-

وقتی سکوت نعره می‌زند

بابـــک ‌بهـــاری: خیابان بی‌رحم است، آدم‌ها و هزار ماجرا در دل آن. خیابان فضای باز و در معرض دیدی که انسان ممکن است درونیاتش را پنهان کند، اما بیرونش نمایان و گاه نیز درونش را به تماشای عام کشانده شود. هرچند ما برون را ننگریم قال را.

وقتی سکوت نعره می‌زند

عکس نخست: سیاه و سپید، کادر افقی، مردی جلوی مغازه دو نبش روی چهارپایه نشسته و گویی انتظار کسی را می‌کشد. پشت‌سرش نیز کیسه‌ای پلاستیکی سیاه و دورتر کیسه‌ای سپید است.

پرسش و انتظار چیزی (نمی دانیم چیست!) که با سر کشیدن پیرمرد به‌سوی سمت چپ خودش اتفاق افتاده، کنش اصلی عکس روبه‌روی ما است. نمای انتخابی نیز به‌گونه‌ای کادربندی شده که همان پرسش «نمی‌دانیم چیست» را دامن بزند تا دانستن مخاطب را، که شاید دانستن همچنان مردن باشد! در اهمیت این نکته که می‌توان با کمی زاویه دادن به دوربین هم محل دید را پوشش داد و هم از شر میله مزاحم ورودی پیاده‌رو را از صحنه حذف کرد، این کار نمی‌شود تا اتفاق اصلی همانا ندانستگی که قرارداد اصلی تصویر می‌باشد، برقرار بماند. تصویر از دو حرکت افقی (چرخش سر و سمت نگاه پیرمرد) و عمودی (میله‌های پشت‌سر و میله جلو) بهره می‌برد که اولی حسی (نیروی چشمی) و دومی عینی (خود اشیا) و قابل‌رویت است. نوع چیدمان پلاستیک‌های پشت‌سر از مشکی تا سفید و رسیدن به خط‌های افقی کرکره مغازه‌ها و این نقطه قوی مرکزی که فیگور کارکتر (دست‌های درهم شده) و در ادامه حرکت عمودی فرم‌ها از میله جلوی صحنه، شخصیت اصلی، قفل و زنجیر بالای سرش و لوزی‌های کرکره‌ها که در مجموع پراکندگی انرژی را در تمام صحنه امکان‌پذیر کرده و حرکت چشمی را روان و از یک نقطه به تمام جهات و سپس بازگشت به همان نقطه شروع، گردشی در پیاده‌رو برای دستیابی به آرزوها و حسرت‌ها و خبرهایی که در راه است. شاید هم که در پشت‌سر است تمام پرسش ما و این چشم‌به‌راهی برای کلیدداری است که قفل‌ها را می‌شکند. شاید.

عکس دوم: رنگی، کادر افقی، دو خانم با نان‌هایی در بغل و مردی که روی نیمکت پارک به‌خواب رفته است؛ دو ماشین به‌همراه نماهایی از خانه‌ها در پس‌زمینه.

رقم زدن خلاف‌آمدی فرهنگی و جابه‌جایی نان‌آوران توسط این شات در حقیقت بیانی از یک سیر تاریخی که اتفاق افتاده و بخشی از زیست اکنونی ما شده است. حرکت و راست قامتی دو شخصیت (خانم ها) و فروافتادگی (مرد) آنهم در 3 شخصیت نامرتبط به همدیگر (حداقل زنان با مرد) اتفاق کلیدی و کنش‌مند عکس است که چنین لحظه‌ای را ارزشمند می‌کند. نقش رنگ پوشش خانم‌ها (چادرهای‌شان) و لباس‌های مرد با زمینه غالب خاکستری از سویی و نیمکت رنگی (قرمز و زرد) از سویی دیگر یادآور نقش فرم به‌عنوان عامل توجه بیننده به عکس به‌طورناخودآگاه می‌توان اشاره کرد، البته نقش پیشاپیشی به فیگور مرد خواب رفته نیز مربوط است که در ترکیب فوق اهمیت بیشتر و کلیدی‌تری را بازی می‌کند. در حقیقت تصویر از مرکز آغاز و سپس به خانم‌ها و پس از آن به پشت‌سر و بخش‌های انتهایی حتی تا وسط‌های کوچه هم می‌رود. نور مناسب و نبود سایه‌های پررنگ و شات و کادربندی مناسب خصوصا با کمی زاویه از پایین به بالا (همتراز با سر مرد خواب رفته) از نکات قابل‌اشاره هستند که در پیوند با خط‌های افقی کرکره‌ها و میله‌های عمودی و تیر چراغ برق همه در ایفای نقش معنایی و فرمی سهمی برخوردار هستند. اما نقش نان و زنان و ارتباط با کشاورزی و سیر تکاملی از منظر جامعه‌شناسی جوامع نخستین (پیدایش مادرسالاری) و ... جرقه‌ای است که با این تصویر زده می‌شود. باری شاید باید در کتاب‌های درسی بخوانیم، در آینده نه‌چندان دور؛ مامان نان داد.

