با سوءمدیریت واردکننده گاز شدیم؟!
چند سالی است که ناترازی انرژی به چالش مصرفکنندگان حاملهای گوناگون تبدیل شده و تابستان که از راه میرسد، کمبود برق و در زمستان کمبود گاز در مرحله اول صنعت و در مراحل بعدی بخشهای خانگی و... را میآزارد؛ چالشی که سیاستگذاران راهکارهایی زیانبارتر چون تعطیلی و خاموشی را برای آن در نظر میگیرند، این در حالی است که ایران دارای ذخایر عظیم انرژی در بخشهای گوناگون است و اگر حاکمیت درستی در حوزه انرژی وجود داشت ما میتوانستیم ضمن تامین بیکموکاست نیاز داخل، یکی از عمده صادرکنندگان انرژی بهویژه در بخش گاز باشیم. اما حالا آنچه به گوش میرسد زمزمههایی از لزوم واردات انرژی و ارائه پیشنهاد روسیه به ایران برای همکاری در این زمینه است و برمبنای آخرین اخبار رئیسجمهوری روسیه در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران از امکان عرضه سالانه ۵۵ میلیارد مترمکعبی گاز به ایران خبر داده است؛ پیشنهادی که کارشناسان گرچه آن را برآمده از سوءمدیریت در دورههای پیشین و عدم سرمایهگذاری در زیرساخت و توسعه تجهیزات استخراج میدانند، اما منطقی و چاره شرایط فعلی ارزیابی میشود. صمت در گزارش پیشرو در گفتوگو با کارشناسان توجیهپذیر بودن یا نبودن طرح واردات گاز از روسیه را بررسی کرده است.
ظرفیت عرضه ۵۵ میلیارد مترمکعبی گاز روسیه به ایران
رئیسجمهوری روسیه در راستای تلاش مسکو برای متنوع کردن جریان صادرات گاز خود، روز جمعه اعلام کرد: روسیه ممکن است حداکثر ۵۵ میلیارد مترمکعب گاز در سال به ایران عرضه کند.
به گزارش ایسنا، از زمان آغاز جنگ در اوکراین در سال ۲۰۲۲، روسیه نفوذ خود در بازار گاز اروپا را که زمانی یک منبع درآمد کلیدی برای شرکت دولتی گازپروم بود، از دست داده است.
پوتین در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران اعلام کرد عرضه گاز روسیه به ایران، میتواند به ۵۵ میلیارد مترمکعب در سال برسد، اما ابتدا باید در حجم اندک حداکثر ۲ میلیارد مترمکعب آغاز شود.
حجم ۵۵ میلیارد مترمکعب، مشابه جریان گاز روسیه از خط لوله زیردریایی نورد استریم ۱ به اروپا است که در انفجارهای سال ۲۰۲۲، آسیب دید.
رئیسجمهوری روسیه پس از امضای یک معاهده استراتژیک با ایران، گفت: اگر درباره حجم احتمالی عرضه صحبت میکنیم، بر این باوریم که عرضه باید با حجم اندک حداکثر ۲ میلیارد مترمکعب آغاز شود اما در کل، میتواند به ۵۵ میلیارد مترمکعب در سال برسد.
شرکت گازپروم، در ژوئن سال میلادی گذشته، یک تفاهمنامه با شرکت ملی گاز ایران را برای عرضه گاز روسیه از طریق خط لوله به ایران، امضا کرد، اما مسیرهای احتمالی برای این خط لوله، فاش نشدهاند.
براساس گزارش رویترز، وزیر نفت ایران در آن زمان گفته بود: ایران روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز روسیه را دریافت خواهد کرد.
لزوم تجدیدنظر در سیاستها
یک کارشناس ارشد حوزه انرژی درباره واردات گاز از روسیه گفت: بیکفایتی و عدم مدیریت درست در گذشته وضعیت امروزی را در حوزه انرژی برای ما رقم زده و دارنده دومین ذخایر بزرگ گازی جهان را به واردکننده این حامل انرژی تبدیل کرده است؛ بهگونهای که در حال حاضر چارهای جز واردات گاز برای پوشش نیاز داخل وجود ندارد.
