چشمبهراه آیندهایم
علیخان نصراصفهانی-فعال معدنی
ایران ما جزو معدود کشورهایی است که از نظر مواد معدنی، انرژی، نیروی انسانی، شرایط آبوهوایی و موقعیت ژئوپلتیک، دسترسی به آبهای آزاد و دیگر پارامترهای لازم برای کارهای بزرگ معدنی منحصربهفرد است و ظرفیت تبدیل شدن به قطب اقتصادی در دنیا را دارد.اگر زمینهای سالم و شفاف و بدون تبعیض ایجاد شود، بهطورحتم اشتیاق برای فعالیت معدنی هم ایجاد و زمینه برای اشتغالزایی هم فراهم میشود.بهعنوانمثال، کشور ما در تولید فولاد رتبهای زیر ۱۰ را در جهان به خود اختصاص داده است و یکی از قطبهای این صنعت بهشمار میرود، اما صنایع قدرتمند فولاد نمیگذارند که کنسانتره آهن صادر شود. از سوی دیگر، این محصول را به نرخ واقعی خود نمیخرند. این مشکل نشان میدهد که یک حلقه در این میان گم است و آن، سازکار عرضهوتقاضا است.
بهعبارتدیگر، معدنکار و تولیدکننده مواد خام تمایل دارند که محصول خود را به بازار خارجی بفرستند و درآمد دلاری داشته باشند، اما صنایع داخلی میخواهد خریدار انحصاری این تولیدات، با قیمتی ارزانتر باشد.بهگمان من، برای حل این معضل باید سیستمی تعریف شود که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم، امنیت سرمایهگذار معدنی و سود وی را تضمین کند و بهاینترتیب، صاحب سرمایه رغبت پیدا کند که ریسک حضور در این حوزه را بپذیرد. بنابراین، قوانین باید بازنگری شود تا بهعنوان عامل بازدارنده نباشد، بلکه افراد را تشویق کند که سرمایههای خود را در زمینه اکتشاف، معدن و صنایع وابسته وارد کنند و مطمئن باشند که روز دیگر مشکلی برای سرمایهشان بهوجودنخواهد آمد.در کشورهای پیشرفته دنیا، قوانین، روشن و مشخص است و برای سرعت بخشیدن به کار تعریف شدهاند و بهاینترتیب است که جلوی هرگونه سوءاستفاده احتمالی گرفته میشود. اما در کشور ما هنوز درمانی برای این مشکل اندیشیده نشده و یکی از آثار و نتایج این مشکل، موضوع فرار سرمایه است که فعالان معدن چندین سال است که درباره آن هشدار میدهند.بدونشک همه ما از این موضوع ناراحت هستیم که فضا بهشدت ناامیدکننده است و بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح میدهند که دارایی خود را از کشور خارج کنند و به ترکیه، امارات و... عزیمت کنند.
در حالی که فعالیت در این کشورها با ریسک بسیار بالایی روبهرو است و معلوم نیست که فرد بتواند اصل پول خود را برگرداند یا خیر.بهعقیدهمن، برای شفافسازی قوانین و مقررات باید از تعریف دقیق موضوعات و مفاهیم اولیه آغاز کنیم. بهعنوانمثال، ما هنوز نتوانستهایم تعریف جامعومانعی از ماده خام و فرآوریشده ارائه دهیم و در خم اول کوچه هستیم، بنابراین بهروشنی مشخص نیست یک ماده را تا چه زمانی باید خام بدانیم و از کجا به بعد، جزو محصولات فرآوریشده بهشمار میرود.علاوه بر این، وقتی هنوز سند ملی آمایش تهیه و نهایی نشده و نمیدانیم چه امکانات و ظرفیتهایی در کشور موجود است، چگونه میتوان دانست کجا باید چه نوع کارخانهای برای فرآوری احداث شود؟متاسفانه باوجود تاکید برنامههای توسعه قبلی، هنوز سند آمایش سرزمین تهیه نشده است و از ظرفیتهای کشور اطلاع دقیقی نداریم. از سوی دیگر، سرمایهگذاری کافی در این زمینه وجود ندارد و راه ورود سرمایههای خارجی هم بسته است، چطور ممکن است بتوانیم این هدف را محقق کنیم.
از همه مهمتر این است که معدن و صنایعمعدنی ما باید محصولات خود را به خارج از کشور ارائه دهند و درآمد ارزی آن را وارد کنند. اگر چنین سازکاری وجود نداشته باشد، هر قانونی در زمینه خامفروشی وضع شود، در عمل بیارزش خواهد بود.پس با برنامهریزی و بگیروببند، هیچ نتیجهای بهدست نمیآید. وقتی حمایتی نباشد، شرایط مناسبی بهوجود نیاید و سرمایهگذار تمایلی به فعالیت در این زمینه پیدا نکند، نهتنها ارزشافزودهای از مسیر تولید و فرآوری حاصل نمیشود که حتی نمیتوانیم نیاز داخل را هم بهدرستی تامین کنیم.متاسفانه در حالی که سرمایهگذاران با خطر باخت سرمایه دستوپنجه نرم میکنند، اما باز هم فرار از کشور را به سرمایهگذاری در داخل ترجیح میدهند که این خطر بسیار بزرگی برای اقتصاد بهشمار میرود. در حالی که زمینه سرمایهگذاری در داخل کشور بسیار در همه زمینهها بسیار عالی است.
بنابراین، نباید شرایط موجود بیش از این ادامه پیدا کند و مسئولان باید بهجای آنکه تصمیمات آنی و خلقالساعه بگیرند، به فکر طراحی یک برنامه استراتژیک باشند و در بند این نباشند که همهچیز به نام خودشان تمام شود. انتظار این است که مسئولان جدید به فکر بسترسازی باشند و کار را کامل و درست، نه سلیقهای و براساس میل و گرایش فردی، به انجام برسانند.تمام امید ما این است که با حضور وزیر جدید در رأس وزارتخانه و نیروهای جدید در بدنه صمت، این جو آشفته و ناامید به فضایی آرام و شفاف بدل شود و امید به آینده در میان فعالان این حوزه دوباره جان بگیرد و از این طریق، بتوانیم کشور خودمان را باتوجه به ظرفیت بسیار بالایی که در زمینههای معدنی دارد، به رشد و توسعه برسانیم.