مجالی برای آزمون و خطا نیست
حسن صفرخانی-کارشناسارشد برنامهریزی راهبردی
جناب آقای دکتر ظریف رئیس شورای راهبردی انتقال دولت چهاردهم در صداوسیما و سایر شبکههای اجتماعی نکاتی را درباره شاخصها و فرآیند شناسایی و معرفی و انتخاب و گزینش وزیران کابینه دولت چهاردهم برای معرفی به رئیسجمهوری محترم و نهاییسازی و معرفی به مجلس ارائه کردند که قابلستایش، ملاحظه و در عین حال میتواند مورد نقد قرار بگیرد؛ فارغ از نقدهای پرحاشیه سیاسی و برداشتهای غیرمنطقی و گاهی اوقات به دور از انصاف، نکاتی پیرامون آن تقدیم رئیسجمهوری محترم؛ جناب آقای دکتر ظریف و شورای راهبردی و انتقال دولت چهاردهم میشود.
۱- شرایط کشور در وضعیت طبیعی و نرمال نیست؛ وضعیت کشور به دلایل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وضعیتی خاص است. کشور در این شرایط نیازمند کابینهای متعهد، متخصص، قوی، منسجم، کارآزموده، مجرب و بهرهمند از دانش و بینش و دارای روحیه خستگیناپذیر و مردمی و جهادی است و با پوزش، الان گاه آزمودن نیست، گاه بهرهبرداری از آزمودهها است. کشور امروز نیازمند مدیران عالی و برجسته، کارآزموده، پرتوان، سیاستمدار، سیاستگذار، دارای پیشینهای از مدیریت آزمودهشده و کارآمد و در عین حال همراهی و بهرهمندی از مدیران جوان، پرانگیزه، مجرب، توانمند، خلاق، برخوردار از دانشهای نوین و مسلط به فناوریهای روز در میدان عملیات است. بنابراین در این کارزار سخت، انتخاب و گزینش ۶۰ درصد از اعضای کابینه از میان کسانی که تا به حال تجربه مدیریت وزارت را نداشتهاند،کار درستی نیست.
۲- جوانگرایی در حوزه مدیریت اجرایی کشور و ضرورت گردش نخبگان و بهرهمندی از ظرفیت پرتوان و پرانگیزه مدیریت جوانان مجرب و کارآزموده و کارآمد اصل اساسی برای توسعه و پیشرفت است و البته اساس آن هم شاخصهای شایستگی است اما دقت کنیم این سیاست باید در یک فرآیند منطقی و گذر از گردنههای مدیریتی تنظیم شود و مورد تاکید قرار گیرد و تجربه جوانگرایی در مدیریتهای عالی بدون توجه به فرآیند منطقی این سیاست، تجربه مثبتی در مدیریت عالی کشور در دهههای اخیر ثبت نکرده و موجب آزمون و خطاهای بسیار و گاه جبرانناپذیر شده است. بهویژه باتوجه به شرایط جنگ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پیشرو و تحریمهای ظالمانه. البته باید به این مهم توجه کرد و البته این بهمعنای استفاده از مدیران ناکارآمد، میانسال و کمتوان... نیست. در نتیجه مدیریت اجرایی کشور که عرصه تصمیمهای مهم و تاثیرگذار است، مجالی برای آزمون و خطا نیست و بکارگیری نیروهای جوان فقط در صورتی نتیجه مطلوب خواهد داشت که با فرآیند بسیار مهم «انتقال تجربه» همراه باشد تا از هرگونه اتلاف زمان، توان و هزینه جلوگیری شود. با اتخاذ چنین رویکردی است که میتوان «آرمانگرایی» را با «واقعنگری»، «نوآوری» را با «تجربه» و «ریسکپذیری» را با «احتیاط» تعدیل و با کمترین خطا بهکار بست.
۳- توجه به میانگین سنی در کشورهای مطرح توسعهیافته، نشاندهنده بهرهمندی از افراد میانسال، پرتوان و مدیر و مدبر و مجرب و متخصص در هدایت مدیریتهای عالی یک کشور به سوی اهداف تعیینشده و اجرای برنامههای توسعه است (نگاهی به آمار سال ۲۰۲۱ برخی کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه قابلتوجه است)، بنابراین سیاستهایی مانند جوان شدن کابینه الزاما نمیتواند به تحولات عمیق و تسریع در روند توسعه بینجامد. اگرچه ممکن است مولفهای اثرگذار باشد. این نکته بهویژه درباره کشورهایی مصداق دارد که در نبود ساختارهای مترقی و مستقل حاکمیتی، فقط بهدنبال مظاهر و نمودهای «توسعهگرایی» بوده و تنها بهواسطه ترسیم چشماندازهای بلندپروازانه در زمینههایی چون اقتصاد و فناوری، ترغیب شدهاند تا امور را به مدیران جوان واگذار کنند. نمونههایی از این نوع «توسعهیافتگی تکبعدی» در برخی کشورهای منطقه خاورمیانه بهوضوح مشهود است.
۴- در جامعهشناسی اصطلاحی وجود دارد با عنوان تاخر فرهنگی به این معنا که در بکارگیری برخی پدیدههای اجتماعی اگر آن پدیده بهشکل کامل اجرا نشود، جامعه دچار آسیب و عدمبهرهمندی کامل میشود که به آن تاخر فرهنگی گفته میشود، بهطورمثال ما اتومبیل را وارد جامعهای میکنیم، اما اگر فرهنگ استفاده بهینه، جاده مناسب، مراکز سوختگیری، قوانین راهنمایی و رانندگی، مراکز خدمات و.... را کسب نکرده باشیم، بسیار طبیعی است که بهرهمندی لازم و کافی را نبرده و دچار تاخر فرهنگی خواهیم شد.
قطعا این نگاه و بهرهمندی از تمام ظرفیتهای ملی و استفاده از شایستگیهای اقوام، مذاهب، ادیان، زنان و جوانان و... امری پسندیده بلکه ضروری است، اما مهمتر از آن نگاه منظومهای و کامل و فراهم کردن زمینههای طبیعی و فرآیندهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی لازم مثل ایجاد احزاب شناسنامهدار و ساختارمند و پاسخگو و حمایت حاکمیت از شکلگیری احزاب قدرتمند و در عین حال دارای چارچوب و قدرت لازم برای جذب و پرورش استعدادهای سیاسی و مدیریتی و حضور فعال در فضای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور است.
۵- امروزه برای گزینش بهترین افراد برای مسئولیتهای مختلف از سطوح عالی تا سطوح کارشناسی از روش کانون ارزیابی استفاده میکنند. مرکز یا کانون ارزیابی رخدادی است که در آن تعدادی کاندیداها از طریق آزمونها و تمرینها توسط ارزیابان آموزشدیده، از نظر شایستگی، موردمشاهده و ارزیابی قرار میگیرند. امتیاز کلی شرکتکنندگان در جلسه اجماع و طی نشستی بین ارزیابان یکپارچه میشود. مهمترین نکته در این فرآیند، افراد ارزیاب هستند که از حوزههای مختلف تخصصی و بهصورت آموزشدیده، افراد را ارزیابی میکنند و برای مثال افراد از حیث روانشناختی و علوم رفتاری، مدیریتهای عمومی و حرفهای، مدیریتهای تخصصی، دانش و بینش حوزه تخصصی و... توسط متخصصان ارزیابی و نتیجه بررسی کانون ارزیابی در اختیار شورای تصمیمگیری قرار میگیرد. اگرچه فرصت محدود است و این فرآیند مقداری زمان میبرد، اما بهترین روش برای انتخاب بهترینها است.
۶- توجه به ملاحظات قانونی در گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی با ویژگیهای خاص مجلس دوازدهم باتوجه به حضور پررنگ جریان رقیب و امکان چالش و مناقشه در رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی، شایسته است در انتخاب گزینههای وزارت، افرادی مورد توجه و تایید قرار بگیرند که در اخذ رأی اعتماد از نمایندگان مجلس بتوانند اکثریت قابلقبولی را با خود همراه و هماهنگی بین 2قوه را تسهیل و تسریع کنند و آقای رئیسجمهوری بتواند برای کل کابینه رأی اعتماد درخور و شایستهای اخذ کند و سریعا دولت را بهشکل کامل تشکیل دهد و برنامه توسعه ملی و بینالمللی کشور را اجرایی کند.
۷- باتوجه به ضعف ساختارهای تشکیلاتی و بروکراتیک و اداری در کشور (که باید مرتفع شود) مدیرانی موفق به ارائه کارنامهای قابلقبول میشوند که از یک تیم کاری حرفهای و هماهنگ و تحتراهبری واحد برخوردار باشند و این مهم در موضوع ریاستجمهوری از اهمیت جدیتری برخوردار است، قطعا فرآیند انتخاب اعضای کابینه با مکانیسم معرفیشده و بهرهمندی از خرد جمعی امری پسندیده و ضروری است، اما باتوجه به عدمشناخت قبلی و ارتباط مدیریتی و اداری و عاطفی و رفتاری رئیسجمهوری با وزرای معرفیشده براساس این فرآیند، ممکن است در مسیر مدیریت عالی کشور (رئیسجمهوری با وزرا و وزیران با یکدیگر) چالشها و مشکلاتی فراهم کند؛ مراقبت از این فضا و توسعه برنامهها و اقداماتی برای پرکردن این خلأها و گسترش همدلی و ارتباط مدیریتی درهمتنیده و در عین حال عاطفی و رفتاری در فضای ذهنی و عینی و ارائه تصویری از گفتمان واحد و هماهنگ دولت امری بهغایت ضروری و موردتاکید است.