جواد امام، کارشناس ارشد حوزه انرژی در گفتوگو با صمت در تشریح وضعیت انرژی کشور بیان کرد: ایران دومین منبع گازی بزرگ دنیا است و همین مسئله مستغنی بودن ما در تمام حوزههای صنعتی، معدنی، خانگی، نیروگاهها و... از این نوع حامل انرژی را امری بدیهی جلوه میدهد، اما متاسفانه اکنون وضعیت بهگونه دیگری است و ناترازیهای موجود سبب شده در برخی از بخشها شاهد کمبود عرضه این ماده سوختی باشیم.
این کارشناس ارشد حوزه انرژی با تاکید بر اینکه ذخایر موجود در کشور ما بهاندازهای است که علاوه بر تامین نیاز کشور ظرفیت مطلوبی را برای صادرات گاز فراهم کرده، در تشریح دلایل عدم تحقق این امر اظهار کرد: متاسفانه در سالهای گذشته بهدلیل سوءمدیریت و بهعبارتی بیکفایتی مدیریتی در حوزه انرژی آنطور که باید در زمینه زیرساختها و تجهیزات استخراج گاز سرمایهگذاری نشده و در نهایت شرایط موجود رقم خورده و کشوری که میتوانست یکی از تامینکنندگان عمده گاز در جهان باشد در تامین نیازهای خود نیز مانده و حرف از واردات این حامل انرژی میزند.
وی در اشاره به دیگر پیامدهای عدم سرمایهگذاری در بخش زیرساخت حوزه انرژی تصریح کرد: عدم دسترسی به امکانات و فناوری حوزه انرژی سبب شده در برداشت از میادین مشترک بسیار از همسایگان و شرکا عقب باشیم؛ بهگونهای که قطر بهراحتی در حال استخراج و کسب درآمد از میادین مشترک است و ما متناسب با سهممان برداشت نداریم، در حالی که این منابع همیشگی و ماندگار نیستند.
امام با تاکید بر اینکه برای رفع چالش موجود چارهای جز تجدیدنظر در سیاستهایمان نداریم، ادامه داد: کشور در تمام حوزهها بهویژه انرژی نیازمند سرمایهگذاری و ورود دانش و فناوری است و راه دستیابی به این زیرساخت ها نیز برقراری ارتباط با جامعه جهانی و رفع تحریم است. امروز تحریم -همان چیزی که کاغذپاره نامیده میشد- راه ورود فناوری و سرمایه، نیاز اصلی حوزه انرژی را مسدود کرده و سبب شده باوجود رشد تقاضا که خود محصول عدم مدیریت درست درحوزه انرژی و انجام اقدامات غیراصولی مانند رساندن دو نوع حامل انرژی به سرتاسر نقاط کشور است، نتوانیم عرضه را افزایش دهیم و حالا هم دستکم برای کوتاهمدت چارهای جز واردات گاز نیست.
رفع نیاز با تکیه بر کشوری دارای محدودیت!
این کارشناس حوزه انرژی در پاسخ به سوال صمت مبنی بر اینکه آیا بهتر نبود بهجای واردات گاز از روسیه در قالبهای دیگر مانند سرمایهگذاری مشترک و وارد کردن فناوری استخراج گاز با این کشور همکاری میکردیم، اظهار کرد: روسیه کشوری دارای فناوری نیست که ما بتوانیم ضعف فناوری و دانش خود را با تکیه بر این کشور برطرف کنیم. ضمن اینکه خود روسیه نیز اکنون تحت تحریم شدید غرب قرار دارد؛ بهعبارت دیگر ما اکنون به کشوری برای رفع نیازهایمان تکیه کردهایم که خود دارای ضعفها و محدودیتهای زیادی
است.
این کارشناس ارشد حوزه انرژی در پایان درباره قیمت انرژی وارداتی از کشورهای دیگر در داخل کشور بیان کرد: ما باید ببینیم مصلحت کشور ما در چیست. همین حالا هم نرخ گازی که ما به ترکیه صادر میکنیم، بیشتر از نرخ گازی است که در داخل عرضه میشود و طبیعی است نمیتوانیم یکباره قیمت گاز را -چه وارداتی باشد و چه داخلی- چند برابر کنیم، زیرا وقتی درآمدها متناسب با رشد نرخ انرژی نباشد، آسیبهای زیادی بهدنبال دارد. نرخ انرژی در کشور پیش از این باید بهصورت پلکانی افزایش مییافت و یارانه آن صرف توسعه زیرساختها میشد تا شاهد وضع موجود نباشیم، اما اینگونه نشد و حالا ناترازی رقم خورده که درصددرفع ان با واردات گاز از روسیه هستیم.
چارهای جز واردات گاز نیست
رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران درباره توجیهپذیری واردات گاز از روسیه گفت: در حال حاضر میتوان کاهش و عدم مصرف مازوت و گازوئیل را توجیهی برای واردات گاز از روسیه دانست، علاوه بر اینکه این امر به کاهش بحران انرژی در بخش صنعت کمک خواهد کرد.
آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با صمت درباره پیشنهاد مطرحشده ازسوی رئیسجمهوری روسیه مبنی بر صادرات سالانه ۵۵ میلیارد مترمکعب گاز به روسیه گفت: صادرات گاز روسیه به ایران اکنون تنها در حد پیشنهاد مطرح شده و برای بررسی توجیهپذیری یا عدم توجیهپذیری آن باید جزئیاتی از این پیشنهاد در دست باشد؛ مثلا قیمت این حامل انرژی برای ایران چقدر خواهد بود و در ازای آن قرار است ایران چه اقدامی انجام دهد.
تا جزئیات مشخص نشود، برآورد سخت است
وی افزود: اگر قرار باشد این پیشنهاد عملیاتی شود، کدام خط لوله پشتوانه اجرای آن خواهد بود، در حال حاضر خط لوله مناسبی که بتواند این مقدار گاز را به ایران برساند، وجود ندارد یا اگر قرار بر ایجاد خط لوله جدید باشد کدام طرف در این زمینه سرمایهگذاری خواهد کرد؛ اینها مسائلی است که برآورد توجیهپذیر بودن یا نبودن این طرح را سخت میکند.
نجفی در ادامه با تاکید بر وجود مشکلات اساسی در حوزه انرژی تصریح کرد: اینکه اکنون ما کمبود گاز داریم، امری بسیار بدیهی است؛ اینکه اکنون ارادهای در زمینه مدیریت مصرف وجود ندارد امری بسیار بدیهی است و حتی اینگونه بهنظر میرسد که عدهای عمدا در پی افزایش مصرف با هدف واردات گاز از کشورهای دیگر و کسب سود از این کانال هستند؛ اما پذیرش اینکه راهکار این مشکلات واردات گاز از روسیه باشد، بدون توضیح درباره این طرح هم محل اشکال
است. این فعال حوزه انرژی در پایان درباره قیمت گاز وارداتی بیان کرد: اکنون در کشور ما فروش گاز به بخشی از صنایع در قالب ارزانفروشی و به بخشی در قالب متعارففروشی انجام میشود و باید تکلیف این مسائل روشن شود. در هر حال اکنون نرخ گاز در کشور ما حدود ۱۰ یا ۱۱ سنت است و بعید میدانم روسیه گاز را زیر ۲۰ سنت به ما بفروشد. پس طبیعی است باید قیمتی که برای این گاز تعیین میشود قیمتی بالاتر باشد؛ در غیر این صورت باید دولت مابهالتفاوت قیمت گاز داخلی و وارداتی را در قالب یارانه پرداخت کند.
سخن پایانی
بحران انرژی در کشور ما شدت یافته و حالا کمبود حاملها، کشورهای دوست یا مترصد فرصتِ همسایه را به ارائه پیشنهاد فروش گاز به ایران ترغیب کرده است. موضوعی که برخی از کارشناسان آن را در راستای توسعه همکاریهای اقتصادی بین ایران و روسیه تعریف میکنند و عدهای هم بر این باورند که این پیشنهاد برخاسته از نیاز روسیه به مشتری جدید پس از از دست رفتن مشتریان غربیاش بهواسطه درگیری جنگ بین این کشور و اوکراین است. در هر حال دلیل هرچه باشد یک موضوع عیان است؛ دارنده دومین و برمبنای گزارشهایی سومین ذخایر گاز جهان در اندیشه واردات گاز برای پوشش نیازها و رفع ناترازیهای موجود است و همین مسئله ضرورت تغییر نگاه و سیاستگذاریها در حوزه انرژی و شاید کلان کشور را عیانتر میکند.