بورس تهران در تله نوسان
در حالی که روز شنبه (۸ شهریور ۱۴۰۴) بورس تهران با سقوط ۳۵ هزار و ۳۴۴ واحدی، بیشترین افت اخیر را تجربه کرد و وارد کانال ۲.۳ میلیون واحد شد، روز یکشنبه با جهشی ۲۶هزار واحدی رنگ سبز به خود گرفت و تاحدودی نشانهای از بازگشت اعتماد را نشان داد. علت اصلی این افت شدید را باید در ترکیبی از عوامل بیرونی و داخلی جستوجو کرد؛ از ابهامات سیاسی و دیپلماتیک گرفته تا مشکلات بنیادی مانند قطعی برق صنایع، فشار بر حاشیه سود شرکتها، کاهش تقاضا و بیاعتمادی سرمایهگذاران میانمدت. باوجود چنین فشار سنگینی، روز یکشنبه (۹ شهریور ۱۴۰۴) بورس رنگ دیگری داشت. شاخص کل بورس با رشد حدود ۲۶.۱۵۱ واحد (۱.۰۹ درصد) به 846. 421. 2 واحد بازگشت؛ شاخص هموزن نیز با افزایشی اندک به عدد 754. 755 واحد رسید. فراتر از عددها، نسبت قدرت خریداران به فروشندگان (نسبت قدرت خرید/فروش حدود ۱.۳۲) نشان از برگشت نسبی اعتماد داشت و نقدینگی حدود ۱۸۵میلیارد تومان به بازار وارد شد. روند افزایشی مشارکت حقیقیها در صندوقهای سهامی و تمایلات سرمایهگذاران برای ورود مجدد به بازار از عوامل دیگر بازگشت نسبی بودند. همچنین گروههای فلزی، پتروشیمی و پالایشی نقش موثری در رشد شاخص ایفا کردند؛ هرچند فشار عرضه در برخی گروهها همچنان باقی بود. این نوسان شدید در تنها 2 روز متوالی، عمق پیچیدگی رفتار سرمایهگذاران را در مواجهه با اخبار سیاسی و سیاستهای بورسی آشکار کرد. صمت در گزارش پیشرو به بررسی نوسانهای الاکلنگی بورس و تاثیر آن بر پیچیده و پرریسک شدن فضای سرمایهگذاری پرداخته است که در ادامه میخوانید.

سرخوردگی بورسبازان با فراز و فرود بورس
حرکت پرفراز و فرود دماسنج بورس از زمان مخاطرات نظامی پیرامون پرونده هستهای کشور و تردید سهامداران نسبت به تعطیلی دوباره بازار شدت گرفت و بیشتر سرمایهگذاران انگیزه خود را برای ورود به بازار سهام از دست دادند. از ابتدای سال هم، بازارهای دارایی بهویژه بازار سرمایه با سیلی از اتفاقات گوناگون مواجه بودهاند، بهطوریکه رفتوبرگشت ریسکها، سرخوردگی بورسبازان را رقم زده است.
نزدیک شدن بورس به سطوح روانی مهم حکایت از آن دارد که در صورت حمایت نشدن از تقاضا در بازار سهام در روزهای آینده، ممکن است شاهد شدت گرفتن عرضه و در نهایت کاهش بیشتر شاخص به محدودههای پایینتر باشیم. باوجود ظرفیتهای مناسب بنیادی، بهنظر میرسد هم گروههای بزرگ و هم گروههای کوچک با بیشترین فروش حقیقی مواجه هستند. دلایل این موضوع را بهطورمشخص میتوان در وابستگی قابلتوجه بازار سهام به شرایط متغیرهای اثرگذار بر این بازار واکاوی کرد.
تصمیمات غلط مدیریتی، بیشتر از جنگ و تحریم موثرند
محمدرضا سعدی، اقتصاددان بااشاره به اتفاقات سالهای اخیر میگوید: از سال ۹۹ تاکنون، 4 وزیر اقتصاد و 3 مرکز تصمیمگیری در حوزه بازار سرمایه تغییر کردهاند. این تغییرات، عدمقطعیت و اضطراب را در تصمیمگیریهای فعالان بازار افزایش داده است. دخالت در قیمتگذاری کالاها، نمونهای روشن از این نااطمینانیهاست. در حالی که رهبری بر توسعه بخش خصوصی تاکید دارد، وزارت صمت با سیاستهای محدودکننده، اجازه افزایش نرخ خودرو بیش از ۱۵درصد را نمیدهد و با تعرفهگذاری ناعادلانه، فشار مضاعفی بر قطعهسازان وارد کرده است. وی ادامه داد: تصمیمات غلط مدیریتی، گاه اثراتی بیشتر از جنگ و تحریم دارند. در سال گذشته، برخی کارخانههای فولادی تنها ۳۰ درصد ظرفیت خود را فعال کردهاند. در حوزه انرژی، تخصیص ناعادلانه سوخت به کارخانهها نمونه دیگری از بیتدبیری است. باوجود ۲۲ سال تجربه روزنامهنگاری و آشنایی با اقتصاد و سیاست، معتقدم جنگ و تحریمها، بیشتر معلول مدیریت غلط هستند. این اقتصاددان تاکید کرد: تصمیمگیریهای امنیتی و محدودکننده، حتی مانع رشد شرکتهای دانشبنیان شده است. در حالی که بازار سرمایه ایران از نظر نیروی انسانی باسواد و روشهای فنی، عقبمانده نیست، ضعف در شفافیت اطلاعات و مدیریت باعث مشکلات اساسی شده است. نمونه آن، اختصاص یک میلیارد دلار به تولید واکسن در دوران کرونا بود که نهتنها توسعه بهداشت کشور را محقق نکرد، بلکه نتیجه آن واردات واکسن خارجی شد.