۲ ۱۶

عکس سوم: رنگی، کادر افقی، یک خانم و آقا با چتر در زیر برف و درختی که صحنه را دو نیم کرده است.

صحنه‌ای چنین فرار و تصمیمی سریع و به‌موقع برای بستن چنین کادر متعادل و همسو و در جهت عوامل حرکتی در صحنه (انسان، باد، برف) که به گامی بند بوده جای اندیشیدن و تحسین دارد. نقش حرکت چه در شخصیت‌ها و چه در برفی که بی‌محابا بر سر و روی آنها می‌بارد و بادی که چنین بی‌محابا نفیر می‌کشد. حرکت شخصیت اصلی تصویر می‌باشد که در انسان و بارش برف و باد مشترک است. نقش رنگ که با تنه درخت در مرکز و به دو نیمه کردن عکس انجامیده نکته مهمی است که تقسیمی ساده را به کنشی جنسیتی حضور رنگ، زندگی، زیبایی، گرما در سویی و تیرگی و سرما در سویی دیگر تبدیل کرده است. تعادل فرمال عکس و دیگر نکات فنی در بهترین نکته و جلوه‌اش که همترازی کفه‌های ترازو را به‌خاطر می‌آورد. همانا در حرکت بودن دو رونده است که باتوجه به سنگینی کفه رنگی بازهم تعادل برقرار مانده و علت آن نیز در همین متحرک بودن کارکترها و ذهنیت ادامه‌دهنده مخاطب است که پیشاپیش کارکتر مرد را خارج از دید دانسته و کارکتر رنگی را جایگزین و در نظرش آورده است. حضور تابلوی کمرنگ قرمز رنگ در نقطه طلایی و شیب بام‌ها که مثلث‌های گوناگون به‌وجود آورده با دوایر چترها نقش‌های متفاوت و موثر خودشان را ایفا می‌کنند. موقعیت عکس فوق از مواردی است که بیننده را حتی درگیر عکاس نیز می‌کند، نخست موقعیت او در هنگام عکس گرفتن و اینکه آیا او هم زیر همین بارش برف و کوران بوده است؟ سپس جرقه این شات چگونه به ذهنش رسیده و دیگر موارد این‌چنینی. باری چتر به‌دست‌ها می‌روند ما می‌مانیم زیر چتری از پرسش‌های بی‌پاسخ‌مان.

۳ ۱۶

عکس چهارم: کادر عمودی، رنگی، خانمی با لباس گلدار در حال پاک کردن پوست گردو است.

نمابندی منفی (زاویه از پایین به بالا ـ نگاه مورچه‌ای) باعث ارزش بخشیدن به کار و شخصیت همانا نقطه کلیدی و مرکزی اثر شده است. این نمابندی در گام اول حرکت دیدگانی از پشت کپه گردوها و سپس گردوهای پرتاب‌شده به‌سمت جلوی صحنه و آنگاه برخورد با دست‌های دستکش‌دار و در نهایت به چهره کارکتر و محیط پشت‌سرش می‌رسیم. عمق میدان اریب که به‌واسطه نردبام پشت‌سر چشم را نیز به همان سو می‌برد و در یک‌سوم بالا نیز به‌خاطر تیرگی رنگ‌ها همین نکته تشدید می‌شود که از خلاف‌آمدهای جذاب صحنه است. غلبه رنگ‌های شاد و گرم (زرد، قرمز، قهوه ای) حرارت بخش تصویرند که با گل‌های سرخ روی لباس، کارکتر همنوازی این سمفونی را کامل می‌کنند خصوصا که حرکت دست رهبر ارکستر و نت‌ها پرتاب (سه گردو) شده به‌سوی مخاطب را نیز در لحظه داریم. سرشاری رنگ، حرکت و صدای برخورد گردوها بر همدیگر که برگرفته از شات به‌موقع است. 

بیقراری و احساس زندگی را به جان آدمی سرریز می‌کند. دست‌ها با آن دست‌کش‌های تیره و گردالی صورت که مهم‌ترین و انسانی‌ترین نقطه و گرانیگاه اثر است که بخشش از جان می‌کند و از طریق همان تک‌چشم نیمه‌بازش دعوت به درون می‌شویم تا دریابیم انسان و زیستش را، آنهم تنها در یک شات. نقش گردو در باورها و فرهنگ کوچه و بازار از گردوبازی گرفته تا «هر گردی گردو نیست» نکته فراموش‌نشدنی در پس ذهن همه ماست. برای همین باید به کوچه رفت و غلتان‌غلتان به‌دنبال گردوی خویش رویم، چراکه این خانه را گردو بی‌شمار است، اما با حساب و کتاب.

۴ ۱۶

سخن پایانی

چهار شات از همهمه خیابان و تنهایی حتی آن وقتی که با هم و کنار هم هستیم. صداهایی که در هم می‌پیچید و باز گوش خودمان را نوازش می‌دهد. 

اما در این تصاویر هرچه گوش می‌دهم با چشم‌هایم، تنها سکوت است که نعره می‌زند در دل شهر.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین