انتخاب مسیر اشتباه، عامل کاهش بهرهوری
میرحسین شیرازی - فعال دانشبنیان در زمینه فناوری اطلاعات
باتوجه به پیشرفتهای امروز دنیا، کاربردهای فناوری اطلاعات در نظامهای شغلی و صنعتی نیاز به اثبات ندارد. در همه ارکان تولید از جمله ماده اولیه، تولید و فروش و در هر اکوسیستم دیگری که لازم باشد، نقش خود را ایفا کرده و نتایج آن مشهود است.
کاربردیتر شدن ابعاد فناوری اطلاعات در مشاغل صنعتی و... نیازمند زیرساخت عجیب و غریبی نیست و باتوجه به شرایط اقتصادی کشور، تخصیص یک ردیف بودجه به توسعه آن وجود ندارد. خوشبختانه امروزه مدیران هوشمند و غیرسنتی با یک شیب منطقی وارد این عرصه شدهاند و فعالیت خود را جلو میبرند و از اثرات آن بهرهمند میشوند.
زیرساختهای فناوری اطلاعات برای توسعه کاربردی هم شبیه دیگر مجموعهها است و در صنایع هم، نیاز به انجام کاری عجیب و غریب وجود ندارد. بهطورطبیعی، مدیران در هر بخشی از صنعت، فعالیتی را که منجر به ضرر اقتصادی شود، شروع نمیکنند و نمیخواهند در نهایت به ضرر اقتصادی و تناقض بهرهوری
بینجامد.
اگر در برخی مواقع شاهد ضرر و زیان افراد باوجود کاربرد المانهای فناوری اطلاعات میشویم و افراد بهجای افزایش بهرهوری با کاهش آن مواجه میشوند، دلایل دیگری
دارد.
بهطورقطع مشکل از فرآیندهای قبلی است که منجر به استفاده اشتباه از فناوری اطلاعات شده است. آنها مسیر را اشتباه رفتند یا به غلط چنین روندهای مخربی را برای خود تعریف کردهاند یا اینکه ارتباط مناسبی میان کارفرما با پیمانکاران شکل نگرفته و فرهنگ لازم در بدنه صنعت بهوجود نیامده است.
تغییر فرهنگ در حوزه صنعت و تولید برای کاربرد فناوری اطلاعات بهمنظور افزایش بهرهوری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
بسیاری از مدیران ممکن است، گارد بگیرند و بخواهند از قصد، خرابیهایی را در مسیر ایجاد کنند. همچنین، ممکن است کارفرما نتواند به شفافیتهایی برسد و اتفاقی بیفتد که کار به ضرر و کاهش بهرهوری برسد و مدیران بخواهند عطایش را به لقایش ببخشند.
در روند طبیعی کاربرد فناوری اطلاعات در یک صنعت یا فرآیند تولیدی هیچگاه نباید چنین اتفاقی بیفتد. توجه به تدریجی بودن تغییرات هم مهم است، در واقع این تغییرات بنیادی و دفعی نیست، چراکه فرهنگ تغییر افراد، ماهیتی تدریجی دارد.
کاربرد فناوری اطلاعات در صنایع ؛سرانجام باید به سوددهی و اثرات متقابل میان کارگران و مدیران منجر و وحدت رویه حفظ شود. آنها باید یکدیگر را قبول داشته باشند و با یکدیگر با احترام و اعتماد برخورد کنند تا اثرات آن را ببینند.
توسعه در هر فرآیندی نیازمند سرمایه است. مهم این است که اولویتها چه باشد و هرکدام از این تغییرات چقدر هزینه میطلبند. اگر این درک وجود داشته باشد که چه شفافیتها و بهبود رویههایی در کاربرد فناوری اطلاعات نهفته است، بیشک گارد گرفته نمیشود و بهشکل مناسبی این درک بهوجود میآید که فناوری اطلاعات مزایای مهمی دارد و خروجی آن برای مدیران، افزایش بهرهوری است.
بیشک بخش صنعت یکی از بخشهای مهم و تاثیرگذار در اقتصاد هر کشوری است. فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند از طریق مجراهای زیرساختی بر انواع بهرهوری در صنایع موثر باشد.
ایران بهعنوان کشوری در حال توسعه، باتوجه به شرایط خاص خود، بهدنبال ارتقای بهرهوری در صنایع بهمنظور استفاده بیشتر و کارآتر از منابع محدود است تا با افزایش قدرت رقابتی خود، بتواند در رقابت با بازارهای جهانی و عرصههای بینالمللی موفق عمل کند.
مطالعات حاکی از آن است که سرمایهگذاری در فاوا بیشترین اثر را در بهرهوری و رشد کشورهای آسیایشرقی دارد که سرمایهگذاری در اینگونه فعالیتها و صنایع، منجر به کاهش شکاف تکنولوژی و بهرهوری
میشود.
این امر از میزان نیروی کار غیرماهر، خواهد کاست و با افزایش هزینههای تحقیق و توسعه و آموزش در بین صنایع مختلف کشورها، نیروی کار غیرماهر را به نیروی کار ماهر و متخصص تبدیل میکند و بهرهوری و سودآوری صنایع مختلف را بین کشورهای مختلف افزایش میدهد؛ همچنین متخصصان علوم کیفی معتقدند که فناوری اطلاعات نهتنها باعث صرفهجویی در منابع مختلف زمانی و مکانی، بلکه باعث بهبود و افزایش کیفیت کارها نیز میشود.