-

یک دنیا و هزار رویا

یک دنیا و هزار رویا؛ نمایشگاهی که با تلاش عبدالرضا رابطی به‌سامان رسید. اینک 4 اثر از کودکان ایرانی از شهرها و فرهنگ‌های متفاوت سرزمینی با بیان متفاوت زیستی را در یک بستر سرزمینی با تنوع محلی و قومی در آثار شاهد بوده و خوانش می‌کنیم.

نقاشی نخست: ایلیا افشاریان/ تصویری از یک ماسک افریقایی.
۱۱۱

اثر فوق علاوه بر خصلت اجرایی کودکانه از سرشاری حس نیز برخوردار و مرز بین چهره و ماسک را بهم ریخته و مخاطب را بین چهره واقعی و ماسک آزاد گذاشته است. جزئیات فراوان رنگ‌ها که به بخش‌های کوچکی تقسیم شده‌اند به‌همراه اشکال شکسته و انبوه مثلث‌ها و خط‌های درهم و نقطه‌ها حتی روی دندان‌ها توجه بیننده را به جزئیات و سپس به کل چهره معطوف می‌کند. نوع رنگ‌گذاری یکدست و تند و بدون سایه در القای هراس و ترسناکی چهره که نشانه قدرت‌نمایی شخص پشت نقاب است،  کارکرد متناسب با بیان دارد. در اینکه نقاب در هر سرزمینی می‌تواند کارکردی خاص از پوشاندن تا اجرای تئاتر و مراسمات و همچنین بار فرهنگی و مباحثی همچون پوشاندن و پنهان شدن و ... را دارد و این نکات همراه نگرش هنرمند در این نقاشی به ذهن متبادر می‌شود. ماسک علاوه بر کارکرد فردی و اجتماعی، کارکرد هنری نیز دارد که گاه حضور مستقیم و گاه تاثیرش را می‌توان در آثار هنرمندان (دوشیزگان آوینیون ـ پیکاسو) شاهد بود. در اثر فوق، رنگ‌گذاری‌های گرم و سرد و چینش‌شان از قانون عناصر متضاد، اما نه خنثی‌کننده قدرت و حرکت یکدیگر که موجد حرکت و تشخص دادن به یکدیگرند را شاهد هستیم. تقسیم نیرو در تمامی سطوح اثر نیز، با نوعی بهره‌وری از هارمونی و شکل‌بندی‌های منفی همراه شده است. در نهایت منتظریم تا نقاب‌ها بیفتند و چهره‌ها آشکار شوند.

 

نقاشی دوم: کاملیا عسگرپور/ خروس زیبا
۲۲۲۲۲

رنگ، شکل، خط و نهایتا ترسیم خروس کاکل قرمزی که با اشکال هندسی احاطه شده و قرار است تا مخاطب دریابد که چرا باید چنین تصویری را به‌عنوان خروس بپذیرد و باورش کند. نقش چشم و تاج و گردن نشانه‌های اصلی و نمایشگر پرنده هستند؛ به‌همان اندازه که بر چشم و ذهن هنرمند تاثیرگذار بوده‌اند، به‌تصویر درآمده و قرار است بر ما نیز تاثیر داشته باشند. استفاده از ابعاد (هم‌برابری بزرگ به‌مثابه مهم) در بخشی از اندام (گردن خروس) و رنگ‌های تند و حتی غیرواقعی موارد فرمی مورداستفاده‌ای هستند که هم بیانیه و هم اثر را شکل می‌دهند. تخت بودن کار که توسط رنگ‌های زمینه در هم شکسته شده، از دیگر موارد ظریف و کاربردی اشکال فراوان هندسی که مهم‌ترین‌شان دایره چشم می‌باشد که کارکردهای غیرمنتظم دارد و به‌نوعی نمایشی از تحرک پرنده است. جثه بزرگ و فراگیر خروس در تمامی کادر نیز می‌تواند اشاره‌ای به سروری ناشی از جنسیت باشد. البته باید اختلاف سنی و زیستی بازه‌های زمانی بین هنرمند (کودک) و مخاطبان را در نظر داشت و همین نکته یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های فهم و خوانش اثر خواهد بود. قصه‌سرایی و مینیمالیسم تصویری دو امر توأمانی در آثار کودکان، نکته مرکزی و بنیادی است که داستان‌های‌شان را با روش‌های خاص خود بازگو می‌کنند، هرچند این واگویی به موارد واقعی وابسته نباشد. بزرگی اندازه، رنگ خاص و غیرمرتبط، دوری و نزدیکی غیرمتعارف و دیگر موارد این‌چنینی، ابزارهای کودکان در آثارشان می‌باشد که از آنها بهره می‌برند که در اثر فوق هم، این شگرد کودکانه نقش اول را ایفا می‌کند و کارآمد شده است. باری آنچه ما را به این ماجرا جذب می‌کند، قوقولی قوقولی است که می‌خواهیم بشنویم در سکوت محض.

