اقتصاد را پیشبینیپذیر کنید
هادی حق شناس با اشاره به اینکه مردم برای یک زندگی معمولی در اقتصاد پای صحنه آمدند میگوید: مردم میخواستند صبح که از خواب بیدار شدند نگران این نباشند که آیا امروز دلار و سایر کالاها گران میشود و دارایی شان ارزش خود را از دست میدهد یا نه.
هادی حق شناس اقتصاددان مهمترین اولویت اقتصادی دولت چهاردهم را انتخاب ترکیبی در ستاد اقتصادی دولت میداند که رفتار و گفتار آنها موجب نگرانی مردم نشود. مشروح این گفتوگو را بخوانید.
بهنظر شما چرا مهمترین خواسته مردم از انتخاب آقای پزشکیان چیست؟
مهمترین نکتهای که رای دهندگان اقای پزشکیان انتظاردارند این است که هم در عرصه اقتصاد و هم در عرصه سیاست، دولت به دنبال تنش نباشد، به عبارت دیگر مردم برای یک زندگی معمولی در اقتصاد پای صحنه آمدند. مردم میخواستند صبح که از خواب بیدار شدند نگران این نباشند که ایا امروز دلار گران میشود و یا مثلا سکه، مسکن، خودرو گران میشوند و ایا بقیه داراییها ارزش خود رااز دست میدهند یا نه؟ و اینکه آیا دچار تلاطم قیمتها خواهند شد؟ آن چیزی که مردم را وادار کرده که در بازار داراییهای مختلف به دنبال پناهگاه پول شان باشند این است که اقتصاد ایران پیشبینی پذیر نیست. خیلی کار سختی نیست که سه سال گذشته را با سه سال سال ۹۲ تا ۹۵ مقایسه بکنیم. در سال ۹۲ و استقرار دولت یازدهم تا سال ۹۵ سه سالی بود که اقتصاد ایران پیشبینی پذیر شده بود، مردم به دنبال این نبودند که دلار یا سکه بخرند و یا دارایی دیگری را بخرند، عکس قضیه اینکه در سه سال گذشته اقتصاد ایران پیشبینی پذیر نبود و این نابسامانی رخ داد.
با توجه به این نکته اولویتهای اقتصادی دولت چهاردهم باید چه چیزهایی باشد؟
مهمترین انتظاری که میتوان از منظر اقتصادی و سیاستهای اقتصادی در دولت چهاردهم داشت این است که آقای پزشکیان ترکیبی برای ستاد اقتصادی خود انتخاب بکند که مردم از رفتار وکردار و گفتار آنها نگران نشوند، بلکه اظهار نظرها، عملکردها و سیاستهای ستاد اقتصادی دولت منجر به پیشبینیپذیر شدن اقتصاد ایران شود، همانطور که در سال ۹۲ تا ۹۵ داشتیم. البته طبیعی است که ما آن دوره را دوره ایدهآل نمیدانیم اما یک نمونه است که نشان میدهد میتوان اقتصاد را پیشبینیپذیر کرد.
علت عمده اینکه سه سال گذشته را با سه سال ۹۲ تا ۹۵ مقایسه میکنید چیست؟
اینکه در سال ۹۲ دولت یازدهم دقیقا در شرایط تحریم استقرار پیدا کرد و دولت سیزدهم هم در شرایط تحریم استقرار پیدا کرد و الان دولت چهاردهم نیز در شرایط تحریم دارد استقرار پیدا میکند، بنابراین استفاده از تجربه دو دولت گذشته حتما میتواند برای دولت چهاردهم راه گشا باشد.
شما در مورد استقرار هرچه زودتر رئیسجمهوری در پاستور فرمودید، سوال این است به لحاظ اقتصادی عدم استقرار آقای پزشکیان در دولت روزانه تا چه حد میتواند برای کشور هزینه داشته باشد؟
امروزدر دنیا برای روز هم محاسبه میکنند که عدم استقرار یا استقرار یک دولت وکارآمدی یا ناکارآمدی دولتها چقدر میتواند زیان اقتصادی ایجاد کند. چون بازارها آنی واکنش نشان میدهد. بعنوان مثال شانزدهم تیرماه بازار بورس ایران در واکنش به انتخاب دکترپزشکیان یکپارچه سبز پوش شد که این از اثرات جو روانی است. جو روانی و مثبت را نمیشود بدون برنامه تست کرد، اگر دولت هر چه سریع تر همکارانش را مشخص بکند آن جو مثبت بازار در مورد بورس و دلار و طلا حفظ خواهد شد. من فقط ستاد اقتصادی دولت را ذکر میکنم، اگر متولیان امر در وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بانک مرکزی زودتر مستقر شوند میتوانند با سیاستهای درست از این فرصت کاهش قیمتها که با یک انرژی مثبت و با یک انتخاب مردم شروع شده استفاده کنند تا قیمتها و حبابها سریع تر کاهش پیدا کند. ولی وقتی طولانی میشود و بازار منتظر میماند طبیعی است که ممکن است متناسب با انتظار بازار رفتار نکند. مضاف بر اینکه دو چیز مشخص است، یکی اینکه اینها که الان در راس این دستگاهها قرار گرفتهاند حتما رفتنی هستند و دوم اینکه حتما نیروهای جدید خواهند آمد. حالاهر چقدر این فاصله کمتر باشد شک، تردید، بلاتکلیفی و نااطمینانی بازار کم خواهد شد.
یکی از مشکلاتی که اقتصاد ایران دارد و هزینه کلانی هم برای ان پرداخت کرده شرایط نا اطمینانی و بلاتکلیفی و عدم تصمیمگیریها است، این عدم تصمیمگیریها یک بار اجتناب نا پذیر است مثل زمانی که رئیسجمهوری شهید شد تا رئیسجمهوری بعدی انتخاب شد؛ طبیعی است که در آن مقطع کاری نمیشد انجام داد ولی وقتی رئیسجمهوری انتخاب شد و به هر دلیلی مراسم تنفیذ و تحلیف به عقب میافتد این مقطع زمانی قابل مدیریت است و یا زمانی که رئیسجمهوری تحلیف میشود تا کابینه را معرفی کند باز هم آنزمان قابل کم کردن است. یعنی یک مقاطعی شما نمیتوانید کاری بکنید ولی یک مقاطعی میتوانید بر این کاهش نااطمینانی یا شرایط عدم اطمینان زمان را کم کنید. کم کردن این زمان به نفع اقتصاد است ولی وقتی شرایط نااطمینانی و بلاتکلیفی طولانی میشود هزینههای زائد را بر اقتصاد تحمیل کردهایم.
بازارها در نخستین روزهای انتخاب آقای پزشکیان روی خوش نشان دادند، پیشبینی شما از وضعیت ارز، بورس و حتی تورم در دولت آقای پزشکیان چیست؟
انتظار عقلایی این است که با آمدن تیم جدید نرخ تورم با سرعت بیشتری کاهش پیدا کند، انتظار این است که ما یک بار دیگر به تورم یک رقمی برگردیم. اگر این انتظار که انتظار عقلایی است و قبلا دو دولت قبل آن را تجربه کردهایم تحقق پیدا بکند طبیعی است که انتظار داشته باشیم که دیگر شاهد افزایش جدید نرخ دلار نباشیم، شاهد افزایش جهشی نرخ خودرو نباشیم، شاهد افزایش جهشی نرخ گوشت از ۱۰۰ هزار تومان به ۷۰۰ هزار تومان نباشیم، شاهد افزایش جهشی نرخ مسکن نباشیم. یعنی وقتی سیاست پولی درست تنظیم شد و تورم یک رقمی شد سایر شاخصها اصلاح میشود اما آن چه که گفتم بخش غیر واقعی اقتصاد است که با یک سیاستگذاری درست در بانک مرکزی و وزارت اقتصادو سازمان برنامه با اتخاذ سیاستهای درست پولی و مالی اتفاق میافتد اما این اتفاق زمانی میتواند تثبیت و دائمی بشود که دربخش واقعی هم انتخاب درستی داشه باشیم. یعنی در راس وزارت صمت، کشاورزی و کارکه بخش واقعی است و بخش تولید کالا و خدمات است در آنجا هم سیاستی بکار گرفته بشود که سمت عرضه تقویت بشود. انتظار این است که شاهد افزایش تولید مسکن، پتروشیمی هاو فولاد باشیم و این بخش دوم که بخش واقعی یا بخش عرضه اقتصاد است کمک میکند به بخش اول که همان سیاستهای پولی و مالی است. انتظار این است که به این دو بخش یک بخش دیگر هم کمک کند و ان بخش سیاست خارجی یعنی کاهش تنشها و برگشت به روال تجارت عادی با دنیا است. نه تجارت دور زدنهای تحریم که بسیار هم پر هزینه است، لذا انتظار این است که دولت چهاردهم با یک بسته سیاستی بیاید به سراغ بهبود معیشت مردم که بخشی از آن مربوط به بخش واقعی اقتصاداست و بخشی مربوط به بخش غیر واقعی اقتصاد است و بخشی هم مربوط به سیاستهای خارجی است که هر سه اینها اگر درست سیاستگذاری بشود و دانایان در راس امور قرار بگیرند منجر به بهبود رفاه ملت در کوتاهمدت و بلندمدت خواهد شد.
مهمترین بحران را در کجا میبینید؟ بحرانی که نشان دهد اولویت دولت باید چه باشد؟
در این مقطع مهمترین بحران این است که دولت بتواند بهترینها را انتخاب بکند، مثل این میماند که شما برای یک تیم با هزاران توصیه وسفارش مواجه هستید و میخواهید مثلا یک تیم برای مسابقه بینالمللی انتخاب کنید. بزرگترین چالش شما این است که این تیم را درست انتخاب کنید.
یعنی شایسته سالاری.
دقیقا. هم شایسته سالاری واژه درستی است و هم اسم دانایان خیلی مهم است و علت اینکه این واژه دانایان را بکار میبرم این است که دیگر ما فرصت سعی و خطا نداریم، فرصت آزمایش کردن طرحهای گوناگون را نداریم فرصت این را نداریم که شش ماه با یک مدل کشور را اداره کنیم و شش ماه با یک مدل دیگر. دانایان قبلا تجربه ودانش کسب کردهاند و میآیند که خودشان را فدای مردم کنند و نه اینکه میآیند که بهفکر تثبیت جایگاه خود یا دوستانشان باشند. اگر دانایان حاکم باشند به نظر من چالش مهم دولت همین انتخاب بهترینها در کابینه است. اگر این انتخاب به درستی انجام بگیرد که بهنظر من خود این موضوع یک چالش جدی است چالشهای دیگر در کوتاهمدت و بلندمدت در مسیر درست قرار خواهد گرفت.
بهنظر شما چه بحرانی میتواند دولت چهاردهم را بیشتر از هر چیزی اذیت کند؟
بحران حل چالشهای خارجی. یعنی بحث «برجام و FATF» که مسئله مهم برای دولت است. اگر دولت بتواند این دو مسئله را حل کند بخش زیادی از انرژی دولت آزاد خواهد شد. ولی اگر دولت این دو موضوع را حل نکند در داخل کشور هر چقدر بر افزایش عرضه تکیه کنیم و هرچه محصولات پتروشیمی تولید کنیم ولی برای فروش آن و انتقال پول به داخل کشور دچار چالش باشیم، یااینکه برای اینکه از چاههای نفت و پتروشیمیها از تکنولوژیهای جدید استفاده کنیم یا وقتی با تحریم مواجه هستیم و نمی توانیم از تکنولوژی جدید استفاده کنیم؛ طبیعی است که عدم حل چالش بیرونی چالشهای داخلی را به سمت ابر چالشها و بحران خواهد برد. ما دچار اصطحلاک تمدنی به لحاظ سرمایه شدهایم، بخش زیادی از سرمایهگذاریهایی که ما در پالایشگاهها و پتروشیمیها و صنایع فولاد هزینه کردهایم مستهلک شدهاند و نیاز به تکنولوژی روز داریم. مثال ساده اینکه ما الان در روز ۱۲۰ میلیون لیتر بنزین و ۱۳۰ میلیون لیتر نفت گاز مصرف میکنیم که مجموعا ۲۵۰ میلیون لیتر است و هر سال ۱۰ تا ۱۵ درصد به آن اضافه میشود در حالی که با یک انتخاب درست اگر ما خودروهای روز دنیا را وارد بکنیم بجای این که برویم همواره پالایشگاه احداث کنیم و اکتشاف نفت بکنیم که تبدیل به فرآورده کنیم تا مردم مصرف کنند اتفاق معکوس خواهد افتاد. ما میتوانیم فراورده را صادر بکنیم، ما همین چند سال پیش فرآورده صادر میکردیم ولی الان داریم فراورده وارد میکنیم. باید با یک انتخاب درست این ماشینهای فرسوده پر مصرف در بخش بار، مسافر و هم بخش خودروهای شخصی کشور را با یک تصمیم درست جایگزین کینیم دیگر نگران نیستیم در پمپ بنزینها ۳۰ لیتر بنزین بزنیم یا ۴۰ لیتر. ما جزو ۵ تا ۶ کشور ثروتمند جهان هستیم ولی در جهان مثل فقرا زندگی میکنیم. چرا ۶۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر هستند در حالی که جزو کشورهای اول ثروتمند جهان هستیم. چرا چنین شده؟ بخاطر اینکه از تکنولوزیهای روز جهان دور ماندیم. ما نفت استخراج میکنیم که مصرف بکنیم که این راهبرد در مصرف باید تغییر بکند.