وی مسئله بعدی را بیثباتی در مقررات دانست و گفت: هر نماینده یا کمیسیون مجلس میتواند با اعمال نفوذ، مدیران را تغییر دهد. تغییرات مدیریتی در شرکتهای سودده، مانند یک شرکت فولادی که ۱۴هزار میلیارد تومان سود داشت، نمونهای از این روند است. فشارهای سیاسی، جانشینپروری براساس صلاحیت را کنار میزند و حتی استانداران با ممنوعیت بکارگیری مدیران غیربومی، بر بازار تاثیر منفی میگذارند. سعدی بااشاره به کاهش نقدشوندگی بازار تصریح کرد: بازار ۴۰۰میلیارد دلاری 5 سال گذشته، امروز به حدود ۹۰ میلیارد دلار رسیده است. اگر تنها ۵۰ درصد تصمیمات اقتصادی درست اتخاذ میشد، این سقوط نباید رخ میداد. معاملات پشتپرده و توافقی، اعتماد سرمایهگذاران را سلب کرده است. زمانی بازار سرمایه جایی بود که استادان اقتصاد، دانشجویان را تشویق به ورود به آن میکردند، اما امروز مردم احساس نمیکنند که سیاستگذاران بهنفع آنها تصمیم میگیرند. سعدی در بیان تجربههای اقتصادی کشور و چالشهای تامین منابع مالی پروژههای بزرگ گفت: یکی از روشهای تامین منابع برای پروژههای اقتصادی، روش خرید نقدی بود. دولت مقداری پول در اختیار داشت تا برای ۸۰ طرح تولیدی خرید انجام شود. دیتای فنی این طرحها موجود بود و خرید آغاز شد، اما پس از مدتی، دولت پول را بهصورت کش پرداخت میکرد و بعد، با گذشت 6 ماه تا یک سال، دیگر قادر به پرداخت نشد.
روند خروج پول از بورس آغاز شده است
برزو حقشناس، کارشناس بازارهای مالی و سرمایهای در گفتوگو با یک رسانه بورسی در ارتباط با روند نوسان در بازار سرمایه میگوید: در صورت فعال شدن مکانیسم، خروج پول از بورس شدت میگیرد و دلار، طلا و سکه سقفهای تازهای خواهند ساخت. دادههای فعلی بازار چندان منطقی نیست، اما روند خروج پول از بورس بهدلیل افزایش ریسکها آغاز شده است.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: فعال شدن مکانیسم ماشه نیازمند طی کردن یک فرآیند کاری است و براساس اطلاعات موجود، این روند حدود یک ماه طول میکشد تا آثار کامل خود را در بازار نشان دهد.
حقشناس تصریح کرد: اگر مذاکرات ایران با طرفهای غربی به توافق نهایی منجر نشود، خروج سرمایه از بازار سرمایه شدت بیشتری خواهد گرفت و این پولها بهسمت بازارهای ارز و طلا حرکت میکنند.
این کارشناس بازار سرمایه توضیح داد: در شرایط فعلی، دلار و طلا دارای حباب مثبت هستند، اما با افزایش ریسکها، این حبابها بزرگتر خواهد شد. حقشناس گفت: بخشی از تقاضا برای دلار بهدلیل انگیزههای سفتهبازی است و بخشی دیگر به این دلیل است که مردم میخواهند دارایی خود را از ریال به دلار تبدیل کنند.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: علاوه بر تقاضای سفتهبازی، در ماههای آینده تقاضای تجاری برای دلار هم بیشتر میشود و این موضوع میتواند قیمتها را بهسمت سطوح بالاتر سوق دهد. در مجموع، فعال شدن مکانیسم علاوه بر رشد قیمتها در بازارهای دلار، طلا و سکه، باعث خروج دوباره سرمایه از بورس خواهد شد.
