تجارت، صلح و آینده روابط ایران و امریکا
مرتضی اللهداد، کارشناس اقتصاد انرژی
پس از پایان جنگ جهانی دوم و در سایه ویرانیهای دو جنگ پیاپی، قدرتهای پیروز به این نتیجه رسیدند که گسترش تجارت جهانی میتواند ابزاری مؤثر برای جلوگیری از جنگهای جدید باشد. این باور ریشه در نظریه وابستگی متقابل اقتصادی داشت؛ با این مضمون که کشورهایی که با یکدیگر روابط اقتصادی و تجاری گسترده دارند، هزینههای درگیری را بسیار سنگین میبینند و انگیزههای بیشتری برای حفظ صلح مییابند. این فلسفه به شکلگیری نهادهایی چون موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت (GATT) و بعدها سازمان جهانی تجارت (WTO) انجامید. باتوجه به این پیشینه موفق، این پرسش مطرح میشود که آیا همین الگو میتواند در روابط ایران و امریکا نیز به کار گرفته شود؟ آیا گسترش تجارت میان این دو کشور میتواند به کاهش تنشهای دیرینه منجر شود؟
تجارت ابزار کاهش تنش
برمبنای تجربههای تاریخی، روابط اقتصادی پایدار میتواند مانند پلی بر شکافهای سیاسی عمل کند. وابستگی متقابل اقتصادی، در حالی که استقلال سیاسی کشورها را حفظ میکند، آنان را به لحاظ منافع اقتصادی به یکدیگر گره میزند. در مورد ایران و امریکا هم یک شبکه تجاری، گرچه کوچک و محدود در آغاز، میتواند با ایجاد منافع مشترک، منطق هزینه-فایده تخاصم را تغییر دهد. در چنین شرایطی، نهتنها جنگ، بلکه حتی تداوم تحریمها و تخاصمهای دیپلماتیک برای هر دو طرف پرهزینهتر خواهد شد.
موانع ساختاری موجود
با این حال، واقعیتهای موجود نشان میدهد پیادهسازی این مدل آسان نیست. بیاعتمادی عمیق تاریخی بین دو کشور -از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ گرفته تا بحران گروگانگیری و سپس دههها تحریمهای اقتصادی- سد راه روابط عادی شده است. افزون بر این، تضاد منافع منطقهای، بهویژه حضور ایران در خاورمیانه و حمایت امریکا از برخی دولتهای منطقهای، بر عمق شکافها افزوده است. همچنین فشار گروههای داخلی در هر دو کشور، از لابیهای مخالف عادیسازی روابط گرفته تا جریانهای سیاسی تندرو، مانع از پیشرفت گفتوگوهای اقتصادی میشود.
مسیرهای ممکن برای آغاز
باوجود این موانع، میتوان به طراحی یک مسیر تدریجی برای گسترش روابط اقتصادی اندیشید. این مسیر میتواند با پروژههای کوچک و کمهزینه آغاز شود؛ پروژههایی که حساسیتهای سیاسی کمتری دارند و در عین حال، نماد اعتمادسازی متقابل هستند. برای نمونه، همکاری در حوزههای بشردوستانه مانند دارو، فناوریهای پزشکی یا انرژیهای پاک میتواند آغازی معقول باشد. ایجاد کانالهای بانکی محدود برای تجارت کالاهای بشردوستانه یا توافق بر سر پروژههای مشترک در حوزه محیط زیست، از دیگر گزینههای اولیه خواهد بود.
در نهایت، گسترش روابط تجاری میتواند ابزاری کارآمد برای کاهش تنشهای تاریخی بین ایران و امریکا باشد. این مسیر البته نیازمند صبر، اراده سیاسی قوی و معماری دقیق دیپلماتیک است. همانگونه که تاریخ پس از جنگ جهانی دوم نشان داد، تجارت تنها زمانی به صلح منتهی میشود که در کنار آن، تلاشهای آگاهانه برای رفع سوءتفاهمها و بازسازی اعتماد نیز صورت گیرد. گرچه مسیر سختی در پیش است، اما منافع بلندمدت صلح و توسعه اقتصادی، ارزش این تلاش را دارد.