سکوت محیطزیست ایران در گفتوگوی جهانی
در چند دهه گذشته، حاکمیت ایران فراز و فرودهایی در تعامل با جهان بر سر حفاظت از محیطزیست تجربه کرده است. با این حال، دستکم در یک دهه اخیر که تبعات تخریب محیطزیستی در کشور بهشکل شدیدی بروز یافته و دولتها نیز در مهار این بحرانها ناکارآمدی عیان از خود نشان داده، حتی از ظرفیت تعامل با جهان برای بهبود اوضاع بهرهای نبردهاند. نه رفع تحریمها و بهرهگیری از ارتباطات اقتصادی جهانی، نه مشارکت موثر در کنوانسیونهای بینالمللی و نه پذیرش تعهدات اقلیمی مانند توافقنامه پاریس، در دستور کار جدی قرار نگرفته است. در حالی که ایران سالهاست در فهرست چند کشور اول جهان از نظر انتشار گازهای گلخانهای قرار دارد، اما با بیاعتنایی به نقش ویرانگر خود در تخریب اقلیم جهانی بهواسطه انتشار کربن و گرمایش زمین، نه گامی برای گذار به انرژیهای پاک برداشته و نه در مسیر احیای زیستبومها یا افزایش تابآوری محیطی حرکتی جدی و اثرگذار داشته است. یکی از دلایل ریشهای این انفعال تاریخی، اتکای مزمن به اقتصاد نفتی و استخراجی، گستره سرزمینی و کشاورزی بوده است. در واقع عواملی که توهم خودکفایی و بینیازی به جهان را در ذهن ساختار حکمرانی جا انداخته است؛ توهمی که ناتوانیاش در پاسخگویی به نیازهای امروز کشور، سالهاست آشکار شده است.

ایران؛ غایب بزرگ
ناصر مقدسی، رئیس سابق مرکز امور بینالملل سازمان حفاظت محیطزیست در گفتوگو با صمت با بیان اینکه تعامل با جهان درباره مسائل مربوط به تغییرات اقلیمی، بحثی کاملا روشن است و یک ضرورت محسوب میشود، گفت: این مسئله بهویژه برای کشورهایی مثل ما که آسیبپذیریشان نسبت به تغییرات اقلیم، باتوجه به نوع اقلیم ـ که در قسمت اعظم ایران با اقلیم خشک مواجهیم ـ بالاتر است. در گذشته، ایران حضور پررنگ و نقشآفرینی موثری در کنوانسیونها و مذاکرات بینالمللی داشته و حتی در مواردی هدایت برخی روندها را برعهده گرفته است
وی ادامه داد: مدیریت این موضوع و تعامل به کشورها در حوزه محیطزیست، مدیریتی پیچیده است. چگونه واقعا میتوان واقعیتهای اقلیمی خود را تطبیق داد؟ همین بحثی که تحتعنوان «ادبیات سازگاری» از آن یاد میشود. باید پرسید چگونه منابع آب، منابع زیستی، تنوع زیستی، امنیت غذایی و سایر حوزههای اقتصادی، بهویژه حوزه انرژی را باید با شرایط جدید تطبیق داد؟ این پرسشها ما را موظف میکند، با روشها و اصول جدید وارد عمل شویم.
مقدسی گفت: درباره کنوانسیونها و موافقتنامهها؛ اینها بسترهایی است برای همکاری جمعی کشورها تا در چارچوب خود، بتوانند در حوزههای علمی، تجربی، فناوری و مسائل مربوط به انتقال دانش، با یکدیگر دادوستد داشته باشند. معمولا کاری که در کنوانسیونها انجام میشود، دستیابی به یک اجماع جهانی درباره یک چالش جهانی است. این همان بحث عام است که میگویند «خرد جمعی» باید جمع شود تا ببیند چگونه میتوان مسئله را مدیریت کرد؛ با لحاظ کردن مسائل اقتصادی که بسیار تعیینکننده هستند.
وی بااشاره به اینکه در داخل کشور، ظرفیتهای بزرگی هم در بخش خصوصی، هم در بخشهای علمی و آکادمیک، هم در برنامهریزیها و اجرا و هم در مناسبات بینالملل وجود دارد، گفت: ما باید از ظرفیتهای ملی خود استفاده کنیم که متاسفانه کمتر این کار انجام میشود. قالب این کنوانسیونها، کشورها را دعوت میکند که همه ذینفعان را در مسائل مربوط به برنامهریزی، تصمیمسازی و اجرا، در حوزههای مرتبط با اقلیم و مدیریت ریسک تغییرات اقلیمی مشارکت دهند. این بحث را واقعا باید در سطوح سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرا جدیتر بگیریم.
مقدسی تصریح کرد: ایران به عضویت موافقتنامه پاریس در نیامده است. با این حال، این معاهده کار خود را شروع کرده و اکنون در فاز اجرایی است. مدتّها است که پرونده مباحث تئوریک و اجرایی بسته شده است. آمال و آرزوها گفته شده، مسائل علمی تبیین شده، دنیا فهمیده که اگر با همین روش موجود ادامه دهد، شرایط واقعا بدتر خواهد شد و راهحلها را نیز تعریف شده است. اکنون زمان، زمان اجرا است.
وی ادامه داد: بارها از سوی مقامات عالی کشور مطرح شده که مردم باید در این مسائل بهصحنه بیایند، اما کاری پیش نرفته است. وقتی از مردم صحبت میشود، منظور فعالان حوزه اقتصادی، حوزه انرژی و کسانی هستند که در حوزههای تولیدی فعالیت دارند. این افراد باید بیشتر مشارکت کنند و خواستهها و منویاتشان در این مسائل لحاظ شود.
رئیس سابق مرکز امور بینالملل سازمان حفاظت محیطزیست گفت: باتوجه به تمام مشکلاتی که اکنون بهلحاظ تغییرات اقلیمی و مسائل دمایی با آن مواجهیم، اکنون مطرح میشود که ۴ یا ۵ استان کشور در تنش آبی قرار دارند. مهم این است که چگونه باید از این بحران عبور کنیم و چگونه دولت مشارکت نهادهای علمی و خصوصی را بیش از گذشته در کنار خود داشته باشد، چه در سیاستگذاریها، چه در وضع قوانین و مقررات.
وی اضافه کرد: بحثهایی از این دست واقعا نیازمند آن است که تا حد امکان از ظرفیتهای ملی کشور استفاده شود. ما در کنوانسیونها یکی از فعالان بودیم. ایران در مذاکرات نقش رهبری داشت. اما بهمرور، این نقش در سالهای اخیر کمرنگ شده است و باید بازگردد.
مقدسی بیان کرد: به هر حال، ایران هم در قالب گروه چین و ۷۷ و هم در گروه کشورهای تحتکنترل، کشوری بود که موضعگیریهای خوبی داشت. همچنین هم در بحث تامین مالی و هم در بحث انتقال تکنولوژی بسیار فعال بود. میتوانیم باتوجه به منابع انسانی بسیار خوب و بخش خصوصی پویایی که داریم، با استارتآپهایی که داریم، واقعا برای دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم.همچنین میتوانیم بسیار بهتر از وضعیت فعلی، در سطح مذاکرات بینالمللی تغییرات اقلیم و تمامی کنوانسیونهای محیطزیستی، بهعنوان کنشگری فعال حضور داشته باشیم.
از پیشگامی تا عقبگرد
محمد درویش، عضو هیاتعلمی بازنشسته در موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در گفتوگو با صمت اظهار کرد: حقیقت این است که ایران بهنسبت خود، نهتنها گامی رو به جلو برای تعامل با جهان در حوزه محیطزیست برنداشته، بلکه در موارد بسیاری حتی به عقب بازگشته است؛ ایرانی که نخستین کشور جهان بود که در سال ۱۳۴۹ کنوانسیون جهانی رامسر را به دنیا معرفی کرد و به جهانیان نشان داد که تالابها نهتنها دشنام پست آفرینش نیست، بلکه پارهای ارزشمند از طبیعت هستند؛ ایرانی که در نخستین اجلاس جهانی محیطزیست، یکی از 5 کشوری بود که پیشنهاد نامگذاری پنجم ژوئن (برابر با ۱۵خرداد) بهعنوان روز جهانی محیطزیست را مطرح کرد. بهراستی ایران نسبت به زمان خود، نهتنها در خاورمیانه، بلکه در جهان، از پیشگامان حوزه محیطزیست بهشمار میرفت.
وی افزود: در همان نشست کنوانسیون رامسر، اسکندر فیروز، رئیس وقت سازمان حفاظت محیطزیست، سخنرانی ایراد کرد با هشدار نسبت به بهرهبرداری عقلایی از سرزمین. وی به جهانیان هشدار داد که اگر سبک زندگی خود را تغییر ندهند، بهزودی به نقطهای خواهیم رسید که دیگر چیزی برای از دست دادن باقی نمانده باشد.
درویش بیان کرد: دانشمندان جهان در سال ۲۰۱۳ دریافتند که از سال ۱۹۸۰ این اتفاق آغاز شده است؛ یعنی 8 سال پس از سخنرانی فیروز، در آغاز دهه 80 میلادی آخرین سالی بوده است که میزان تولید و مصرف کره زمین در زمانی که جمعیت زمین حدود ۴میلیارد نفر بود، برابر شد. از آن پس، ما با پدیدهای به نام مرز تخطی (Overshoot) روبهرو شدیم. اکنون، در ماه اوت، ما سهم کل سال را مصرف کردهایم؛ مردمی حدود ۸ میلیارد نفر که پس از آن، از ذخایر طبیعی زمین مصرف میکنند. همه این مسائل را در واقع، اسکندر فیروز پیشبینی کرده و هشدار داده بود.
عضو هیاتعلمی بازنشسته در موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور گفت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این مفاهیم از درجه اعتبار در ایران ساقط شدند. ۵۰ سال پیش، رئیس سازمان محیطزیست با برادر شاه درگیر میشد که چرا پارک ملی باید در اختیار سلطنت باشد؛ در حالی که امروز دنیا به این نتیجه رسیده که رمز موفقیت در حفاظت، استفاده خردمندانه مردمی از پارکهای ملی است.
درویش تصریح کرد: امروز، در بهترین حالت مقلد هستیم؛ هیچ نوآوری یا پیشگامی در حوزه محیطزیست نداریم و کارنامهمان واقعا غیرقابلدفاع است. ما جزو 5 کشور اول دنیا از نظر شدت بیابانزایی هستیم؛ جزو ۳ کشور اول دنیا از نظر نرخ فرسایش خاک هستیم. تقریبا تمامی تالابهای ثبتشده در کنوانسیون رامسر، اکنون یا خشک شده یا در معرض خشک شدن قرار گرفتهاند. بیش از 2 میلیون هکتار جنگل را در نیم قرن اخیر از دست دادهایم. بحران آلودگی هوا به مرزهای باورنکردنی رسیده است.
وی ادامه داد: گزارش مرکز پژوهشهای مجلس میگوید در سال گذشته، ۲۳ میلیارد دلار خسارت ناشی از آلودگی هوا پرداخت شده است. بیش از ۵۰ هزار نفر سالانه در ایران بهخاطر آلودگی جان خود را از دست میدهند. فقط در پایتخت، این رقم به ۷هزار نفر رسیده است. گردوغبار اکنون سراسر کشور را فرا گرفته و این نشان میدهد که ما نهتنها کارنامهای قابلدفاع در حوزه محیطزیست نداریم، بلکه نتوانستهایم حتی بین حکومت و متخصصان و فعالان محیطزیست، گفتوگو و تعامل موثر و پیشبرنده شکل دهیم.