صرفا با وعدهها یا اخبار اتفاق مثبتی نمیافتد
علیرضا خانمحمدی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با دنیای اقتصاد میگوید: معمولا وقتی درباره بازار سرمایه و ریسکهای موجود صحبت میشود، واکنشهایی از سوی فعالان بازار شکل میگیرد که بخشی ناشی از زیانهای آنهاست و بخشی نیز بهدلیل نگاه متعصبانهای است که بعضی فعالان به بازار دارند و معتقدند؛ بازار سرمایه تحت هر شرایطی ارزنده است. با نگاهی به گزارشهای ماهانه فصلی بازار سرمایه، میتوان دریافت که گزارشهای خوب و بد فراوان هستند و طبیعتا سرمایهگذار باید با تحلیل و بررسی دقیق، شرکتها را ارزیابی کند. بهگفته این کارشناس، بازار سرمایه اکنون بیش از هر زمان دیگری منتظر اقدام عملی از سوی سازمان بورس، دولت، شرکتها و نهادهای حقوقی است. اما نمیتوان برای همیشه در انتظار این تغییرات ماند. اگر سهامی که در اختیار داریم براساس شرایط و چالشهای کنونی توانایی سودآوری ندارد، حتی اگر در زیان باشیم، باید دارایی خود را بازنگری کنیم یا سهام بهتری خریداری کرده یا از ابزارهای مشتقه برای پوشش ریسک استفاده کنیم. بهگفته وی، خروج سرمایه بهسمت داراییهایی مانند طلا و دلار ادامه دارد. البته این حرکت نباید تنها از روی هیجان باشد. طبیعی است که مردم بهدنبال حفظ ارزش دارایی و قدرت خرید خود باشند، اما باید در نظر داشت رشد بازارهای موازی برخلاف بازار سرمایه، بدون محدودیتهایی همچون دامنه نوسان و حجم مبنا رخ میدهد و همین امر سبب شده است تا بسیاری از فعالان بدون توجه به ریسکها، به هر قیمتی خریدار باشند. با این حال، نباید فراموش کنیم که بسیاری از سهام موجود در بازار سرمایه امروز در سطوح ارزنده قرار دارند. در حالی که چشمانداز برخی شرکتها مبهم است، برخی دیگر از تورم منتفع میشوند و حتی در شرایط بحرانی نیز میتوانند سودآوری خود را حفظ کنند. برای مثال، شرکتهای فعال در حوزه فروشگاههای زنجیرهای یا صنایع غذایی توانایی ادامه تولید و کسب بازده برای سهامداران خود را دارند. بنابراین، نمیتوان همه سهام را یکسان فروخت یا خرید. این کارشناس در پایان تاکید کرد: مهم این است که سرمایهگذار براساس استراتژی مشخص تصمیم بگیرد، بدون تعصب و بدون رفتارهای هیجانی. در واقع سهامدار باید پرتفوی خود را متناسب با شرایط واقعی بازار بچیند و انتظارات غیرواقعی از عوامل بیرونی نداشته باشد. اگر قرار بود اتفاقی مثبت صرفا با وعدهها یا اخبار بیفتد، تا امروز رخ داده بود. تا زمانی که بهصورت عملی و عینی، شاهد تغییرات مثبت در سیاستهای بینالمللی یا در فضای بازار سرمایه نباشیم، نباید با خوشبینی یا بدبینی مفرط دست به معامله بزنیم.
سخن پایانی
بورس در 2 روز اخیر، نمایشی از پیچیدگیهای بازار سرمایه ایران و تآثیرپذیری شدید آن از ترکیب متغیرهای سیاسی، بنیادی و روانی ارائه کرده است. روز شنبه با افت تاریخی شاخص نشان داد که در شرایط عدماطمینان، حساسیت به اخبار و ریسکهای سیستماتیک چگونه میتواند سرمایه را فراری دهد. روز یکشنبه اما نشان داد که تا حدی نقدینگی و اعتماد، همچنان تمایل به بازگشت دارد؛ چراکه واقعیتهای بنیادی یا انتظارات بهبود، میتوانند موقتا ثبات را به بازار بازگردانند. این نوع نوسانهای الاکلنگی، فضای سرمایهگذاری را برای فعالان خرد و کلان پیچیده و پرریسک میکند.
بورس تهران بهوضوح درگیر نوعی الاکلنگ نوسانی شده است؛ سقوط سریع همراه با بازگشت قابلتوجه، نشان از عدمتعادل و کمعمقی در اعتماد سرمایهگذار دارد. برای بازگشت ثبات پایدار، سیاستگذار بازار سرمایه، ناگزیر است همزمان با رفع موانع بنیادی (مانند تامین انرژی صنایع و شفافیت اقتصادی)، ابزارهای روانی و حمایتی ـ همچون بستههای حمایتی هدفمند و اطلاعرسانی دقیق ـ را تقویت کند. تنها در چنین شرایطی است که بازار میتواند بهمرور وزن خود را پیدا کند، نقدینگی واقعی را جذب و مسیر ثبات و بازدهی باثبات را در پیش گیرد.