قدرتبخشی به انجیاوها، برگ برنده دولت چهاردهم
چندی پیش رئیس دولت چهاردهم با شعارهایی که رنگ و بوی مردمی داشت، از سوی مردم انتخاب و راهی پاستور شد. صحبتهای پزشکیان در مناظرات و سخنرانیهای پیش از انتخابات بر محور سپردن کار به نخبگان و کارشناسان متخصص که از دل مردم روی کار میآیند، میچرخید. وی کمابیش تنها کاندیدایی بود که در دوران انتخابات تاکید زیادی به موضوع مشارکت داشت و این امر بهمذاق برخی کنشگران و کارشناسان محیطزیست خوش آمد. بیشک جلبمشارکت مردم، آن هم در زمینه حل چالشهای محیطزیستی در قالب تشکلها بسیار مهم است، چراکه در بسیاری از استانهای کشور در کنار معضلات اقتصادی، چالشهای محیطزیستی تبدیل به یک ابربحران شده است، بنابراین در هیچ دورهای از تاریخ کشورمان اینگونه نیازمند توسعه فعالیت انجیاوها نبودهایم. برای مثال در حوزههای آب، آلودگی هوا، معیشت پایدار مردم در اکوسیستمهای آبی و سایر اکوسیستمها با معضلات عدیدهای مواجهیم که برای حل آنها نیازمند یک برنامه جامع هستیم که با کمک تشکلها و سازمانهای مردمنهاد میتوان به آن جامهعمل پوشاند. صمت بهمناسبت روز تشکلها و سازمانهای مردمنهاد، به اهمیت توسعه این گروهها در حل بحرانهای زیستمحیطی و ضرورت قدرتبخشی آنها در دولت چهاردهم پرداخته است.
حراست از منابعطبیعی وظیفه نخست سمنها
بروز مشکلات و بحرانهای زیستمحیطی در سالهای اخیر و در سراسر جهان سبب شده تا توجه به مشارکتهای مدنی و تشکلهای مردمنهاد در حفظ و حراست از منابعطبیعی بیش از پیش اهمیت خود را آشکار کند، چراکه یکی از موفقترین راهکارهای برونرفت از چالشهای زیستمحیطی، مشارکت همهجانبه آحاد مردم است. بهنقل از مهر، بسیاری از چالشهای زیستمحیطی بهواسطه افزایش آگاهی، آموزش و فراهمآوری بستری برای تعامل و مشارکت مردم در ساماندهی مناسبات زیستمحیطی قابلپیشگیری و مقابله است. در ایران نیز مشارکت مردمی و بسیج همگانی در اجرای امور همواره بهعنوان یک اصل و شاخص شناخته میشود. تشکلهای مردمنهاد میتوانند از تمام ظرفیتهای نظام آموزش، فرهنگ و رسانه برای تبیین و آموزش موردنیاز به جامعه هدف استفاده کنند، برای اینکه در آینده با نسلی روبهرو باشیم که حقوق دیگران را بهدرستی میشناسند و رعایت میکنند، باید از هماکنون موضوعات مختلف را برای آنها تبیین کرد؛ چراکه مقوله فرهنگ و فرهنگسازی بلندمدت است و یکشبه اتفاق نمیافتد؛ به این نوع از آموزش، اقدامات پیشگیرانه نوع اول یا پیشگیرانه فرهنگی گفته میشود که نتایج آن بسیار تاثیرگذارتر از اقدامات سلبی خواهد بود، بنابراین نخستین رسالت و کارکرد سمنهای فعال در حوزه منابعطبیعی محیطزیست میتواند تبیین همهجانبه الزامات حفظ و حراست از منابعطبیعی و محیطزیست کشور باشد.
لزوم تدوین یک برنامه راهبردی
سیاوش آقاخانی، فعال محیطزیست و نماینده سازمانهای مردمنهاد کشور در گفتوگو با صمت گفت: مسعود پزشکیان تاکید زیادی بر برنامه هفتم بهعنوان برنامه کلان کشور دارد. البته وی معتقد بود در برنامه هفتم هم خلأهایی درباره محیطزیست وجود دارد و حتی در بحث مشارکت مردمی، بندی که بهموجب آن، تفکیک آگاهانه مشارکت مردم در زمینه پایداری اکوسیستم و تامین منافع فردی موجود باشد، وجود ندارد. گفتنی است، در گذشته نگرش غالب نسبت به حفاظت محیطزیست، تصمیمگیری پشت درهای بسته بود که موجب بهحداقل رساندن مشارکت مردم و تشکلهای مردمنهاد میشد، اما باوجود تاکیدات پزشکیان بر محور مشارکت مردمی، انتظار تسلط الگوی مشارکتی هم میرود، بنابراین اگر قرار است تصمیمی گرفته شود و بهنتیجه مطلوب برسد، باید با حضور و درک آگاهانه تشکلها و مردم با هدف تامین نیازهای انسانی و حفظ اکوسیستم باشد. در حال حاضر باید دید آیا حضور پزشکیان در پاستور میتواند این امر را تسهیل کند یا خیر؟
وی افزود: همچنین نیازمند یک برنامه راهبردی در کنار برنامه هفتم هستیم که امیدواریم منجر به شکوفایی آن بخش از برنامه هفتم شود که در دولتهای پیش دیده نشده است. این برنامه باید با مردم، برای مردم و در کنار مردم باشد، چراکه مردم خواهان مشارکت آگاهانه خود هستند. امیدواریم که با این برنامهریزی و نوع نگرش پزشکیان، شاهد جهش تولید با مشارکت مردمی و قدرت عمل بیشتر تشکلها با حفظ محیطزیست باشیم.
