از امید به «تعامل» تا خطر «بنبست»
رشد در انزوا ممکن نیست!تحریمهای موسوم به مکانیسم ماشه سالهاست بهعنوان یکی از ابزارهای فشار بر ایران مورداستفاده قرار گرفتهاند. این مکانیسم نهتنها نفت و بانکداری ایران را هدف قرار داد، بلکه مسیرهای سنتی تجارت کشور را نیز دشوار کرد و برخی شرکای قدیمی را از میدان خارج ساخت. اما آیا این فشارها بهمعنای بنبست مطلق در اقتصاد و تجارت ایران است؟ پاسخ را باید در دو سطح بررسی کرد؛ نخست، میزان اثرگذاری روابط بینالملل بر روند تجارت ایران و دوم، ظرفیتها و مسیرهای جایگزینی که کشور میتواند برای عبور از این شرایط فعال کند. واقعیت این است که تحریمها هزینه تجارت را بالا بردهاند، اما ایران همچنان توانسته است با تکیه بر روابط منطقهای و شرکای آسیایی، از بسته شدن کامل درهای تجارت جلوگیری کند. پرسش اصلی امروز این است که آینده تجارت ایران در گرو چه نوع روابطی خواهد بود و تا چه اندازه دیپلماسی اقتصادی میتواند راهگشا باشد؟

تجارت خارجی در سایه تحریم
تحریمهای ماشهای بدون تردید مسیر تجارت ایران را پرهزینه و پرریسک کردهاند. بانکهای بینالمللی حاضر به همکاری مستقیم نیستند و شرکتهای بیمه جهانی از پوشش حملونقل کالاهای ایرانی خودداری میکنند. این شرایط باعث شده است صادرکنندگان ایرانی برای جابهجایی پول و کالا به واسطههای چندلایه روی بیاورند و همین امر سود تجارت را کاهش داده است. از سوی دیگر، بسیاری از بازارهای سنتی ایران بهدلیل نگرانی از مجازاتهای غربی، سطح همکاری خود را محدود کردهاند.
با این حال، واقعیت آن است که تجارت ایران متوقف نشده است. در سالهای اخیر، سهم قابلتوجهی از صادرات غیرنفتی کشور بهسمت بازارهای منطقهای و کشورهای آسیایی هدایت شده و ایران توانسته است جایگاه خود را در زنجیره تامین برخی کالاها حفظ کند. این موضوع نشان میدهد که اگرچه تحریمها، هزینهها را بالا بردهاند، اما توانستهایم مسیرهای جایگزین نیز بسازیم.
درهای تجارت با روابط بینالملل باز میشوند
اقتصاد جهانی امروز بدون روابط بینالملل پویا معنایی ندارد. هیچ کشوری نمیتواند در انزوا مسیر رشد را ادامه دهد. برای ایران نیز همین قاعده صدق میکند. روابط دیپلماتیک مستقیم با کشورهای مختلف تعیین میکند که تجارت چقدر روان و کمهزینه باشد. هر بار که روابط با کشوری بهبود یافته، بلافاصله مسیرهای تجاری جدید باز شده و هزینهها کاهش یافته است. بهعنوان نمونه، همکاریهای اخیر ایران با همسایگان شرقی و کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای نشان داد که چگونه میتوان بخشی از فشارهای غربی را با همکاریهای منطقهای جبران کرد.
برعکس، هرگاه روابط دیپلماتیک دچار تنش شده، نخستین اثر آن در تجارت دیده شده است؛ از محدودیت در گشایش السی گرفته تا دشواری در ترانزیت کالا. بنابراین میتوان گفت روابط بینالملل نه یک عامل جانبی، بلکه یکی از ستونهای اصلی تجارت ایران است.
آیا ایران در بنبست قرار گرفته است؟
تجارت ایران در شرایط تحریم با چالشهای جدی و متعددی روبهرو بوده است. تحریمهای اقتصادی، بهویژه تحریمهای یکجانبه ایالاتمتحدهامریکا و تحریمهای ثانویه، باعث محدودیت شدید در دسترسی ایران به بازارهای جهانی، نقلوانتقال مالی، بیمه حملونقل و واردات و صادرات شدهاند. شرکتها و بانکهای خارجی نیز بهدلیل ترس از جریمههای سنگین امریکا، از همکاری با ایران خودداری کردهاند. این تحریمها باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی، افزایش هزینه تجارت و انتقال فعالیتهای اقتصادی بهسمت بازارهای غیررسمی یا دور زدن تحریمها شدهاند.
