افزایش بهرهوری در گرو تامین برق
چند روزی است که شاهد قطع گسترده برق در بخش خانگی و همچنین صنایع کشور هستیم و این اقدام موجب شده است تا چالشهای جدیدی را برای اقتصاد کشور بهوجود آورد. البته در تابستان نیز، شاهد خاموشیهای گسترده بودیم و اکنون که در فصل سرد سال هستیم، نباید شاهد خاموشیها باشیم. قطعی پیشبینینشده برق در کشور، موجب شد تا خسارتهای بزرگی به صنایع کشور مانند فولاد و همچنین معادن وارد شود. در خیابانهای شهر نیز، شاهد قطعی برق هستیم و مسئولان اعلام میکنند که قطع برق خیابانها بهعلت تامین برق در بخش خانگی است. کشوری که دارای منابع عظیم انرژی است، چرا باید شاهد قطع برق باشد؟ چرا هیچکدام از مسئولانامر، فکری برای آینده ندارند و از چند ماه قبل، به فکر تامین انرژی نیستند؟ این سوالی است که در ذهن همه ما بهوجود آمده و تاکنون هیچ مسئولی پاسخ روشن به آن نداده است.
بهرهوری در معادن را چالش اساسی بدانیم
امروزه بهرهوری به یک چالش اساسی و یک اولویت راهبردی در نظام حکمرانی کشور تبدیل شده است. اگرچه اهمیت بهرهوری همواره موردتوافق و اجماع مدیران ارشد کشور از جناحهای مختلف بوده و در برنامههای توسعه کشور به آن پرداخته شده، اما توفیق چندانی در تحقق آن در عمل حاصل نشده است. مسئله اینجاست که رفع ناکامیها در زمینه بهرهوری، در تعارض با بسیاری از سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حاکم در چند دهه اخیر قرار گرفته و عملا مغفول واقع شده که این خود به تعمیق و تشدید بحران بهرهوری انجامیده است. در نتیجه در شرایطی قرار گرفتهایم که تصمیمات مقطعی اثربخش نبوده و راهی جز اخذ تصمیمات اساسی و شجاعانه و در عین حال سخت وجود ندارد. بحران کمبود انرژی در کشوری که خود دارنده بزرگترین ذخایر انرژی دنیاست و چالشهای سرزمینی در حوزه آب، خاک و منابعطبیعی، نمونههای گویا از وضعیت نگرانکننده بهرهوری است.
بهگزارش دنیای اقتصاد، رقابت در بازارها، عامل مهم توجه بخشهای صنعت، معدن، خدمات و کشاورزی به افزایش بهرهوری است. بهرهوری در حوزه اقتصاد اساسش بر رقابت تعریف میشود. هر بنگاه که در سطح منطقهای و بینالمللی بتواند رقابت کند، به مرتبه بالاتری از بهرهوری دست خواهد یافت.
توانیر موظف به تامین برق معادن است
حسن مرادی، کارشناس انرژی در ارتباط با موضوع تامین برق معادن و افزایش بهرهوری به صمت گفت: دستگاههای اجرایی و سازمانهایی مانند توانیر که وظیفه تولید برق را برعهده دارند، قراردادهایی با بخش صنعتی و معدنی کشور منعقد میکنند که طبق آن، برق را به این واحدها رسانده و میزان مشخصی برای مصرف برق را تعیین میکنند. اصولا در این قراردادها، میزان تحویل برق و ساعات مصرف قید میشود و صاحبان معادن و صنایع باید طبق الگویی که سازمان توانیر در اختیارشان قرار میدهد، برق را مصرف کنند. این موضوع را میتوان یک تعهد متقابل دانست که ابتدا، مشتری (صاحبان صنایع و معادن) هزینه برق و آبونمان را پرداخت کند و شرکت تامینکننده برق نیز تعهد دارد تا خدمات دائمی را برای مشترکان عرضه کند.
وی گفت: در دنیای صنعتی، زمانی که سازمانها و شرکتهای تولیدکننده برق، نتوانند تعهدات خود را عملی کنند، موجب خواهد شد تا بخش صنعت و معدن، طرح شکایت خود را نسبت به کمکاری سازمان تولیدکننده برق مطرح کنند. زمانی که در قرارداد میان شرکت تولیدکننده برق و بخش صنعت و معدن ذکر شود که در زمان پیک مصرف، شرکتهای تولیدکننده برق، تعهدی به تامین برق ندارند، طرح شکایت بیاثر خواهد بود. حساسیت بخش معادن، بسیار بیشتر از بخش صنعت است و این موضوع به آن دلیل است که معدنکاری در زیر زمین انجام میگیرد. زمانی که قطع برق انجام میشود، آسانسورهای فعال در معادن ازکارافتاده و سبب اخلال در تولید خواهند شد و مشکلات دیگری را نیز بههمراه خواهند داشت.