وی با بیان اینکه فعالان محیطزیست در ایران معمولا یا بهسخره گرفته یا تهدید شده و به زندان افتاده و بهعنوان تهدید امنیتی تلقی شدهاند، گفت: نگاه امنیتی به کنشگریهای محیطزیستی بسیار گسترده است و همین مسئله ما را به وضعیتی رسانده که زیبنده کشوری که در گذشته پیشگام در ملاحظات محیطزیستی بود، نیست.
وی در پاسخ به این سوال که چه موانعی در حوزه محیطزیست برای تعامل با جهان وجود دارد و چرا پیوستن به توافقنامه پاریس با مقاومت جدی ساختار حاکم مواجه شد، گفت: جمهوری اسلامی در بسیاری از موارد با دولت امریکا در تضاد است، اما در اینجا ظاهرا اشتراک منافع وجود دارد. هم امریکا و هم ایران، باوجود اختلافات سیاسی، نسبت به اجرای توافقنامه پاریس نگرانی دارند؛ چراکه هر دو کشور اقتصاد نفتی دارند؛ اقتصادی که مبنای آن انتشار گازهای گلخانهای است و هر دو نگران هستند که اجرای توافقنامه پاریس به تولید و ثروتشان آسیب بزند.
این کارشناس محیطزیست گفت: ترامپ نماینده کارتلهای بزرگ نفتی است و تمام تلاش خود را برای تضعیف روند جهانی مقابله با گرمایش زمین بهکار بسته است. در ایران نیز سوءظن شدیدی نسبت به همهچیز وجود دارد. اگر کشورهای همسایه مانند امارات و عربستان بهسمت استقرار نیروگاههای خورشیدی نمیرفتند، شاید همین عزم اخیر برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران هم بهوجود نمیآمد.
وی اظهار کرد: ما را مدام مسخره میکردند که چرا کشوری نفتخیز باید بهسراغ انرژی خورشیدی برود. ایران تنها یک درصد جمعیت جهان را دارد، اما در میان 7 کشور اول تولیدکننده گازهای گلخانهای بوده که این یک رتبه واقعا شرمآور است.
درویش افزود: ما سالانه حدود ۴ میلیارد دلار از منابع گازی خود را بهواسطه فلرینگ (سوزاندن گازهای همراه نفت) از دست میدهیم. این رقم ۸۰ برابر بودجه سالانه سازمان محیطزیست است. اگر این سازمان میتوانست بهدرستی عمل کند، وضعیت کشور اینگونه نبود. هیچ عزمی برای مهار این ۴ میلیارد دلار و تبدیل آن به ارزشافزوده وجود ندارد و همچنان این گازها در حال سوختن است و مردم بیشتری را دچار بیماریهای مختلف میکنند. وی بااشاره به اینکه در قانون اساسی اصلی وجود دارد که بهروشنی تاکید میکند که حفاظت از محیطزیست لازمه حیات اجتماعی رو به رشد مردم ایران است، گفت: راهکار من، بازگشت به اصل ۵۰ قانون اساسی و وفاداری به آن است. کشوری که بهراستی باور داشته باشد، محیطزیست لازمه حیات است، با آن معامله نمیکند؛ دریاچه ارومیه را برای کشاورزی از بین نمیبرد، تالاب هورالعظیم را به پای نفت قربانی نمیکند و بهجای توسعه صنعت، با طبیعت در جنگ نخواهد بود.
سخن پایانی
مسیر محیطزیستی ایران، از جایگاه یک پیشگام جهانی در دهههای گذشته تا بدل شدن به غایبی بزرگ در صحنه کنشهای بینالمللی، داستانی تلخ از فرصتهای از دسترفته، سوءمدیریت و بیاعتمادی ساختاری به تعامل با جهان است. بحرانهای محیط زیستی در ایران دیگر صرفا یک مسئله علمی یا تخصصی نیست، بلکه به تهدیدی برای امنیت، سلامت عمومی و حیات اقتصادی بدل شده است.