانه باید حدود ۸۲۰ میلیون مترمکعب حقابه به ایران اختصاص داده شود. با این حال، این رقم نهتنها بهطورکامل تامین نمیشود، بلکه ما متولی مشخصی نیز برای پیگیری این حق نداریم. البته در دولت سیزدهم، حدود ۳۰۰میلیون مترمکعب از این میزان پرداخت شد، اما همچنان حقابه ایران پرداخت نمیشود و در نبود یک نهاد پیگیر، امکان واخواهی حقوقی و سیاسی هم فراهم نیست.
این کارشناس آب با تاکید بر لزوم همافزایی در 2 حوزه سیاست داخلی و خارجی اظهار کرد: کشور ما باید همزمان 2 محور را دنبال کند؛ یکی، حکمرانی هوشمندانه در مدیریت منابع آبی داخلی و دیگری، دیپلماسی فعال و هدفمند در عرصه بینالملل. اگر این 2 محور همراستا عمل کنند، میتوان در مواجهه با جنگ آب قرن حاضر، عملکرد موفقتری داشت.
ایران، در میان خشکترین اقلیمهای جهان
یزدانی بااشاره به موقعیت جغرافیایی خاص ایران گفت: ما در یکی از گرمترین نقاط کره زمین قرار داریم و میانگین سرانه آب در کشور، بسیار پایینتر از استانداردهای جهانی است. سرانه بارندگی ما بین ۱۳۹.۵ تا ۱۴۰.۵ میلیمتر بوده، در حالی که میانگین بلندمدت کشور حدود ۲۵۰ میلیمتر و میانگین آسیا بین ۶۰۰ تا ۶۵۰ میلیمتر و سرانه بارندگی جهانی حدود ۸۰۰ تا ۸۵۰ میلیمتر است.
از معاهدات قاجار تا امروز
وی بااشاره به سابقه تاریخی بحرانهای آبی ایران اظهار کرد: بحران امروز، ریشه در معاهدات تاریخی از جمله قراردادهای قاجار، عهدنامه سعدآباد و دیگر توافقاتی دارد که در یک قرن اخیر بسته شده و حقوق آبی ایران را نادیده گرفته است. اگرچه آثار مستقیم این معاهدات در دهههای اخیر پررنگتر شدهاند، اما بیتوجهی به بازنگری و اصلاح آنها، شرایط فعلی را رقم زده است.
گرمایش زمین و مدیریت ناپایدار
این کارشناس بااشاره به تغییرات اقلیمی اظهار کرد: گرمایش زمین، صنعتیسازی شتابزده، کشاورزی ناکارآمد، کاهش برف و باران، ذوب زودهنگام ذخایر برفی و کاهش تغذیه آبخوانها، از جمله عوامل تشدیدکننده بحران هستند. این وضعیت نتیجه مدیریت ناپایدار و غفلت تاریخی از سیاستگذاریهای منابع آبی است.
آب مجازی؛ صادرات پنهان بحرانزا
حمیدرضا صالحی، نایب رئیس اول کمیسیون انرژی اتاق ایران بااشاره به مصرف نادرست منابع آبی کشور در حوزه کشاورزی به صمت گفت: بیش از ۹۰درصد آب کشور در بخش کشاورزی استفاده میشود. آنهم در شرایطی که الگوی کشت غلط و سنتی، موجب هدررفت شدید منابع شده است. صادرات محصولات پرمصرف آبی مانند هندوانه، در واقع نوعی صادرات آب مجازی است که عملا ذخایر آبی کشور را کاهش میدهد.
رقابت جهانی با مصرف آب کمتر ممکن است
وی افزود: کشورهایی که حکمرانی اقتصادی موفقتری دارند، توانستهاند با استفاده بهینه از منابع، از جمله آب، به موفقیتهای بزرگ در صادرات و تولید برسند. بهجای آنکه ما همچنان بر افزایش تولید با مصرف آب بالا اصرار داشته باشیم، باید بهرهوری را افزایش دهیم؛ یعنی با مصرف کمتر آب، محصولات بیشتری تولید کنیم.
صنایع بزرگ باید در کنار دریا مستقر شوند
صالحی بااشاره به وابستگی شدید برخی صنایع به آب، گفت: اکنون بسیاری از صنایع آببر مانند فولاد در مرکز کشور مستقر شدهاند، در حالیکه در سراسر دنیا کارخانههای فولاد را کنار دریا احداث میکنند. کارخانهای مانند فولاد مبارکه نیز میتواند در بندرعباس فعالیت کند تا بتوان از آب دریا برای فرآیندهای صنعتی استفاده کرد. هزینه شیرینسازی و انتقال آب دریا بسیار پایینتر از هزینه تخریب منابع آبی فلات مرکزی کشور است. با این حال، هنوز در مکانیابی صنایع، دقت کافی بهکار گرفته نمیشود و پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادی آن به کشور تحمیل میشود.
سردرگمی تاریخی در سیاستهای آبی و کشاورزی
صالحی همچنین ادامه داد: ما سالها است که در یک نوع سردرگمی تاریخی در سیاستهای کشاورزی و منابع آب گرفتار هستیم و هنوز نتوانستهایم از آن خارج شویم. حتی وزیر نیرو هم چندی پیش اعلام کرد که مجبور به کاهش فشار آب شدهاند تا تلفات را کاهش دهند؛ اما سوال اینجاست که چرا همچنان ۸۰ تا ۹۰ درصد منابع آبی کشور باید در بخش کشاورزی صرف شود؟ آیا امکان کاهش این سهم به ۷۰ درصد و هدایت باقیمانده به دیگر بخشهای ضروری وجود ندارد؟
فقدان حکمرانی صحیح و مداخلات سیاسی مشکلساز است
وی در ادامه با انتقاد از فقدان حکمرانی صحیح در مکانیابی و ایجاد صنایع، اظهار کرد: احداث بسیاری از کارخانهها در نقاط نامناسب، نه براساس مطالعات کارشناسی بلکه با فشار نمایندگان مجلس یا تصمیمات سیاسی انجام گرفته است. اگر میخواهیم مشکلات مزمن فعلی حل شود، باید برنامهریزیهای بلندمدت براساس منطق اقتصادی و آمایشسرزمین صورت گیرد.
لزوم نظارت ملی و غیرسیاسی بر توسعه صنعتی
صالحی در پایان بیان کرد: نظارت بر توسعه صنعتی نباید تحتتاثیر مداخلات محلی یا سیاسی قرار گیرد. باید در مجلس و نهادهای سیاستگذار، رویهای شکل بگیرد که احداث کارخانهها و پروژههای بزرگ تنها با رعایت معیارهای علمی و اقتصادی مجاز باشد. درغیراینصورت، همچنان با میراثی از تصمیمات نادرست گذشته روبهرو خواهیم بود.
ایران؛ همزمان قربانی و عامل بالقوه بحران
ایران نیز با چالشهای متعدد آبی روبهروست؛ کاهش شدید بارندگی، برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی، سدسازیهای فرامرزی همسایگان و اختلاف بر سر رودخانههای مرزی (مثل هیرمند با افغانستان) همگی ایران را در موقعیت شکنندهای قرار دادهاند. اگر مدیریت منابع به شکل پایدار اصلاح نشود، کشور میتواند مستعد بحرانهای جدی اجتماعی و منطقهای در آینده نزدیک باشد.
کارشناسان پیشنهاد میکنند؛ این پروژهها در کنار اصلاح الگوی مصرف، افزایش بهرهوری و بازچرخانی آب اجرا شوند. همچنین میتوان همزمان با پروژههای انتقال آب، نگاه ویژهای به توسعه زیرساختهای تصفیه و استفاده مجدد آب (بازچرخانی) داشت. بازچرخانی آب باوجود هزینههای اولیه، یک راهکار کلیدی برای مدیریت بحران آب در ایران است که میتواند به صرفهجویی قابلتوجه در مصرف آب شیرین کمک کند. با برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری هوشمندانه و ارتقای فناوری، ایران میتواند سهم قابلتوجهی از منابع آبی خود را از طریق بازچرخانی تامین کند.
راهکارهای مصرف بهینه از نگاهی دیگر
باتوجه به سهم بخش کشاورزی از مصرف آب در ایران، بسیاری همچنان «بهینهسازی مصرف آب کشاورزی با اعمال سیستم آبیاری قطرهای و تغییر الگوی کشت» را موثرترین و مهمترین راهکارهای مصرف بهینه آب میدانند، هرچند اقدامات دیگری نیز تاکنون در ایران اجرایی شده؛ از جمله کاهش تلفات شبکههای آب شهری در شهرهایی مثل مشهد، اصفهان و کرمان یا بازچرخانی آب فاضلاب برای مصارف غیرشرب و در بخش صنعت یا فضای سبز شهری در شهرهای بزرگی مثل تهران و شیراز. هرچند توسعه بازچرخانی آب و استفاده در بخش کشاورزی بهدلیل نگاه منفی به فاضلاب، نیاز به آموزش و استانداردسازی دارد.
اما الگوهای بهینهسازی مصرف آب به همینجا ختم نمیشود و برخی با انتقاد به نرخ پایین آب همچنان بر «قیمتگذاری پلکانی» تاکید دارند.
مدیریت حوضهمحور و تخصیص علمی منابع آب از دیگر راهکارهای قابلاجرا در این بخش است که از نظر تئوریک در برنامههای وزارت نیرو مطرح شده، اما اجرایی نهایی آن نیاز به هماهنگی نهادها و پایش دقیق دارد.
در کنار موارد یادشده راهکارهای کلان دیگری نیز وجود دارند که باوجود اثرات مثبت در اجرا با موانعی مواجهند. بهعنوان نمونه، شیرینسازی آب دریا بهصورت گسترده یکی از این راهکارهای موثر است که بهدلیل هزینهبری بالا تنها در جنوب آنهم بهصورت محدود قابلاجراست.
«ایجاد بازار آب» و «خریدوفروش حقابه» از دیگر برنامههای کلان است که بهدلیل نبود زیرساخت قانونی و شفافیت حقوقی کافی قابلیت اجرایی بالایی ندارد و با نگاه انتقادی کارشناسان برای بروز رانت و تضاد اجتماعی مواجه است.
در نهایت در این مسیر میتوان از توسعه سراسری فناوریهای پیشرفته (سنسورها، IoT) نیز بهره برد که تاکنون در مقیاس محدود و پژوهشی انجام شده و توسعه آن نیازمند سرمایهگذاری خارجی و توسعه زیرساخت است.
تمام موارد یادشده، میتوانند بهعنوان راهکارهای مکمل برای تامین آب در مناطق بحرانی عمل کنند، اما بدون اصلاحات ساختاری در مصرف آب و مدیریت منابع این مهم به نتیجه نخواهد رسید.
سخن پایانی
سناریوی جنگ آب ریشه در کمبود و مدیریت نادرست منابع آب و تنشهای ژئوپلتیکی منطقه دارد. در حالی که احتمال درگیریهای محلی و محدود بر سر آب وجود دارد، وقوع جنگ فراگیر به دلایل اقتصادی، انسانی و سیاسی بسیار پایین است. راهکار اصلی جلوگیری از تشدید این سناریو، تقویت مدیریت منابع آب، افزایش همکاریهای منطقهای و استفاده از دیپلماسی فعال و سازنده است.
راهکار مقابله با جنگ آب نه در خشونت، بلکه در دیپلماسی آبی، فناوریهای نوین مدیریت منابع، بازچرخانی آب، کاهش مصرف و توافقات منطقهای پایدار است. بحران آب یک مسئله جهانی است و همکاری بین کشورها تنها راه پرهیز از درگیریهای آینده خواهد بود.