روزهای آخر برای تصمیم سخت در صنعت خودرو
امیرحسن کاکایی- عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت
یواشیواش به پایان سال نزدیک میشویم. بد نیست ببینیم کجا ایستادهایم. امروز دو خودروساز بزرگ داریم که عالم و آدم از آنها بیزارند و کسی نمانده از آنها دفاع کند. این دو، با زیان رسمی ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی و با مشکلات نقدینگی دستوپنجه نرم میکنند. در حالی که هرچند وقت یکبار روبانی پاره میشود و نمایشی یا نمایشگاهی راه میافتد، اما هر چه منتظر میشویم مردم از ارائه محصولات جدید ابراز خوشحالی کنند، چیزی به گوش نمیرسد. هیچکس از دو خودروساز بزرگی که سالانه به حدود یکمیلیون خانوار، یارانههای دهها میلیونی میدهد، تشکر نمیکند؛ حتی آنها که این خودروهای یارانهای را دریافت میکنند. آنها مدتهاست سهم بازارشان را ازدست داده و مونتاژکاران با سرعت زیاد در حال تسخیر بازار هستند. جالب اینجاست که ارز را مونتاژکاران و واردکنندگان جارو میکنند، بازهم این دو خودروساز فحش میخورند. جالبترین اینکه بسیاری از دولتمردان و وکلای مجلس باور ندارند این دو در زیاندهی هستند. بسیاری بر این باورند که آنها دروغ میگویند که زیان میکنند. واقعا چه چیزی بدتر از اینکه حتی مردم حرفهایت را باور نکنند.
امروز ایران خودرو و سایپا سرمایههای اصلی خود، یعنی آبرو و اعتبار در کنار سرمایههای مالیشان را ازدست دادهاند. این دو، آخرین سرمایههایشان، یعنی افراد کارآمد و توانای فنی را هم بهتدریج از دست میدهند، چراکه اولا با موجی از بازنشستگی روبهرو هستند که به معنی از دست دادن افراد باتجربه است و از سویی هم با این موج مهاجرت نخبگان و عدمتمایل افراد باهوش برای همکاری با صنعتی که بیآبرو است و آیندهای ندارد، عملا در حال از دست دادن کامل سرمایههای انسانی خود هستند. جالب اینجاست که هیچکس به موضوع اخیر که به نظرم مهمترین بحران این دو خودروساز است، اهمیت که نمیدهند، هیچ، حتی به آن نگاهی هم نمیاندازند. اصلا کسی برایش مهم نیست چه بلایی سر کارمندان و کارگران این دو خودروساز میآید. واقعا بحران از این بزرگتر؟ دولت منتظر چه چیزی است که دست به جراحی این دو خودروساز بزند؟
در دولت سیزدهم، جراحی صنعت خودرو برمیگردد به همان اوایل دولت که قرار بود دو خودروساز بزرگ خصوصی شوند. وزیر قبل هم انواع وعدهها مانند کاهش ۱۵ درصدی قیمتها، تولید خودرو اقتصادی، واردات ۱۰۰ هزار خودرو در سال اول، صادرات یکمیلیون خودرو در سال چهارم و افزایش چند ده درصدی سالانه تولید خودرو تا جایی که در سال چهارم به ۳ میلیون برسد یعنی سالانه بیش از ۳۰ درصد رشد تولید را داد. قرار بود در کنار تولید خودرو اقتصادی انواع خودروهای مدرن هم تولید شوند، اما آنچه شاهد بودیم واگذاری سریع بازار به چینیها در کنار افزایش شدید قیمتها و ثبات کیفیت نامناسب قبلی بود. جالب اینجاست حتی خودروهای جدید، هرچند بهتر از خودروهای قبل بودند، اما اصلا رضایت مردم را جلب نکردند. این هم معمایی است. خودرویی مانند تارا با ۲۰۷ و دنا، تقریبا یک نرخ دارند. بهعبارتی طراحی و عرضه این خودرو جدید عملا هیچ مزیتی برای خودروساز در بازار ایجاد نکرد. درباره شاهین هم همینطور. این جز یک شکست بزرگ در سرمایهگذاری، نشاندهنده چیست؟ چرا باید محصولی به زیبایی شاهین، بدون یک موتور خوب عرضه شود؟ چرا خودروهای جدید با مشکل بیرون میآیند، سپس مدیران عامل به جای اینکه با افتخار در میان مردم راه بروند و با خودرو خود پز بدهند، باید از برنامههای بهبود آن خودروها بگویند؟ چند وقت پیش دعوایی بین ایرانخودرو و دیزل که از شرکتهای موفق زیرمجموعه ایران خودرو بودند با شهرداری تهران راه افتاد. جالب اینجا بود که در مناظره جلوی مردم در رسانه ملی، دیدیم که نماینده محترم ادعا کرد مسائل در حال حل شدن است؛ یعنی مسئلهای وجود دارد که حل میشود. همین وضعیت را درباره کیفیت و استاندارد دائم میشنویم که قرار است فلان کار انجام شود. یک جای کار میلنگد. واقعا چه کسی پسپرده نابودی این دو خودروساز و واگذاری کامل بازار ایران به دستچینیهاست؟ واقعا کجایند آن وکلای مجلسی که ادعا میکردند با قانون ساماندهی، صنعت خودرو درست میشود؟ کجاست آن مدیری که ادعا میکرد با سامانه فروش متمرکز خودرو، مشکل قرعهکشی و خرید حل میشود؟ کجاست آن که دنبال تولید خودرو اقتصادی بود؟
الان تقریبا آخرین خودروهایی که میتوانستند اقتصادی باشند، بهتدریج با استانداردهایی که سازمان ملی استاندارد بدون توجه به اوضاع اقتصادی کشور، وضع میکند، از دور تولید خارج میشوند. واقعا آنها که سال گذشته خودروساز را مجبور کردند خودرو پارس را تا پایان سال آینده پیشفروش کند، نمیدانستند این خودرو به خاطر مسائل استانداردی تا پایان امسال بیشتر نمیتواند تولید شود؟ چرا باید مسئولان جا بخورند و آخر سالی چنین باعجله رفتار کنند؟ چرا باید رئیس سازمان توسعه تجارت، که کار اصلیاش توسعه صادرات است، ادعا کند آنقدر خودرو وارد کردهاند که جای پارک برای آنها نداریم؟این صنعت نیازمند یک تیم شجاع، باغیرت، کاردان، ماهر و یکدست است که اختیار کامل از بالای نظام داشته باشد تا دست به یک جراحی بزرگ بزند. این صنعت، کاملا بیمار است و تقریبا در حال موت. البته دو خودروساز ایران خودرو و سایپا که بیش از ۲۰۰ شرکت در اختیار دارند، نمیمیرند، بلکه استحاله میشوند یا مانند بسیاری از شرکتهای دولتی ورشکسته، روی دست دولت میافتند و دولت مجبور میشود مستقیم به آنها پول تزریق کند و این دو تبدیل به دو مصرفکننده بزرگ بودجه یا دو مونتاژکار عامل دستچینیها، خواهند شد. تنها یک راه نجات وجود دارد و آن هم اجرای یک جراحی بزرگ ملی در حکمرانی و تصدیگری صنعت خودرو بر مبنای اصل ۴۴ و قوانین تجارت است. البته با این وضع اسفناک، چند سالی طول خواهد کشید تا این دو بتوانند سر پا بایستند و ارزشآفرینی کنند. امیدوارم حاکمیت قبل از اینکه دیر شود، تصمیم سخت را بگیرد. اگرنه، سال جدید وارد فاز آخر وادادگی این صنعت به چینیها خواهیم شد و نهایتا صنعتی کاملا وابسته به ارزهای بادآورده از فروش نفت خام و مواد معدنی روی دستمان میماند. مطمئن باشید چینیها به ما اجازه نخواهند داد خودرویی تولید و صادر کنیم تا ارز حاصل، چرخ این صنعت را بچرخاند. خلاصه اینکه آخرین امیدهای ما برای داشتن "صنعت خودرو ملی، مایه افتخار ملی"، بر باد خواهد رفت.