فرصتهای صنعت بازیافت
الهه دبیریان- فعال حوزه آموزش مدیریت پسماند
صنعت بازیافت، ظرفیتهای قابلتوجهی برای ایجاد اشتغال در سطح ملی و محلی دارد. این صنعت میتواند فرصتهای شغلی متنوعی در مراحل مختلف فرآیند بازیافتی و پردازشی مثل ایجاد شغل برای کارگران در جمعآوری زبالهها و تفکیک مواد قابل بازیافت در مبدأ، ایجاد کند. همچنین میتوان به فرآوری مواد بازیافتی با ایجاد فرصتهای شغلی در کارخانهها و کارگاههای بازیافت برای پردازش مواد و تبدیل آنها به محصولات جدید و توسعه فناوریهای بازیافت از طریق ایجاد شغل در زمینه تحقیق و توسعه فناوریهای نوین برای بهبود فرآیندهای بازیافت اشاره کرد.
از دیگر فرصتهای شغلی، توزیع و فروش محصولات بازیافتی و فرصتهای شغلی در بخشهای بازاریابی، فروش و توزیع محصولات تولیدشده از مواد بازیافتی یا ایجاد شغل برای مربیان و کارشناسانی که در زمینه آموزش عمومی و آگاهیبخشی درباره بازیافت فعالیت میکنند، است. همچنین فرصتهای شغلی در مدیریت پروژههای بازیافت و نظارت بر اجرای سیاستهای مرتبط و... از دیگر مواردی است که میتوان به آن پرداخت.
این صنعت نهتنها به کاهش آلودگی محیطزیست کمک میکند، بلکه میتواند به توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال پایدار در جوامع محلی و ملی منجر شود.
مدیریت نادرست پسماند میتواند تاثیرات منفی گستردهای بر اقتصاد کشور داشته باشد. با تحمیل هزینههای محیطزیستی بالا؛ برای مثال دفن غیراصولی و عدمبازیافت مناسب میتواند سالانه میلیاردها تومان خسارت محیطزیستی از جمله آلودگی خاک، آب و هوا، به کشور وارد کند.
عدماستفاده بهینه از مواد قابلبازیافت و زبالههای آلی بهمعنای از دست دادن فرصتهای اقتصادی برای تولید انرژی، مواد اولیه و محصولات جدید است و باعث هدررفت منابع اقتصادی میشود.
همچنین میتواند منجر به کاهش بهرهوری اقتصاد از طریق آلودگیهای ناشی از مدیریت نادرست پسماند و کاهش کیفیت زندگی و بهرهوری نیروی کار شود و عدمتوسعه صنعت بازیافت و استفاده از فناوریهای نوین میتواند فرصتهای شغلی بسیاری را از بین ببرد.
برای تشویق شهروندان به مشارکت در تفکیک پسماند، بازمصرف، بهیافت و بازیافت پسماندها میتوان از راهکارهای چندی بهرهمند شد. نخستین مورد، آموزش و آگاهیبخشی است که از طریق برگزاری کارگاهها، کمپینهای آموزشی و استفاده از رسانهها برای افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت تفکیک پسماندها پیش از مبدأ، در مبدأ، بهیافت و بازیافت میسر میشود. دومین مورد، مشوقهای مالی و ارائه تخفیف در قبوض خدمات شهری یا پاداشهای مالی برای افرادی است که بهطورفعال در فرآیند تفکیک و بهیافت مشارکت میکنند. سومین مورد هم ایجاد زیرساختهای مناسب مثل نصب سطلهای تفکیک پسماند در محلهها و مکانهای عمومی برای دسترسی آسانتر شهروندان است.
مورد چهارم، برنامههای تشویقی اجتماعی مثل برگزاری مسابقات یا برنامههای محلی هستند که به مشارکت در تفکیک و بازیافت پاداش میدهند، مانند اهدای جوایز به محلههایی که بیشترین میزان تفکیک و مدیریت پسماند پیش از مبدأ و در مبدأ را دارند. پنجمین راهکار، استفاده از فناوری و توسعه اپلیکیشنهایی است که اطلاعات مربوط به شناخت، تفکیک و بازیافت پسماندها را ارائه میدهند و شهروندان را در فرآیند تفکیک پسماند و مدیریت زبالههایشان راهنمایی و یاری میکنند.
مورد ششم، همکاری با کودکستانها، مدارس و دانشگاهها و آگاه کردن دانشآموزان و دانشجویان درباره معضل مدیریت نادرست پسماند و تشویق آنها به مشارکت در پروژههای محیطزیستی است و در آخر ایجاد حس مسئولیت اجتماعی و تاکید بر تاثیرات مثبت بازیافت بر محیطزیست و جامعه و همینطور ایجاد حسمسئولیت در شهروندان است.
آلمان و سوئیس با اجرای سیستمهای پیشرفته بازیافت و کاهش ضایعات، بهعنوان یکی از پیشروترین کشورها در مدیریت پسماند شناخته میشوند. آلمان توانسته است از طریق بازیافت مواد و تولید انرژی از زبالهها، درآمد قابلتوجهی کسب کند.
سوئد نیز با تبدیل زبالهها به انرژی و واردات زباله از سایر کشورها برای بازیافت، نهتنها هزینههای انرژی خود را کاهش داده است، بلکه درآمدی سالانه از این فرآیند کسب میکند.
کشور سنگاپور با استفاده از فناوریهای نوین و بازیافت بیش از ۵۹ درصد زبالههای خود، توانسته است مدیریت پسماند را به یک فرآیند اقتصادی پایدار تبدیل کند. کرهجنوبی با بازیافت ۴۹ درصد زبالههای خود و استفاده از سیاستهای تشویقی، توانسته است تاثیرات اقتصادی مثبتی از مدیریت پسماند داشته باشد. همچنین هلند بهعنوان یکی از پیشگامان اقتصاد چرخشی شناخته میشود. هلند با تمرکز بر طراحی محصولات قابلبازیافت و استفاده مجدد، توانسته است زبالههای دفنی را بهحداقل برساند.
از نظر فرهنگسازی، کشورهایی مانند ژاپن و سوئد در مدیریت پسماند پیشرو هستند. این کشورها توانستهاند فرهنگ تفکیک پسماند و بازیافت را به بخشی از زندگی روزمره شهروندان تبدیل کنند. در ژاپن، تفکیک زباله بهعنوان یک وظیفه شهروندی تلقی میشود. قوانین سختگیرانه و آموزش از سنین کودکی باعث شده است که مردم بهطوردقیق زبالهها را تفکیک کنند و به کاهش تولید زباله توجه ویژهای داشته باشند. سوئد نیز با ایجاد فرهنگ استفاده از پسماندها بهعنوان منبع انرژی، توانسته است مردم را به مشارکت در بازیافت و کاهش دفن زباله تشویق کند. کشورهای عضو اتحادیه اروپا از سیاستهای جامع مدیریت پسماند بهرهمند هستند، از جمله استراتژیهای کاهش، استفاده مجدد و بازیافت. این سیاستها به کاهش دفن زباله و افزایش بازیافت کمک کردهاند.