-

قصه تورم ما و گران شدن دلار امریکای بی‌عرضه

ناصر بزرگمهر - به‌نام او که هرچه بخواهد همان می‌شود

از آن روزی که یک آقایی فرمودند (امریکا لازم نیست ایران را تحریم کند، فکری به حال دلار خودش بکند تا هر روز گران نشود) و جمله‌ای بر جملات ماندگار تاریخ اقتصاد جهان افزودند، چند سالی می‌گذرد.

از آن روزی که تحریم‌ها، ورق‌پاره‌ای بیش نبودند و آب را باید یک جایی ریخت که یک چیزی نسوزد، چند سالی می‌گذرد.

از آن روزی که معاون اولی در مقابل دوربین تلویزیون یک‌باره عدد ۴هزار و۲۰۰ تومانی به ذهنش آمد، چند سالی می‌گذرد.

امروز ارزش دلار به یمن همین اظهارنظرهای کارشناسی و تبدیل ارز به ریال برای کسری بودجه دولت‌ها، به حدود ۶۰ هزارتومان رسیده و مردم در دنیای مجازی ارزش ۶۰ هزارتومان را در طول ۶۰ سال در یک جدول به نمایش گذاشته‌اند که با این مبلغ چه می‌توانستیم بخریم و حالا چه می‌توان خرید.

سال ۱۳۴۰ یک خانه ویلایی

سال ۱۳۵۰ یک آپارتمان

سال ۱۳۶۰ سه عدد پیکان

سال ۱۳۷۰ جهیزیه کامل عروس

سال ۱۳۸۰ یک اجاق گاز

سال ۱۳۹۰ یک یخچال

سال ۱۳۹۱ یک پنکه

سال ۱۳۹۲ یک قابلمه

سال ۱۳۹۳ یک ماهیتابه

سال ۱۳۹۴ یک دست قاشق چنگال

سال ۱۳۹۵ یک قندان

سال ۱۳۹۶ یک کیلوقند

سال ۱۳۹۷ یک چای قندپهلو

سال ۱۳۹۸ یک عدد مرغ

سال ۱۳۹۹ یک کیلو ماست

سال ۱۴۰۰ یک کیلو پیاز

سال ۱۴۰۱ یک کیلو آرد

سال ۱۴۰۲ شش عدد تخم‌مرغ

سال ۱۴۰۳ یک بسته آدامس

براساس گزارش اداره کل رسانه‌های خارجی وزارت ارشاد، نشریه الشرق‌الاوسط در ۱۴ ژوئن ۲۰۲۰ نوشته بود که مافیای اقتصادی و سقوط پول ملی، دردهای ایرانی‌ها را تشدید کرده است و ایران از موج گرانی و افزایش قیمت‌ها در بازارهای میوه و تره‌بار، املاک و لوازم‌خانگی و موارد دیگر رنج می‌برد و نگرانی از تورم به دغدغه اصلی ایرانی‌ها تبدیل شده است.

کارشناسان اقتصادی، عوامل مختلفی را سبب تورم و افزایش قیمت‌ها در ایران می‌دانند، سقوط ارزش پول ملی در برابر دلار، فقدان نظارت، دلال‌بازی و مافیای اقتصادی و تحریم‌های اقتصادی بیشترین سهم را در وخامت اوضاع اقتصادی ایران دارد.

مردم از دولت انتظار دارند که تدابیر کارآمدی برای مقابله با تورم و گرانی اتخاذ کند، چراکه با تشدید بحران اقتصادی، شهروندان ایرانی مجبور هستند سبد غذایی خود را کوچک کنند و تفریح و وسایل رفاهی و حتی لباس را از فهرست خریدهای‌شان حذف کنند.

براساس گزارش مرکز آمار ایران، از زمان افزایش شدید نرخ دلار در اوت ۲۰۱۸، 30درصد خانواده‌های ایرانی قدرت خرید لوازم‌خانگی را از دست داده‌اند و همین مسئله موجب رونق بازار کالاهای دست‌دوم شده است.

قیمت مسکن و اجاره‌بهای مسکن، افزایش شدیدی پیدا کرده و براساس گزارش‌های دولتی، ناتوانی شهروندان ایرانی در پرداخت رهن و اجاره، موجب دردسر آنها شده است.

به‌معنای دیگر، صدای تورم و گرانی توسط همه رسانه‌های غربی و شرقی و دولت‌های خارجی رصد می‌شود، اما دولتمردان خودی، به بازی‌های نخودی و حاشیه‌های مختلف سیاسی و رقابتی مشغولند و دردهای جامعه را به فراموشی و شعارپردازی سپرده‌اند.

در حال‌ حاضر به‌نظر می‌رسد حتی تشکیل کارگروه به‌منظور بررسی علل افزایش قیمت‌ها و یافتن راه‌حلی برای آن، اقدامی دیرهنگام است، چراکه همگان علت این گرانی‌ها را می‌دانند.

سیاست‌های قبلی دولت‌های مختلف در این زمینه، از جمله فشار آوردن بر فعالان بخش خصوصی از طریق صدور دستورالعمل‌های اداری، با شکست مواجه شده است.

یکی از بامزه‌ترین واژه‌هایی که توسط مسئولان بانک مرکزی در مقابل تورم خلق شد و در کوتاه‌مدت، بین مردم رایج گردید، کلمه (حبابه) در برابر واقعیت گرانی بود، اگر به یاد داشته باشید:

اول می‌گفتند نرخ دلار حبابه!

بعد گفتند نرخ سکه و طلا حبابه!

بعدترش گفتند نرخ ماشین حبابه!

الان می‌گویند نرخ مسکن حبابه!

یکی نیست به این دولتمردان بگوید، بابا این مملکت ایران است نه کف صابون؟

به قول یکی از اساتیدی که در دنیای مجازی نوشته بود:

هرچه نرخ دلار بالاتر می‌رود، نرخ آدمیت و ارزش انسانیت پایین‌تر می‌آید.

هرچه نرخ ارز بالاتر می‌رود، بیکاری بیشتر، تولید و رونق و جهش آن، کمتر و بحران‌های اجتماعی و فروریزی‌های اخلاقی، گسترده‌تر می‌گردد.

هرچه نرخ سکه و طلا افزایش می‌یابد، نرخ زنده‌ماندن و زندگی‌کردن مردم، گران‌تر و شرافت و غیرت و عزت‌فروشی فراگیرتر می‌شود.

 هرچه نرخ ارز و سکه و مسکن بالاتر می‌رود، بانک‌های ورشکسته دولتی و خصولتی، سرفرازتر و سودآورتر می‌شوند.

هرچه نرخ دلار افزایش می‌یابد، قامت فقیران، پدران و مادران خانه‌نشین و کارگران و کارمندان و کاسب‌های جزء، خمیده‌تر می‌گردد.

آمدن دولت چهاردهم، نور امیدی برای مبارزه با گرانی، رفع تحریم‌ها، وفاق ملی داخلی و خارجی و جلوگیری از بحران تورم را در مردم روشن کرده است.

البته به‌شرط آنکه آقای رئیس‌جمهوری و هیات‌دولت وقت کنند و از این مراسم و آن مراسم دست بکشند و تعطیلات خود را تمام کنند و به سر کار برگردند و ببینند صورت مسئله چیست؟ و به چاره‌اندیشی و حل مسئله بپردازند که پاک کردن صورت‌مسئله، مشکلی از مردم حل نخواهد کرد.

  • avatar ایرانی

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین