معدنکاری سالم
علیخان نصر اصفهانی عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد
باوجود اهمیت بالای معدن و معدنکاری در اقتصاد ایران، بسیاری معتقدند حفظ محیطزیست، منابعطبیعی، میراث فرهنگی و بهطورخلاصه هر آنچه بهعنوان سرمایههای طبیعی و فرهنگی در اختیار بشر قرار دارد، اهمیت بسیار بالاتری نسبت به معدنکاری دارد. ذات معدنکاری بهشکلی است که باعث برهمخوردن محیطزیست و مرفولوژی طبیعی میشود و در بسیاری مواقع منظرهای طبیعی را مخدوش میکند. برای اینکه بدون آسیب به طبیعت و داشتههای طبیعی و فرهنگی کشور بتوانیم معدنکاری داشته باشیم، نیازمند فعالیت سالم هستیم. معدنکاری سالم به این معنا است که برای انجام آن تمام تمهیدات زیستمحیطی و مرفولوژی و حتی فضای ریختشناسی در نظر گرفته و عملیات معدنکاری باتوجه به محدودیتها و ضرورتهای آن طراحی شود.
معادن میتوانند خود بانی و متولی حفظ منابعطبیعی، محیطزیست و حتی میراث فرهنگی کشورمان شوند، چراکه در بخشهایی مانند نخلک یا بسیار از مناطق دیگر کشور، معادن ارزش تاریخی و باستانی دارند و میتوانند به یکی از جاذبههای تاریخی و باستانی تبدیل شوند و با عنوان ژئوتوریسم و زمینگردشگری به دنیا معرفی میشوند، بنابراین باید آنها را حفظ کرد تا از جاذبههای گردشگری آن هم بهرهمند شد و شرایطی ایجاد کرد که مردم دنیا و علاقهمندان بتوانند از مناطق معدنکاری تاریخی کشور ما که در تهران، کرمان، اصفهان، خراسان یا بسیاری از نواحی دیگر پراکندهاند، دیدن کنند. افتخار میکنیم به فعالیتهای معدنی که در گذشته داشتهایم و آثار باستانی چند هزار سالهای که داریم که نشان میدهد در کشور ما خلاف بسیاری از مناطق پیشرفته دنیا در هزاران سال پیش هم، عملیات معدنکاری وجود داشته است که با عنوان معدنکاری شدادی از آن یاد میشود،از اینرو ضمن احیای این مناطق، برای جلوگیری از آسیب رسیدن به این محدودهها، باید از عملیات معدنکاری جدید در این مناطق جلوگیری شود. در اصل، خود این مناطق جزو میراث فرهنگی ما و افتخار هر ایرانی بهشمار میروند. اینکه نیاکانمان از گذشتههای دور در زمینههای معدنکاری و صنعت، فعالیتهای مثبتی داشتهاند، قابلتوجه است. معدنکاری یک فعالیت تجاری است، بنابراین ارگانهایی مثل محیطزیست، منابعطبیعی، میراث فرهنگی و گردشگری و متولیان این حوزهها در استانها باید نگران باشند و تمهیدات و پیشبینیهای لازم را داشته باشند و در هماهنگی کامل با ادارات صنعت، معدن و تجارت استانها مراقبت کنند که عملیات معدنکاری به داخل محدودههای حفاظتشده طبیعی و فرهنگی کشیده نشود. معدنکار وقتی در ابتدای کار مجوز لازم را دریافت نکند، قاعدتا نمیتواند هیچگونه فعالیت معدنی انجام دهد. پس در بسیاری از موارد اشکال از معدنکاری نیست؛ اشکال در سازمانهای متولی است که باید مطالعات علمی کافی داشته باشند تا بتوانند حوزهها و محدودههای ممنوعه را معرفی کنند تا وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت براساس حوزهها و محدودههای طبیعی، فرهنگی یا باستانی اجازه هیچگونه فعالیت معدنکاری را صادر نکند. اگر به هر ترتیبی مجوزی صادر شود، مسئولیت قانونی برعهده معدنکار نیست. من معتقدم سازمانهای متولی باید محدودههایی را هم که نیاز به مطالعه دارند، مانند محدودههای حفاظتشده اعلام کنند و حتی اگر معدنکاری در محدودهای تاثیر مستقیم بر میراث طبیعی، فرهنگی یا تاریخی کشور نداشته باشد، باز باید کارشناسان و مسئولانی از سازمانهای مربوطه مرتب به مناطق معدنکاری سرکشی کنند و از پروژهها بازدید بهعمل آورند، زیرا عملیات معدنکاری بهواسطه جادهسازی، رفتوآمد ماشینآلات، جابهجایی باطله و امثال آن میتواند باعث بههمریختگی و آسیب به محدوده شود. برایناساس در بسیاری موارد نمیتوان آسیبهایی را که به محیطزیست یا اماکن تاریخی و فرهنگی کشور وارد میشود، به گردن معدنکاری انداخت. به این منظور، باید از توان و دانش دانشگاهها نیز بهره برد و با همکاری محیطهای دانشگاهی و انجیاوها، برنامهریزی درستی در این زمینه انجام شود.
حتی در صورت نیاز باید از توان و تخصص محیطهای دانشگاهی دیگر کشورها هم استفاده کرد و با همکاری مشترک، محدودههای پراهمیت شناسایی و حریم آنها مشخص شوند. این محدودهها ثابت و تغییرناپذیر نیستند و مرتب باید موردبازنگری قرار گیرند، زیرا قسمتهایی که به هر علتی یک دوره در محدوده حریم قرار نگرفتهاند، شاید واجد ظرفیتهایی باشند که در مرحله بازنگری شناخته شود. البته در چنین شرایطی باید تمهیداتی اندیشید که ضرر و زیان فعالان اقتصاد و صنعت جبران شود، اما معدنکاری یا هر عملیات صنعتی دیگری باید در آن محدودهها متوقف شود تا آسیب بیشتری به میراث طبیعی و فرهنگی کشور ما وارد نیاید.