معادن آسیبپذیری بیشتری دارند
وی افزود: اگر بخواهیم، زیان قطع برق در کشور را برای واحدهای مختلف محاسبه کنیم، متوجه خواهیم شد که معادن بیش از صنایع، آسیبپذیر خواهند بود. معادن بابت خرید انشعاب و کنتورهای برق، هزینههای بسیاری پرداخت کردهاند که طبق آن، سازمان توانیر موظف است خدمات تامین برق را انجام دهد و اگر توانیر در ارائه خدمات، ناتوان باشد، میتواند موردشکایت از سوی معادن قرار گیرد. در کشورهای جهان سوم و ایران، حرف اصلی در مقام عمل را شرکتهای تولیدکننده برق میزنند و مشتری حق چندانی ندارد. بنابراین باید شرایطی فراهم شود تا معادن در اولویت نسبی تامین برق قرار گیرند و بتوانند به وظایف خود عمل کنند تا خللی به چرخه تولید معادن وارد نشود. امروز تمامی طرحهای توسعهای معادن،چه در حوزه افزایش تولید و چه در تامین زیرساختها در هالهای از ابهام قرار دارد و پیشبینیها نشان میدهد که محدودیتها در بحث تامین برق همچنان ادامهدار خواهد بود.
مرادی اظهار کرد: کارگر معدن، گران است و شرایط بسیار دشواری دارد. یک کارگر معدن نمیتواند ساعتها منتظر وصل برق بماند و سپس با ابزاری که در اختیار دارد، ادامه فعالیت دهد. بنابراین، قطع برق معادن، زیانهای بسیاری را بهوجود میآورد. معادن کشور در زمان قطع برق، کارآیی لازم را ندارند که این موضوع سبب کاهش اکتشاف، استخراج و در نهایت کاهش تولید و صادرات خواهد شد. معادن، قطب اقتصادی کشور هستند و باید توجه ویژهای به آنها داشت تا اقتصاد کشور آسیب جدی نبیند.
راندمان نیروگاهها مانند سابق نیست
حسین افضلی، کارشناس برق و انرژی در ارتباط با وضعیت فعلی برق کشور به صمت گفت: ناترازی برق در کشور، مدت زیادی است که وجود دارد و یکی از دلایل اصلی بروز چنین بحرانی، کمبود تولید است که بخش صنعت و معدن کشور را با مشکلات اساسی مواجه کرده است. در واقع کمبود تولید و مصرف بالای انرژی میتواند زمینهساز بروز ناترازی برق باشد که این چالش در فصل گرما، بزرگتر شده است. راندمان کار نیروگاههای کشور، مانند سابق نیست و سرعت تولید به دلایل مختلف، کاهش پیدا کرده است. موضوعاتی را که در بحث برق مطرح است، میتوان به ۲ دسته تقسیمبندی کرد. اول آنکه سرمایهگذاریهای موثری در این حوزه بهویژه تولید و انتقال انجام نمیگیرد و سرمایهگذاران بنا به دلایلی که وجود دارد، حاضر به سرمایهگذاری ریسکپذیر نخواهند بود. دوم آنکه، بسیاری از مشترکان برق، الگوی مصرف را رعایت نمیکنند که این امر، آسیبهای بزرگی به صنعت برق و حوزه معدن وارد میکند.
به معادن بیلطفی میشود
افضلی افزود: در بخش تولید، باید در نظر داشته باشیم که نیازمند نیروی محرکه هستیم. تولید برق، آنطور که باید، فعال و پویا نبوده و این امر بهدلیل نبود سرمایهگذاریها و کمبود تکنولوژی در کشور است که بخشی از آن به تحریمها بر میگردد. باید بخش تولید برق بهصورتجدی فعال و تمام دستگاهها در این زمینه نسبت به وظایف خود احساس مسئولیت داشته باشد. مصرف بیش از حد برق در سایر دستگاهها، سبب شده است تا برق کافی به صنایع و معادن کشور نرسد و در بیشتر مواقع شاهد توقف تولید و اکتشاف شده است. متاسفانه، معادن کشور، مورد بیلطفی قرار گرفتهاند و در صورت کمبود برق، نخستین بخش که درگیر خاموشی میشود، معادن و صنایع هستند. دولت باید بهسمت بهرهگیری از تجدیدپذیرها حرکت کند تا اندکی از مشکلات ناترازی برطرف و مشکلات معادن کنار گذاشته شود.
این کارشناس انرژی در ارتباط با سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر گفت: دولت باید باتوجه به قابلیتهایی که دارد، تسهیلات مناسبی را به مردم برای راهاندازی نیروگاههای کوچکمقیاس بر بام خانهها ارائه دهد. افراد اندکی وجود دارند که بدون دریافت تسهیلات میتوانند از انرژیهای تجدیدپذیر استفاده کنند. مردم باید ۳۰ درصد از هزینه راهاندازی نیروگاههای کوچک مقیاس خورشیدی را پرداخت کرده و ۷۰ درصد باقیمانده را وام بگیرند. البته که باید شرایط برای راهاندازی پنلهای خورشیدی در کشور فراهم باشد که یا از طریق واردات انجام گیرد یا در داخل کشور اقدام به تولید آن شود.
