اهنگ جدید همایون شجریان جنجال برانگیز شد| همایون شجریان و معمایی پنهان در اهنگ جدیدش
همایون شجریان آهنگی جدیدی با عنوان «خون از رُخم بشوی» را منتشر کرده است که بهنظر میرسد این اثر بهخلاف شاهکارهای ماندگار او، قابلیت زیادی برای ماندگاری در ذهن مخاطب ندارد.
همایون شجریان شعری از فریدون مشیری را انتخاب کرده است تا اثری با نام «خون از رُخم بشوی» را بخواند، اثری که بدون هیچ توضیح اضافهای روی صفحۀ همایون شجریان قرار گرفته است. متن شعر، عوامل تولید و تاریخ انتشار توضیحاتی است که در کپشن این اثر نوشته شده است.
«خون از رُخم بشوی» فضایی شبیه به آثار اخیر همایون شجریان دارد، فضایی که در آن ملودی حرف زیادی برای گفتن ندارد، صدای سازهای ایرانی چندان غالب نیست و تنظیم اثر براساس سازهای غربی است.
آهنگساز این اثر آرش گوران است و تخصص او بیشتر در زمینه موسیقی کلاسیک غرب است. در کارنامۀ آرش گوران رهبری ارکستر فیلارمونیک تهران دیده میشود که یکی از ارکسترهای محبوب در این ژانر از موسیقی است. گوران در سالهای گذشته اجراهایی درخشان با ارکستر فیلارمونیک تهران را به صحنه برده است و مخاطبان خاص خودش را داشته و دارد.
«خون از رُخم بشوی» یک ایراد مشترک با تعدادی از آثار اخیر همایون شجریان که در این چند سال خوانده دارد و آن اینکه قابلیت چندانی برای ماندگاری در ذهن مخاطب ندارد، مقایسه کنید این جنس از آثار را با آثاری مانند «قُلاب»، «چرا رفتی» یا «ایران من» که ملودی و شعر آنها در ذهن مخاطبان موسیقی ایران و طرفداران شجریان ماندگار شده است.
شاید مهمترین نقطه قوت «خون از رُخم بشوی» شعر و آواز آن است، آواز که مثل همیشه در بالاترین سطح اجرا شده است و شعر هم از سرودههای فریدون مشیری است. قابلیت این شعر بهگونهای است که هر شنونده براساس سلیقه و نگاه خود، میتواند برداشتی متفاوت از این اثر داشته باشد؛ یکی میتواند لزوم یکپارچگی وطن را از این شعر برداشت کند، دیگری میتواند آن را اعتراضی تصور کند، آن یکی میتواند این تصنیف را اثری برای گرامیداشت شهدای راهِ امنیت بپندارد.
در این میان اما وجه مشترک همۀ برداشتها از این شعر؛ مذمت خون و خونریزی در دل وطن است.
همایون شجریان در هفتههای گذشته تور کنسرتهایش در اروپا را لغو کرد. این اقدام او بسیار هوشمندانه بود. همایون میدانست که اگر کنسرتهایش را در اروپا برگزار کند، یک عده از او میخواهند که سمت معترضان بایستد و موضعی تند بگیرد، عدهای هم انتظار داشتند که او وارد موضوعاتی که هنوز ابعاد آن بهطور دقیق مشخص و معین نشده، نشود، در نهایت هر واکنشی از همایون شجریان موجب ایجاد فضایی دوقطبی میشد.
البته که لغو کنسرتهای اروپا هزینههای مادی زیادی برای همایون شجریان داشت، اما او کنسرتهایش در اروپا را لغو کرد تا همبستگیاش با مردم را نشان دهد و البته از تقویت فضاهای دوقطبیساز و ایجاد شکاف بیشتر در فضای جامعه جلوگیری کند.
بهنظر میرسد انتشار تصنیف «خون از رُخم بشوی» براساس سروده مشیری، هم مخالفت با هر گونه خشونت را اعلام میکند و هم تلاشی است تا بار دیگر مفهوم «وطن» را برای مخاطب برجسته سازد و همۀ طیفهای جامعه را به مفهومی بزرگ بهنام «ایران» سوق دهد، تفسیری که طبیعتاً با نگاههای بخشینگر و یکسویه، زاویه دارد و آنانی که تحلیلی و رویکردی یکجانبه درباره اتفاقات اخیر دارند، تمایل دارند تفاسیری از همین جنس را بر آثار سوار کنند و در این میان برخی تلاش میکنند تا «خون از رُخم بشوی» و خودِ همایون را بهنفع جریانِ فکری خود، مصادره به مطلوب کنند؛ و این درست همان حرکتی است که خیانت در حق این هنرمند است.
البته در تولید این اثر نوعی «عجله» هم احساس میشود، عجلهای که گویا ناشی از فشارها به همایون شجریان بوده است تا مقابل اتفاقات اخیری که در کشور رخ داده است، موضعگیری کند، شاید همین عجله موجب شده است که ضعفهایی در این تصنیف وجود داشته باشد؛ ضعفهایی که در نهایت میتواند مانعی باشد بر اینکه این تصنیف بهجهت موسیقایی ظرفیتی مشابه سایر آثار ماندگار او نداشته باشد.
شجریان هنرمندی مستقل است که برایش تمام مردم ایران، هموطن هستند و خون هر کدامشان که ریخته شود، برای او ناراحتکننده است.
دست مرا بگیر، که آب از سرم گذشت
خون از رخم بشوی، که تیر از پرم گذشت
سر برکشیدم از دلِ این دود، شعلهوار
تا این شب از برابر چشمِ ترم گذشت
شوق رهاییام درِ زندان غم شکست
بوی خوش سپیدهدم از سنگرم گذشت
با همرهان بگوی سراغ وطن گرفت
هر جا که ذرهذرۀ خاکسترم گذشت
خورشیدها شکفت ز هر قطره خون من
هر جا که پارههای دل پرپرم گذشت
در پردههای دیدۀ من، باغ گل دمید
نام وطن چو بر ورق دفترم گذشت
قطعه «خون از رُخم بشوی»
تقدیم به مردم شریف سرزمینم
نوازندگان:
ویلن و ویلن آلتو:
پدرام فریوسفی
پیمان ابوالحسنی
رایین نورانی
نگار فرجی
ویلنسل:
مهدی عبدی
کنترباس:
هادی اسماعیلی
هورن:
مهسا یوسفینژاد
پیانو:
آرش گوران
ضبط، میکس و مستر: رضا فرهادی
ضبط آواز: کاوه عابدین
عکس و طرح : مهدی پاکدل