چهره خاکستری شهر
کلانشهر تهران گرفتار شهرسازی غلط، غیراصولی و منزجرکننده شده است. این جملهای است که شاید به مذاق شهرداری و شورای شهر یا وزارت راه و شهرسازی خوش نیاید، اما از قدیم گفتهاند «چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است».
تصویر خاکستری شهر تهران نیاز به کارشناس زواید شهری ندارد، چراکه کار از این صحبتها گذشته است. زمینفروشی بیحسابوکتاب و مهاجرپذیری نامتعارف، بلایی سر این شهر آورده که حتی از غزه هم متراکمتر شده است. این یعنی اینکه تهران در کمال ناباوری چهارمین شهر متراکم دنیا است. تراکم ناخالص مسکونی و جمعیتی در مناطق ساختهشده شهرهای ایران، بهویژه در پایتخت و کلانشهرها، در مقایسه با برخی شهرهای پرجمعیت جهان، در سطح مشابهی قرار دارد، بهگونهای که تراکم جمعیتی تهران با شهرهایی نظیر داکا در بنگلادش، بمبئی در هند، کراچی در پاکستان، دهلی در هند، مانیل در فیلیپین، استانبول در ترکیه، مکزیکوسیتی مکزیک، قاهره در مصر، سئول در کرهجنوبی، هنگکنگ و توکیو در ژاپن همتراز است. ای کاش مشکلات شهر تهران تنها به تراکم ختم شود، اما ماجرا بسیار وسیعتر از این حرفهاست. متاسفانه در بحث آسیبشناسی شهر تهران با موضوعاتی برخورد میکنیم که شاید در کمتر شهری شاهدش باشیم. آلودگی هوا، فرسودگی زیرساختها، حملونقل عمومی ضعیف، مبلمان شهری بیاساس، فاصله طبقاتی شدید، بدمسکنی، کمآبی، چالشهای زیستمحیطی، ترافیک شدید، مدیریت پسماندها، آسیبهای اجتماعی، خطر زلزله، وجود ساختمانهای فرسوده و ناامن، خطر سیل و نشست زمینها، حاشیهنشینی اطراف شهر، مهاجرت بیرویه، بلاتکلیفی حریم شهر با روستاها و.... تنها بخشی از مشکلات این شهر است که حتی رئیس دولت چهاردهم را هم از نجاتش ناامید کرده و چند ماهی است که رئیسجمهوری درباره شهر تهران اظهار کرد که تنها راه نجاتش، انتقال پایتخت است.
آسیبها و مشکلات کلانشهر تهران
زندگی در کلانشهرهایی مانند تهران ممکن است برای افرادی که در خارج از این شهر هستند، بسیار جذاب و دلپذیر بهنظر برسد. اما برای ساکنان پایتخت، این زندگی بهنوعی با انواع آسیبها و مشکلاتی نظیر تراکم جمعیت در هر منطقه همراه است که برای کسانی که معنای واقعی تراکم را درک نمیکنند، قابلقبول نیست. ساختمانهای بلند، کوچههای تنگ و باریک، خانههای فرسوده و خیابانهایی که تنها ساختمانهای بلند در آنها دیده میشود، همه نتیجه ساختوسازهای غیراصولی و غیرقانونی است. این وضعیت باعث شده که تهران از نظر تراکم جمعیت در هر هکتار، از بسیاری کشورهای دیگر نیز پیشی بگیرد.