سمنها متحمل آسیبهای چند سال اخیر
وی بااشاره به انفعال چند سال اخیر سمنها گفت: بیشک خلأهای امروز در بدنه سمنها، نتیجه سیاستهای غلط چند سال اخیر است. امروز جای خالی قانون مشخصکننده چارچوب حضور دولتیها در تشکلهای مردمنهاد بهشدت احساس میشود. بهعبارتدیگر، همکاری سمنها با دولت، باید در قالب قانون جلو برود و یکبار برای همیشه، این چارچوبها مشخص شود، بهویژه در حوزه بینالملل که تحریمها کمر کشور را در حوزههای مختلف اقتصادی شکسته است. بیشک تحریمها باعث شدند بیشترین آسیب در حوزه محیطزیست وارد شود، چراکه به بهرهبرداری ناپایدار انجامید. بههمیندلیل احتیاج به دیپلماسی قوی در حوزه محیطزیست داریم.
آقاخانی گفت: خلاءای که در چند سال گذشته داشتیم، ناشی از تحریمها و هم ضعف در بحث دیپلماسی محیطزیست بوده است که دستاندازهای زیادی را در مسیر تعاملات ما با همسایهها و بحثهای فرامنطقهای هم بهوجود آورد.
به فکر تغییرات اقلیمی باشید
وی افزود: همچنین موضوع مهم دیگر، سیاستهای مقابله با تغییر اقلیم است، چراکه جزو موضوعاتی است که دولت باید برنامه شفافی در این زمینه داشته باشد و خود را آماده کند و نهایت تلاش را در راستای همکاری با کشورهای منطقهای و فرامنطقهای با هدف خنثیسازی آثار تغییرات اقلیمی رقم بزند؛ همچنین با تقویت دیپلماسی محیطزیست، در بحث حقابهها، دولت باید فعالانهتر از گذشته، عمل کند و عملکرد روشن و واضحی داشته باشد. حتی در بحث بهرهبرداریهای زیستمحیطی کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس که بهرهبرداریهای ناپایداری انجام میگیرد، نظیر آبشیرینکنها، آلودگیهای نفتی و...، دولت موظف است واکنشهای هوشمندانهای نشان دهد.
گوش شنوای سمنها باشید
وی افزود: همچنین توصیه میشود در دولت چهاردهم نهایت بهرهبرداری از ظرفیتهای سمنها انجام گیرد، چراکه یکی از چالشهایی که در بحث محیطزیست داریم، بیپاسخ بودن مطالبات مردمی است که در نهایت منجر به چالشهای حاکمیتی میشود و سمنها و انجیاوها میتوانند گفتوگوهای مشترک داشته باشند. از اینرو راه دیپلماسی محیطزیست میتواند باز شود. امیدواریم با نگاهی که رئیس دولت چهاردهم دارند، مشارکت مردمی به دیپلماسی محیطزیست هم برسد. بهگفته آقاخانی، از آنجایی که ثروت اصلی کشور منابع طبیعی، زنده و پویایی است که فعلا در اختیار داریم، با رویکردی که پزشکیان در بحث سیاست خارجی میخواهند در پیش بگیرند و سیاستهایی که در حوزه دیپلماسی بهعنوان برگ برنده خود اعلام کردهاند، امیدواریم خروجی آن یک برنامه راهبردی برای مقابله با بیثباتی محیطزیست باشد. جای خالی چنین برنامهای در نظام اداری کشور بهشدت احساس میشود و در حال حاضر وابسته به افراد و سیاستهای مقطعی است.
سمنها، ابزار دست دشمن نیستند
اسماعیل کهرم، بومشناس و فعال محیطزیست در گفتوگویی که با صمت داشته است، گفت: فعالیت سمنها به ۲ دسته تقسیم میشوند؛ یکی آن دسته از سازمانهای مردمنهادی که در کشورهای پیشرفته فعالیت میکنند و دیگر، تشکلهای مردمنهادی که در کشورهای جهان سوم فعالیت میکنند که باید در راستای فعالیتهای دولت کار کنند و به مذاق دولتیها خوش بیایند؛ در غیر این صورت، ممکن است با محدودیت در ادامه فعالیت مواجه شوند.
