ایمنی حملونقل یا ایمنی خودرو
امیرحسن کاکایی- عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت
سالهاست آمارهای ارائهشده از تصادفات جادهای متمرکز بر ایمنی خودروها و کشتههای ناشی از آن است. بیاییم فرض کنیم واقعا ایمنی خودروهای ما بسیار بد است. از ایمنی موتورسیکلت که بدتر نیست. پس چرا خرید موتورسیکلت روزبهروز افزایش پیدا میکند؟ چرا مردم حتی درباره استفاده از کلاه ایمنی امساک میکنند؟ چرا این روزها شاهد تعداد بیشتری از افرادی هستیم که قوانین راهنمایی و رانندگی را زیر پا میگذارند؟ برفرض همه خودروها عالی باشند، آیا از تعداد کشتههای ناشی از عبور افراد پیاده از محلهای غیرمجاز در بزرگراهها، کم میشود؟
برخی معتقدند فناوریهای جدید میتوانند همه مشکلات را حل کنند. اوج این موضوع در خودرانهاست که اجازه تصادف نمیدهد و درنتیجه همان عابر پیاده در بزرگراه هم با این فناوری نجات پیدا میکند. البته این ایده چند اشکال بزرگ دارد. اولا حتی اروپا که در این زمینه پیشِرو است، برنامهاش برای ۲۰۵۰ به بلوغ میرسد. دوم اینکه حتی اگر از امروز شروع کرده و تمام خودروهای جدید را از نوع خودروهای خودران کامل با ایمنی ۵ ستاره تولید کنیم، حداقل سی سال طول میکشد جایگزین خودروهای موجود شود، یعنی تقریبا معادل یک نسل. حال فرض کنید همه شرایط تولید وجود دارد. با این اوضاع اقتصادی چه کسی این خودروها را میخرد؟ در نظر بگیرید ساعت ۱۰ شب در بزرگراه همت با سرعت ۹۰ کیلومتر در ساعت در حال رانندگی هستید. یک عابرپیاده از فضای درختکاری وسط، وارد بزرگراه میشود. همین سیستم ترمز ناگهانی خودکار که روی بعضی خودروهای جدید قرار دارد، ناگهان ترمز میگیرد. فکر میکنید چند خودرو بهم خواهند زد؟ فقط به خیر بگذرد و آن موقع شب یک کامیون یا تریلی با همان سرعت پشت سر آن خودرو نباشد. شاید یک نفر نجات پیدا کند، اما قطعا دهها نفر زخمی خواهند شد و حتی شاید کشته. به همین دلیل است که این آپشن در ایران باید غیرفعال شود، وگرنه خطرآفرین است.
اما واقعا ما مردم باید تا تولید یا واردات کامل خودروهای ایمن و خودکار، خود را رها کنیم و دائما به جان مسئولان غر بزنیم یا باید خودمان به فکر جانمان باشیم؟ چرا یک موتورسوار به خود اجازه میدهد در یک بزرگراه هر طور که میخواهد و خلاف جهت رانندگی کند؟ چرا یک خودروسوار به خود اجازه میدهد در یک بزرگراه ناگهان ترمز کند و بعد دندهعقب صدها متر یا بعضا یک کیلومتر برود تا به خروجی که میخواهد دسترسی پیدا کند، اما در ازای آن، جان صدها نفر را به خطر میاندازد و همزمان با وقت و اعصاب رانندگانی که قوانین را رعایت میکنند و مسیر خودشان را میروند، بازی کند؟
قبل از اینکه به راهحلهای بعدی بپردازم، ابتدا میخواهم درخواست کنم بیاییم و به خودمان رحم کنیم. قوانین راهنمایی رانندگی برای بهبود زندگی همه ما است و نباید به هیچ بهانهای زیر پا گذاشته شود. هر کس فکر میکند با این کار سود میبرد، یا اینکه حقش را از دیگران پس میگیرد یا صدایش را بهعنوان اعتراض به هزار و یک مسئله اقتصادی و اجتماعی به گوش مسئولان میرساند، بداند که این راهش نیست. زیر پا گذاشتن قوانین راهنمایی رانندگی، فقط دشمنی با خود و مردم است و دود آن به چشم همه میرود. خیلی هم اصرار کنیم، نهایتا دولت کاری جز بالا بردن جریمهها نمیکند. پس به جای اینکه دائم غر بزنیم و از ایمنی خودروها و جادهها بد بگوییم و به هر بهانهای از سادهترینها (مانند پارک کردن در محل ممنوع) تا مهمترینها (دنده عقب در بزرگراه یا سبقت غیرمجاز یا عبور عابر پیاده از بزرگراه در محل نادرست) زیر پا بگذاریم، بیاییم از خودمان شروع کنیم و ببینیم چقدر ایمنی بهسرعت افزایش مییابد و بهسرعت تعداد کشتهها و زخمیها کم خواهد شد. اما برگردیم به مسائل فنی. این روزها صحبت است که سازمان ملی استاندارد، تعداد استانداردهای ۸۵گانه هنوز کاملا اجرا نشده را به ۱۲۰ استاندارد ارتقاء داده است. خیلی هم عالی، اما معنی این اقدام نه تنها افزایش ایمنی برای همه نیست، بلکه با توجه به اوضاعواحوال اقتصادی و سرمایهگذاری در کشور، حتما کاهش ایمنی برای کل جامعه در بر دارد، چراکه قیمتها جهشی بالا میرود و سپس تعداد خودروهای فرسوده و کهنه بیشتر میشود و نهایتا تعداد موتورسوارها رشد بیشتری پیدا میکنند، ترافیک بیشتر میشود و بیقانونی در رفتوآمد هم افزایش پیدا میکند. بعد در این شرایط، دلمان خوش است که استانداردها ارتقاء پیدا کردهاند. مسئله ایمنی، ارکان گوناگونی دارد و قطعا باید روی همه ارکان آن کار کرد، اما به نسبت شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، هماکنون صنعت خودرو از همه جلوتر است، هرچند شاید نسبت به نرمهای جهانی در مجموع عقب باشیم. یک ذهن برنامهریز و سیاستگذار عاقل و سالم، قطعا در چنین شرایطی که منابع محدود است و خواستهها زیاد، باید برنامههایی را دنبال کند که با کمترین هزینهها، بیشترین بازدهی را بدهد.
حملونقل یک نظام جامع است و توجه درست به آن همزمان خروجیهای گوناگونی خواهد داشت. فنیترین و بهرهورترین راهحلی که میتوان برای ارتقاء ایمنی جامعه در موضوع حملونقل پیشنهاد داد، اصلاح نظام حملونقل عمومی بار و مسافر در داخل و خارج از شهرهاست. قبلا درباره مزایای این تغییر نگرش در مورد کاهش مصرف سوخت و آلایندگی و زمان تلفشده در ترافیک توضیح دادهام. به همان قیاس هر چه در زمینه توسعه مترو و اتوبوس در داخل شهرها و قطار و اتوبوس خارج از شهرها سرمایهگذاری کنیم تا سالها همچنان جا دارد و سرعت افزایش ایمنی ناشی از آن سرمایهگذاری در سطح کل جامعه از هر کار دیگری موثرتر و ماندگارتر است.