در گذشتههای نهچندان دور، مردم با مفهوم خانههای ویلایی بهخوبی آشنا بودند و بسیاری از آنها هنوز در این نوع خانهها زندگی میکردند، هرچند این خانهها کوچک بودند و خانوادههای زیادی در کنار هم در آنها سکونت داشتند، اما حداقل زمانی که از خانه خارج میشدند، میتوانستند در کوچهها و خیابانها نفس بکشند. اما اکنون وضعیت چگونه است؟ چشمهای ما تنها ساختمانها و برجهای بلند را میبینند. نمیتوان گفت که زندگی این روزها بهطرز قابلتوجهی سختتر شده است، اما تراکم جمعیت در هر منطقه بهوضوح زندگی را برای مردم دشوارتر میکند. در گذشته، حداقل همسایههای خود را میشناختیم، اما اکنون حتی اگر ساختمانهایمان دو واحدی باشند، ممکن است واحد روبهرو را هم نشناسیم. موفقیت یک شهر در مدیریت چالشها و دستیابی به توسعه پایدار، نهتنها برای خود آن شهر، بلکه برای کل کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است. این امر نشان میدهد که هر فرد یا نهادی که در این زمینه به نتایج قابلتوجهی دست یابد، بهعنوان یک الگوی موفق در مدیریت کشور شناخته میشود. بنابراین، توجه به مسائل کلیدی شهر تهران و یافتن راهکارهای موثر برای حل آنها، نهتنها به بهبود وضعیت شهری کمک میکند، بلکه به توسعه کشور و ارتقای کیفیت زندگی مردم در سراسر ایران نیز کمک خواهد کرد.
تراکم جمعیت در تهران به تراکم خانوارها منجر شده است. در برخی مناطق پایتخت، جمعیت بهحدی زیاد است که حتی نمیتوانیم اطرافیان خود را بشناسیم. زندگی در این مناطق بهسختی میگذرد و مشکلات جدی از جمله وجود خانههای فرسوده و کلنگی در این نواحی مشهود است. شاید برای افرادی که از صبح تا شب بهدنبال کار و درآمد هستند، زندگی در این مناطق پرجمعیت و با تراکم بالا قابلتحملتر باشد، اما نکته اصلی در این شرایط، توسعه پایدار شهر است، بنابراین تنها بلندتر شدن ساختمانها و افزایش جمعیت، نباید ملاک باشد.
باید منتظر عواقب شهرسازی اشتباه باشیم
عباس زینعلی، کارشناس و تحلیلگر بازار مسکن درباره معضلات متعدد پایتخت به صمت توضیح داد: متاسفانه وضعیت فعلی شهری مثل تهران حاصل بیتجربگی و سوءمدیریت چندین و چندساله است که هیچ دانشی درباره مدیریت شهری در آن دیده نمیشود. تلاش کارشناسان این حوزه هم بهجایی نرسیده است. اگر هدف دولتمردان ما، اصلاح ساختار شهری است، نباید این مسیر را میرفتند. متاسفانه سیاستهای سلیقهای، گوششنوا را از برخی مدیران ما گرفته و این مشکلات توان توسعه و شکوفایی را از شهرهای ما سلب کرده است.
وی در ادامه بیان کرد: اینکه بدون دانش و تخصص لازم و اسم مردم بخواهیم مشکلات مختلف مردم را حل کنیم، شدنی نیست. تصمیمات اشتباه تنها تا یک جایی قابل حلوفصل است. دولتمردان ما باید خیلی زودتر از این فکری به حال مسکن و شهرسازی مردم میکردند. اکنون که همهچیز به حال خود رها و مهاجرپذیری غیراصولی پایتخت از کنترل خارج شده است، باید منتظر عواقب آن هم باشیم. آن موقعی که کارشناسان این روزها را پیشبینی میکردند، مورد تمسخر قرار میگرفتند و مسئولان دائم از حقوحقوق مردم و ساخت سرپناه برای مردم صحبت میکردند؛ خب نتیجهاش را هم دیدیم که تراکمفروشی و ساختوساز غیراصولی حتی تنفس پاک را هم از شهروندان گرفته و کلانشهرها را محلی برای کسب درآمد و متاسفانه بزهکاریها متنوع آماده کرده است.
در تهران جای سوزن انداختن نیست
زینعلی معتقد است، متاسفانه تامین منافع شخصی برخی آقایان آن هم به اسم حمایت از مردم باعث شده تا ساختوسازهای بیمورد، اراضی شهر را نابود کند. طمع سودهای هنگفت با شهر کاری کرده که اکنون جای سوزن انداختن در تهران نیست. آلودگیهای هوا، آلودگی صوتی و بصری، ترافیک وحشتناک، آسمانخراشهای متعدد و... موضوعی نیست که یک نفر یا یک نهاد را برایش مقصر بدانید. در این آشوب همه بهنوعی مقصر هستند. آن افرادی که چهره این شهر را به این روز انداختند، مسلما به فکر ارائه خدمات به شهروندانش نبودهاند.