 

 

نقاشی سوم: آنیا بیاد/ مردی با زبانی غیرمتعارف.
۳۳۳۳

کارکرد تازه از زبان این عضو گویایی برای بینایی (شاید اعتراضی به عدم‌درک زبان کودکان) نکته معنایی و مفهومی اثر که هنرمند آن را از ذهن صرف به‌تصویر کشانده و نخستین گام را برای عینیت بخشیدن به این امر خیالی برداشته است. در گام بعد، ترکیب رنگ‌ها و اندازه و شکل و خطوط هستند که گام‌های کوچک و بهم‌پیوسته‌ای را برای موضوع فوق برداشته‌اند. اندازه غیرمتعارف و غلوشده زبان به‌همراه پیچش و تقسیم به قطعات به رنگ‌های متفاوت به‌ویژه نوک آبی رنگش از نکات مهم و جالب‌توجهی هستند که هنرمند توانسته بیانیه خیال‌انگیزش را به مخاطب برساند. بلندی و چرخش‌های زبان و جهت‌های متفاوتش در گردش‌چشمی مخاطب نقش بسیار موثری دارد که در کنار سایر موارد می‌توان به آن اشاره داشت. رنگ‌های سه‌گانه اصلی زرد، قرمز و آبی در صحنه بر زمینه سپید از دیگر کارکردهای عناصر فرمی می‌باشد که بخش نامتعارف زردرنگ آن در قسمت سر همچنان بر مسیر غیرموجه سابق است. البته در نبود چشم و جایگزینی زبان و نقش تازه‌ای به آن بخشیدن که می‌تواند تلویحا اشاره به خلق و جابه‌جایی زبان به تصویر و نقاشی داشته باشد. جابه‌جایی‌ها و انتقال مفاهیم در نقاشی فوق از پیچیدگی‌های زمانه و روایت‌های عصر ما سخن می‌گویند؛ امری که با نسل کنونی به‌خاطر ارتباطات و مدیاها پذیرفتنی شده است. جابه‌جایی‌های غیرمتعارف و مینیمال بودن و با یک شخصیت چنین پیچیدگی‌هایی را خلق کردن، نشانه رهایی و خلاقیت کودکانه و آزادانه‌ای است که بدون توجه به واقعیت عینی به خلق خواسته‌های ذهنی‌اش دست زده و ذهنیت خودخواسته‌اش را جایگزین واقعیت کرده و احتمالا مخاطب هم آن را پذیرفته است. حال پرسش این است که این زبان تازه چه‌ها می‌بیند؟

 

 

 

نقاشی چهارم: سدنا قهرمانی/ عنکبوتی با آنچه بلعیده است.
۴۴۴۴۴

عنکبوتی با 18 دست و پا و بلعیده‌هایی که در بدن مستطیل تلویزیون‌مانندش و سری که با حشرات و ... جایگزینی برای چشم‌های حیوان شده است. غیرمتعارف بودن بدن به‌جای گرد بودن از شکل مستطیل استفاده کردن و از چشم‌ها برای جای‌گذاری حشرات بلعیده‌شده، اتفاق چندگانه‌ای است که می‌تواند اشارتی هم به چشم و دل‌سیری و ... داشته باشد. انتخاب رنگ زرد برای زمینه و ایجاد تباین رنگی بین تصویر صحنه اتفاق چشمگیر و مناسب اثر شده است. نقش دست‌ها و پاهای قهوه‌ای و حلقه‌وار و دیگر اندام‌های سایر جانوران بلعیده‌شده، علاوه بر حرکت چشمی نقش تعادل و چرخش‌ها و پیچش‌ها را در تصویر رقم می‌زند. اعداد یک و دو آن‌هم به‌شکل انگلیسی، نشانه جالبی از حضور ذهنی تحت‌تاثیر گستره و فرهنگ‌ها در یکدیگر است. حضور موثر عناصر فرمی را می‌توان از طریق رنگ‌ها در بدن مستطیلی که به‌صورت مثلث نگاه را به‌سمت بالا محل قرارگیری سر و شکم عنکبوت هدایت و مشاهده کرد. غلو اندام (به‌ویژه دست‌ها و پاها) همانا ریشه در اهمیت و کارکرد آنها که در این جاندار نقش اصلی دارند و نقش شکلی‌شان در تارها و دست و پاها نهفته است. تصویر فوق با این درهم‌ریختگی اشکال و چهره‌هایی را هم به اثر اضافه کرده است که هرکسی با نگاه و ظن خود یار و مرتبط با آن خواهد شد. باری سیر از رخ تو دیده به دیدن نمی‌شود مگر آنکه خود به رخ ‌آید و به نظر.

 

 

باکس

سخن پایانی

دنیای کودک و بیان درونیاتش و ارتباط با آن از 2 مقوله سرچشمه می‌گیرد؛ نخست، بی‌واسطگی و در نظر نگرفتن قواعد بزرگسالانه و دوم، رهایی از خودآگاهی و بهره از ناخودآگاه.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین