نقش کلیدی مشاوره در بازاریابی و فروش
شهرام شیرکوند_ پژوهشگر صنعت
توسعه سهم بازار یکی از استراتژیهای اساسی برای ماندگاری و ارتقای یک سازمان است. همچنین مهارت و نگرش مدیران حوزههای بازاریابی و فروش برای توسعه سهم بازار و افزایش فروش بسیار حائز اهمیت است؛ بنابراین مشورت با افراد خبره و بهرهگیری از تجربیات آنها در حوزههای بازاریابی و فروش، بهترین نتایج را برای سازمان به همراه خواهد داشت. علاوهبراین برای تحقق اهداف سازمان، افزایش بهرهوری و پیشرفت کسبوکار و تجارت و آشنایی با متدهای روز و بهمنظور کاهش آسیبهای اقتصادی در حوزه کسبوکار باید از افراد متخصص مشاوره گرفت.
بهجرات میتوان گفت ناکامی بسیاری از مدیران در حوزههای مختلف بازاریابی، تولید، فروش و خدمات پس از فروش، زاییده ناهماهنگی نگرش و رفتار یکنواخت و دگماتیسم آنان و سیستمهای مکانیکی تحمیل شده به سازمانها با واقعیت غیردگماتیسم (جزماندیشی) آنهاست. سازمان مانند موجود زنده دارای اراده است و مدیریت بر آن مهارتهای متناسب با آرمانهای سازمان را میطلبد. البته هیچ سازمانی را نمیتوان یافت که مدیران آن بهطور کامل واجد این مهارتها و دانش مدیریت باشند. در کشورهای توسعهیافته مشاوران حرفهای مدیریت اینگونه نیازهای سازمانی را برآورده میکنند.
بدیهی است توسعه مدیریت برمبنای الگوهای علمی و عملی مستلزم توسعه مشاوره مدیریت است. هر اندازه سازمانها و محیط آنها متنوعتر و تغییرپذیرتر باشد این ضرورت بیشتر خواهد بود، اما سوال این است که چطور میتوان صنعت مشاوره مدیریت را توسعه داد و آن را اثربخش و پرجاذبه کرد؟
باتوجه به نقش مهم مشاوران مدیریت، فقدان مهارتها مترادف با توفیق نیافتن آنها در نیل به اهداف سازمانی است. در این راستا «رابرت کانز» میگوید موفقیت مدیران در گرو عملکرد و ویژگیهای شخصیتی آنان است و تواناییشان در نائل شدن به یک نتیجه مطلوب برخاسته از مهارتهاست. بر این اساس وی مشخص میکند موفقیت عملکرد مدیریت مستلزم سه نوع مهارت فنی، انسانی و ادراکی است. برای ایجاد تحول در سازمان، بهرهگیری از مشاوران داخلی (کارشناسان و مدیران شاغل در سازمان) و مشاوران خارج از سازمان و مشارکت موثر آنان برای تسریع دگرگونی فراگیر ضروری است که لازمه استفاده از این دو گروه (مشاوران خارج و داخل سازمان) را دانش، مهارتها و اندوختههای تجربی ویژه آنان تعیین میکند.
سازمانها با این رویکرد و توجه به اهمیت حضور مشاوران خبره در سازمان باید همواره دارای کمیتهها و نشستهای تخصصی باشند و در مواقع بحرانی و زمان تصمیمگیری با آنان مشاوره کنند و از نظرات کارشناسی مشاوران بهرهمند شوند تا از تصمیمات عجولانه و غیرکارشناسی که تضییع حقوق ذینفعان سازمانها را بهدنبال دارد، پرهیز شود. البته مدیران موفق و باتجربه نیک دریافتهاند که خودمحوری و اخذ تصمیمات فردی، بار مسئولیت و پاسخگویی آنان را در مقابل ذینفعان دوچندان میکند و تمامی خسارات ناشی از شکست احتمالی را متوجه آنان میسازد؛ بنابراین معتقدند استفاده از تجربیات و نظرات دیگران و مشاوره در امور، ضریب ریسک را کاهش میدهد و به این جهت مدیران باید در مقام پاسخگو، توجیه پسندیده و محکمهپسندی داشته باشند. آنان باوجود اعتماد و اطمینان به توانمندیهای خود، مشاوره با دیگران را جزئی از تواناییهای خود تلقی کرده و با تشکیل کمیتهها و مجامع تخصصی و کارشناسی در حوزه مدیریت خود و استفاده راهبردی از آن، امور را تسهیل میکنند.
در شرایط ثبات و سلامت اقتصادی، ماندگاری و پیشرفت بنگاههای تولیدی و اقتصادی و ارزشآفرینی آنها از طریق مدیریتی کارآمدتر و اثربخشتر میسر خواهد بود و تنها در این صورت است که دانش مدیریت و تجربه انباشته و گرانسنگ مدیران و مشاوران مدیریت و مهارتهای مشاورهای، جایگاه خود را باز مییابد و تعامل مشاوران و مدیران، توانمندی هر دو را ارتقا بخشیده و به تحقق اهداف سازمان در حوزههای بازاریابی و فروش و توسعه سهم بازار خواهد انجامید. بدیهی است مشاوران و مدیران برای حضور موثر در چنین فضایی باید آمادگی کافی داشته باشند تا بتوانند همپای مدیران و مشاوران رقبای داخلی و خارجی خود در عرصه رقابت حضور یابند.
در عصر حاضر که فضای کسبوکار رقابتیتر شده، دانش بازاریابی مانند بسیاری از علوم دیگر به یک امر تخصصی تبدیل شده و اتکای مدیران به روشهای سنتی و بهرهگیری از تجربههای قبلی ناکافی است و باید باتوجه به شرایط رقابت، از شیوههای نوین بازاریابی برای توسعه برند و افزایش سهم بازار استفاده کرد. از این منظر که نیاز به دانش، مهارت و تخصص بازاریابی برای مدیران امروز و در شرایط کنونی کاملا محسوس است، استفاده از خدمات و تجربیات یک مشاور مدیریت ضروری بهنظر میرسد. البته مشاوره در حوزه بازاریابی مختص واحدهای تجاری که قدمت طولانی دارند نیست و در کسبوکارهای جدید نیز برای توسعه فروش مشاوره بازاریابی ضرورت دارد.
خلاصه کلام اینکه تصمیمسازی درست و بهموقع، بهرهمندی از دانش روز، تخصص، تجربه و ارتباطات مثبت مشاور در ترغیب سازمانها به استخدام مشاور در حوزههای مختلف موثر بوده و آنچه در نهایت برای مشاوران ارزش افزوده و مزیت رقابتی ایجاد خواهد کرد، بهرهگیری از نوآوری و خلاقیت برای توسعه نشان تجاری (برند)، کاهش زمان، کاهش هزینه و توسعه فرهنگ صنعتی در سازمان در راستای ارائه راهحل برای رفع مشکلات حوزههای تولید و تجارت و توسعه فروش است.