وی بیان کرد: وقتی شهر را بزرگ میکنیم، باید قادر باشیم زیرساختهایش را هم توسعه دهیم. چرا ما باید در بحث اشتغال تا این اندازه ضعیف عمل کنیم که کلانشهرهای ما محلی برای کسب درآمد مهاجران شوند؟ در همین تهران بخش زیادی از پلاکهای موتورسیکلت و خودروها بومی نیست و شرکتهای حمل و نقل بدون هیچ ضوابطی اقدام به استخدام نامحدود راننده از سراسر کشور کردهاند. حتی پیادهروهای تهران هم محل عبور و مرور موتورسیکلتها شده است. مسلما فردی که اصالتا متعلق به یک شهر نیست و از جای دیگری وارد آن شده است، از لحاظ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... به آن ضربه میزند.
شایستهسالاری راه خود را گم کرده است
این کارشناس شهرسازی تاکید کرد: وقتی شایستهسالاری راه خود را گم کند، یکسری افراد که هیچ آگاهی از شغل خود ندارند، به منصب رسیده و با بودجههای کلانی که در اختیار دارند، وضعیت شهر را نابسامان میکنند و بیتالمال را هدر میدهند. اکنون که شهرها سر پا هستند، بهواسطه ثروت ملی و اراده مردم است وگرنه دولتها در این زمینه خوب عمل نکردهاند.
این کارشناس در خاتمه افزود: وقتی میدانیم یک مسیر غلط است، نباید بر آن پافشاری کنیم. دیگر بر همه روشن است که این شیوه مدیریت شهرها، پایان خوبی ندارد. اگر همین الان مدیریت شهری ما در مسیر درست قرار گیرد، چند دهه طول میکشد تا این فاجعهای که با آن روبهرو هستیم، ختم به خیر شود. قوانین وضعشده آن هم بدون بستر اجرایی، همانند کاغذپارههایی است که از یک دولت به دولت بعدی میرسد. ما چارهای جز تغییر مدیریت شهرها نداریم و با این روند فعلی همهچیز را نابود میکنیم.
سخن پایانی
شهر فضایی است که از نظر اجتماعی پیوسته در حال توسعه است و نیاز اجتماع از قبیل سکونت، حملونقل، کار و فراغت را برطرف میکند. در طول تاریخ به دلایل مختلف، کارکرد شهرها بهطور مداوم تغییر یافته است. شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در هر زمان نقش مهمی در فرآیند تغییر شهرها داشته و این شرایط بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بر شکل مدیریت شهری، نحوه استفاده از مکان شهری و نوع ارتباط شهرنشینان با یکدیگر اثرگذار و بهبود کیفیت زندگی، همواره کانون اصلی توجه برنامهریزان بوده است.
مدیریت شهری در راستای بهینهسازی و افزایش پایداری شهرها آنهم براساس برنامههای توسعه با چالشهای متعددی روبهرو است که یکی از این چالشها، تخلفات رایج در زمینه شهرسازی است. رفع مشکلات شهرها بهدلیل گستردگی مسائل و پیچیدهتر شدن آنها دشوارتر شده است. امروزه، دیگر نمیتوان یک شهر را بدون توجه به تاثیر کنشها و واکنشها در سطح کلانتر و حتی خردتر، مدیریت کرد. شهرهای امروز بهشدت تحتتاثیر مجموعه عواملی هستند که تنها مربوط به آنها نیست، اما بر روندهای شهری و کیفیت زندگی شهروندان موثر است. شناخت این عوامل و مدیریت آنها ضروری است تا بتوان برنامهریزی متناسبی برای هر شهر داشت. مشکلات شهری ابعاد گستردهای را شامل میشوند که در حوزههای بسیار تنگاتنگ و در سطوح مختلف مرتبط با یکدیگر هستند.