نباید کمبودها به بخش معدن منتقل شود
وی افزود: بهرهوری معادن، موضوع بسیار مهمی است که بهصورتمستقیم با نیروی برق سر و کار دارد. اگر قرار باشد در روی همان پاشنه بچرخد، قطعا در آینده با مشکلات بزرگی مواجه خواهیم شد. نمیتوان تمام کمبودها در حوزه انرژی را بهسمت بخش صنعت و معدن هدایت کرد. اگر تولید در مملکت آسیب ببیند، درآمد و سرمایه مردم افزایش پیدا نخواهد کرد. دولت باید عزم خود را جزم کرده و به انرژیهای تجدیدپذیر بها دهد تا خاموشی گریبانگیر بخش صنعت و معدن کشور نشود. موضوع مهم و مورد بحث که در صنعت برق وجود دارد، نادیده گرفتن بخش خصوصی است. اگر دولت میتوانست بخش خصوصی را وارد میدان کند، کمی به برطرف شدن ناترازیها امیدوار بود. برای خش خصوصی بهعلت آنکه بعد از سرمایهگذاری، برای دریافت سود پول با مشکلات بزرگی مواجه میشود، چندان جذاب نخواهد بود که بخواهد در حوزه برق سرمایهگذاری کند.
افضلی خاطرنشان کرد: افزایش بهرهوری معادن رابطه مستقیم با تامین برق و انرژی دارد. معدنکاری، یکی از سختترین فعالیتهای دنیا محسوب میشود که این فعالیت با برق آمیخته شده و در صورت اعمال خاموشی، بسیاری از دستگاههای معدنی کارآیی نخواهند داشت. بهدلیل آنکه معدنکاری در زیرزمین انجام میگیرد، وجود برق برای روشنایی محیط و زاویه دید معدنکاران، امری مهم و ضروری است. در سالهای اخیر، کمبود برق توانسته میزان تولید معادن را هدف قرار داده و اجازه ندهد تا از ظرفیت موجود بهرهبرداری شود.
چالشهای تامین برق در صنایعمعدنی
حمیدرضا صالحی، رئیس هیاتمدیره فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته ایران نیز در ارتباط با موضوع برق صنایعمعدنی گفت: امروزه کل صنایع کشور چیزی حدود یکسوم ظرفیت برق کشور را مصرف میکنند و یکی از بخشهای مهم در درآمدزایی صنعت برق وزارت نیرو نیز بخش صنعت است. از این مقدار، صنعت و معدن بهطوراختصاصی، ۱۰هزار مگاوات از مصرف را به خود اختصاص میدهند.
وی اضافه کرد: در بخش معدن و صنایعمعدنی، نکته مهم اینجاست که معادن کوچک امکان اتصال به شبکه را ندارند و خودشان توانستهاند با نیروگاههای کوچک فعالیتشان را پیش ببرند، اما بعضی از صنایعمعدنی بزرگ در چند سال اخیر، اقدام به ساخت نیروگاه حرارتی در مقیاس بزرگ برای مثال نیروگاه ۵۰۰مگاواتی یا هزار مگاواتی کردهاند. در 2، 3سال اخیر وزارت نیرو با بخش معدن و صنایعمعدنی به توافقی اصطلاحا یکطرفه رسید.
طبق این قرارداد بنا شد که هر واحد تولیدی فعال در بخش معدن و صنایعمعدنی کشور، ۱۰هزار مگاوات نیروگاه جدید بسازد و در این زمینه نیز، پیگیریهایی انجام شد.
صالحی بااشاره به این نکته که صنایعمعدنی ملزم به ساخت نیروگاه شدهاند، گفت: صنایع معدنی عمدتا در حوزه تخصصی خود فعالیت میکنند و تجربه و تخصص لازم در زمینه نیروگاهداری و نیروگاهسازی را ندارند. وجود ارگانی مانند «شرکت توانیر» که مسئولیت تامین انرژی برق را برعهده دارد، میتواند راهکار مناسبتری برای حل این مشکل باشد.
سخن پایانی
کاهش فعالیتهای معدنکاری و پایین آمدن میزان بهرهوری در معادن، دلایل بسیاری دارد که یکی از آنها کمبود برق است. اصولا مشکلات ناترازی برق همواره گریبانگیر بخش معادن و صنعت کشور میشود که چنین امری، آسیبی بزرگ به اقتصاد کشور است؛ اقتصادی که نفس تازهای ندارد و هر مشکل، مانند یک تیر در پای اقتصاد کشور زخم و جراحت ایجاد کرده است.