وی گفت: متاسفانه سمنها در ایران هیچوقت اجازه نداشتند که خودشان را نشان بدهند. فعالیت آنها در سالهای گذشته گاهی اوج داشته است و معمولا بهصورت دورهای فعالیت کردهاند؛ برایمثال، در زمان ریاستجمهوری دولت هفتم و هشتم، این گروههای مردمنهاد فعالتر بودند و در همان زمان هم نشان دادند که قابلیتهای زیادی دارند، اما امروز نزدیک به ۲ دهه میشود که فعالیتشان بسیار محدود شده است. در این شرایط چگونه میتوان انتظار فعالیت مستمر را داشت.
کهرم افزود: در حالی که معمولا تشکلهای مردمنهاد از دل مردم بیرون آمده و دغدغه محیطزیست دارند؛ چراکه بیشترشان تربیتیافته استادانی بودند که آنها در زمینه محیطزیست دغدغهمند بودند و جز علاقه به محیطزیست و کشور و توسعه پایدار، هیچ انگیزه دیگری نداشتند. گاهی سمنهای محیطزیستی نه حمایت دولتی میشوند و نه سازمانهای بینالمللی دغدغه فعالیت آنها در ایران را دارند.
عصای دست سازمانها
وی بااشاره به قیاس سمنها در ایران و برخی کشورهای توسعهیافته گفت: اغلب سمنها در جهان عصای دست سازمانهای مربوط به محیطزیست هستند. برای مثال، تحقیقاتی که توسط سمنهای محیطزیستی در انگلستان انجام میگیرد، باعث میشود که سرشماری زمستانی پرندگان بهسهولت در همهجای این کشور انجام شود و معمولا این تشکلها در کشورهای توسعهیافته بهسهولت در راستای حفاظت از محیطزیست، اقدامات خود را پیادهسازی میکنند.
برای مثال، هرساله سرشماری پرندگان نیمکره شمالی در زمستان توسط سازمانهای مردمنهاد انجام میگیرد. امروزه در جهان، سمنها در هر فعالیت زیستمحیطی در خط مقدم قرار دارند. در کشور ما هم، چنین ظرفیتی وجود دارد که آنها اقدامات موثری انجام دهند و پروژههای حفاظت از محیطزیست را بهخوبی پیادهسازی کنند، اما همکاریهای دولتی بهقدری کم است که اخذ مجوز برای یک سازمان مردمنهاد با مشکلات بسیاری همراه است.
وی افزود: بهاعتقاد من، اگر سازمانهای مردمنهاد بتوانند در کشور فعالیت جدیتری داشته باشند، وضعیت بحرانی محیطزیست بهبود مییابد و میتوانند بهعنوان عصای دست سازمان حفاظت محیطزیست فعالیت کنند.
برخی سمنها در خدمت طبیعت نیستند
کهرم گفت: با کمال تاسف، برخی سمنهای محیطزیست در خدمت طبیعت نیستند، بههمیندلیل افراد آکادمیک و دانشگاهی با این تشکلها همکاری نمیکنند؛ چراکه اغلب آنها به فکر آبروی حرفهای خود هستند. حتی گاهی مشاهده میشود برخی سازمانهای مردمنهاد، حقحساب از دولت میگیرند تا حقیقت را معکوس جلوه دهند؛ معمولا استادان دانشگاه از همکاری با این دسته از سمنها سر باز میزنند، مگر اینکه ببینند، کار آن سمن بهصلاح مردم است.
سخن پایانی
سازمانهای مردمنهاد یکی از بازوان اجرایی و توانافزای دولتها برای تحقق برنامههای مرتبط با مشارکتهای اجتماعی محسوب میشوند تا فارغ از مقررات دستوپاگیر اداری، مسیر خدمترسانی به مردم را هموار کنند. بهگفته کارشناسان، متاسفانه هنوز سواد همکاری با بخشهای غیردولتی در دولتهای وقت اتفاق نیفتاده و تمرین همکاری با بخشهای مردمنهاد در دولت رخ نداده است. در مسیر فرآیند توسعه اجتماعی، بخشهای مختلف بهویژه در زمینههای محیطزیستی با این مسئله مواجهیم که کنشگران و تشکلهای مردمنهاد در کشور دههها و سالهای زیادی از فعالان در بدنه دولت و نهادهای دولتی جلوتر هستند و برخی نهادهای دولتی نتوانستند خودشان را با مسائل روز همراه کنند. حتی گاهی در برابر کنش و فعالیت سازمانهای مردمنهاد و فعالان محیطزیست بهجای همراهی، پذیرش و مشارکت، از ابزار دفاع و حذف استفاده میشود. باوجود اصرار به آموزش در نهادهای دولتی بهمنظور همکاری با سمنها، متاسفانه آنها همچنان عقب هستند و آموزشهای لازم را ندیدهاند.