نقش نهادهای نظارتی در کاهش حوادث
محیالدین حسینیمقدم کارشناس مطالعات فرهنگی و رسانه
ایمنی در محیطهای کار و ترافیک یکی از اصلیترین شاخصهای توسعهیافتگی جوامع مدرن است. در ایران، وقوع حوادث مکرر در حوزههای مختلف از جمله محیطهای کاری و جادهها، زنگ خطری برای مسئولیتپذیری اجتماعی و ضرورت بازنگری در سیاستهای نظارتی و مدیریتی است. این مقاله به تحلیل علمی- پژوهشی این مسئله میپردازد و با بهرهگیری از ادبیات نظری مرتبط با مسئولیت اجتماعی، سیستمهای نظارتی و مدیریت بحران، ابعاد مختلف این حوادث را بررسی و راهکارهایی برای کاهش آنها ارائه میکند.
مسئولیت اجتماعی (Corporate Social Responsibility) یکی از مفاهیم کلیدی در مدیریت سازمانهاست که بر التزام سازمانها و نهادهای دولتی به رعایت اصول اخلاقی و ایمنی در فعالیتهای خود تأکید دارد. کارول (۱۹۹۱) در مدل کلاسیک خود از مسئولیت اجتماعی، چهار سطح را تعریف میکند: مسئولیت اقتصادی، حقوقی، اخلاقی و بشردوستانه. در زمینه حوادث ناشی از کار و تصادفات ترافیکی، دو سطح حقوقی و اخلاقی از اهمیت ویژهای برخوردارند. این سطوح بر رعایت قوانین ایمنی، نظارت مستمر بر فعالیتها و همچنین توجه به حقوق و سلامت افراد در محیطهای کاری و جادهها تأکید دارند.
نظارت دولتی به عنوان یکی از ابزارهای اصلی در مدیریت ایمنی، نقش مهمی در کاهش حوادث دارد. هاوسر (۲۰۰۸) در نظریه نظارت و کنترل، بیان میکند که سیستمهای نظارتی کارآمد باید علاوه بر اعمال مقررات، به ارزیابی مستمر عملکردها و فرآیندها بپردازند تا از بروز حوادث و فجایع جلوگیری شود. در ایران، ضعف نظارت دولتی بهویژه در حوزههای کار و ترافیک، یکی از عوامل کلیدی در وقوع این حوادث است که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
تحلیل حوادث ناشی از کار: ضعفهای سیستماتیک و مسئولیتپذیری اجتماعی
حوادث ناشی از کار، بهویژه در بخشهایی همچون معادن، نشاندهنده ضعف در رعایت اصول ایمنی و فقدان نظارت کارآمد است. طبق گزارشهای سازمان بینالمللی کار (ILO)، رعایت اصول ایمنی در محیطهای کاری نیازمند آموزش مداوم نیروی کار، نظارت مستمر بر تجهیزات و فرآیندهای کاری و ارتقای زیرساختهای ایمنی است. در ایران، عدم رعایت این اصول منجر به وقوع حوادث مکرری همچون ریزش معادن یا سقوط تجهیزات شده است که نشاندهنده ضعف در مدیریت ریسک و مدیریت بحران است.
با توجه به نظریههای مدیریت بحران، بهویژه مدل میتروف و انسترانگ (۲۰۰۰)، سه مرحله کلیدی در جلوگیری از حوادث وجود دارد: پیشگیری، آمادگی و واکنش. در ایران، به نظر میرسد که ضعف در مرحله پیشگیری و آمادگی نقش عمدهای در وقوع این حوادث دارد. عدم اجرای دقیق قوانین ایمنی، نبود آموزشهای مؤثر و ناکارآمدی سیستمهای نظارتی از جمله عواملی هستند که نیازمند بازنگری و تقویت جدی هستند.
حوادث ترافیکی: بین بحران فرهنگی و
نقص زیرساختها
تصادفات ترافیکی در ایران یکی از چالشهای جدی جامعه است که هر ساله جان هزاران نفر را میگیرد. طبق نظریههای رفتارشناسی اجتماعی، فرهنگ رانندگی و رعایت قوانین ترافیکی نقش مهمی در کاهش تصادفات دارد. راجرز (۱۹۸۳) در نظریه پذیرش نوآوری، بیان میکند که برای تغییر رفتارهای اجتماعی، نیاز به آموزش و تقویت انگیزههای درونی افراد است. در ایران،
عدم رعایت قوانین رانندگی و ضعف در آموزش رانندگان از جمله عواملی است که به افزایش تصادفات دامن میزند.
از سوی دیگر، نظریه زیرساختها (Infrastructure Theory)، که توسط مارشال و ویلیامز (۲۰۰۲) مطرح شده است، تاکید دارد زیرساختهای مناسب جادهای و سیستمهای هوشمند ترافیکی میتوانند به کاهش چشمگیر تصادفات کمک کنند. در ایران، نقصهای جدی در زیرساختهای جادهای، نبود علائم هشداردهنده کافی و عدم استفاده از فناوریهای نوین ترافیکی از دیگر عواملی است که به افزایش تصادفات کمک کرده است.
تقویت مسئولیتپذیری اجتماعی و بهبود سیستمهای نظارتی برای کاهش حوادث ناشی از کار و تصادفات ترافیکی، نیازمند رویکردهای جامع و سیستماتیک هستیم. بر اساس ادبیات نظری مرتبط با مدیریت بحران و مسئولیت اجتماعی، راهکارهای زیر میتواند به کاهش این حوادث کمک کند:
۱. افزایش آموزش و فرهنگسازی: با توجه به نظریههای رفتاری و پذیرش نوآوری، برگزاری دورههای آموزشی مستمر برای کارگران و رانندگان و ترویج فرهنگ ایمنی و رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی از اهمیت بالایی برخوردار است.
۲. تقویت نظارت و اجرای قوانین: بر اساس نظریه نظارت و کنترل، نظارت مستمر و دقیق بر رعایت قوانین ایمنی در محیطهای کاری و جادهها ضروری است. وزارتخانههای مرتبط باید با بهرهگیری از سیستمهای نظارتی هوشمند و ارزیابی مداوم، از وقوع حوادث جلوگیری کنند.
۳. بهبود زیرساختها: با توجه به نظریه زیرساختها، توسعه و بهبود زیرساختهای جادهای و محیطهای کاری از جمله اولویتهای کلیدی است. این شامل بهروزرسانی تجهیزات، راهاندازی سیستمهای هوشمند ترافیکی و همچنین ارتقای زیرساختهای ایمنی در معادن و کارخانهها میشود.
۴. شفافیت و انتشار گزارشهای دقیق: یکی از اصول کلیدی در مدیریت بحران و مسئولیت اجتماعی، شفافیت و انتشار گزارشهای دقیق از حوادث است. این گزارشها میتوانند به درسگیری از گذشته و جلوگیری از تکرار حوادث کمک کنند.
نتیجهگیری
حوادث ناشی از کار و تصادفات ترافیکی در ایران نشاندهنده ضعف در مسئولیتپذیری اجتماعی و ناکارآمدی سیستمهای نظارتی است. براساس ادبیات نظری مرتبط، تقویت نظارت، بهبود زیرساختها، و افزایش آموزش و فرهنگسازی از جمله راهکارهای کلیدی برای کاهش این حوادث است. ایمنی، بهعنوان یکی از حقوق بنیادین هر فرد، باید در اولویت سیاستهای عمومی قرار گیرد تا بتوانیم به سوی آیندهای ایمنتر و پایدارتر حرکت کنیم.