در این شرایط، ایران تلاش کرده است با استفاده از راهکارهایی مانند تجارت پایاپای، استفاده از ارزهای غیردلاری (مانند یوآن، روبل یا روپیه)، ایجاد سازکارهای مالی با کشورهای همسو و تقویت همکاری با کشورهای همسایه، فشار تحریمها را تا حدی کاهش دهد. توسعه روابط تجاری با چین، روسیه و برخی کشورهای آسیایی، همچنین استفاده از ظرفیتهای منطقهای مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا یا سازمان همکاری شانگهای، بخشی از این تلاشها بودهاند. با این حال، موانع ساختاری در اقتصاد ایران، ضعف نظام بانکی و گمرکی و نبود شفافیت، اثرگذاری این تلاشها را محدود کردهاند.
از سوی دیگر، مکانیسم ماشه (Snapback Mechanism) یکی از بندهای کلیدی در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است که بهموجب آن، در صورت نقض تعهدات ایران در چارچوب برجام، یکی از طرفهای توافق میتواند روند بازگشت خودکار تحریمهای شورای امنیت را فعال کند. اگرچه امریکا در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد، در سال ۲۰۲۰ دولت ترامپ تلاش کرد بهصورت یکجانبه این مکانیسم را فعال کند، اما با مخالفت سایر اعضای برجام و حتی شورای امنیت مواجه شد. با این حال، تهدید به فعالسازی این مکانیسم همچنان بهعنوان اهرم فشار سیاسی و اقتصادی علیه ایران استفاده میشود و موجب بیثباتی در فضای تجاری و بینالمللی ایران شده است.
به این ترتیب یکی از مهمترین پرسشهایی که این روزها مطرح میشود، این است که آیا ایران بهدلیل تحریمها و محدودیتهای دیپلماتیک به بنبست رسیده است؟ پاسخ روشن منفی است. بنبست زمانی معنا دارد که هیچ راه جایگزینی وجود نداشته باشد، در حالی که ایران همچنان با بیش از ۱۰۰ کشور مبادلات اقتصادی دارد و صادرات غیرنفتی باوجود همه محدودیتها ادامه دارد. البته نمیتوان انکار کرد که این مسیر پرهزینهتر از شرایط عادی است و سهم ایران از برخی بازارهای جهانی کاهش یافته، اما تجربه نشان داده است که کشور توانسته خود را با شرایط جدید تطبیق دهد، از تهاتر کالا گرفته تا توسعه تجارت با ارزهای محلی و پیمانهای دوجانبه. بنابراین، تحریمها مسیر تجارت را سختتر کردهاند، اما بهمعنای بسته شدن کامل درها نیستند.
فرصتهای تازه در دل بحران
شرایط تحریمی و تهدید به استفاده از مکانیسم ماشه، فضای تجارت خارجی ایران را بهشدت تحتتاثیر قرار دادهاند. برای مقابله با این وضعیت، نیاز به دیپلماسی فعال، تنوعبخشی به شرکای تجاری، اصلاحات اقتصادی داخلی و توسعه زیرساختهای مالی مستقل از نظام مالی غرب وجود دارد.
یکی از مهمترین ابزارهای ایران برای عبور از فشار تحریم، استفاده از ظرفیتهای منطقهای و آسیایی است. بازار ۸۰ میلیونی ایران در همسایگی بازاری ۴۰۰ میلیونی قرار دارد که شامل عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان و کشورهای آسیای میانه میشود. این بازارها بهطورطبیعی به کالاهای ایرانی نیاز دارند و نزدیکی جغرافیایی هزینه تجارت را کاهش میدهد. علاوه بر این، عضویت ایران در پیمانهای منطقهای مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا یا تعامل با بریکس، امکان جدیدی برای حضور در بازارهای گستردهتر فراهم کرده است.
چین و روسیه نیز بهعنوان دو شریک راهبردی، مسیرهای تازهای برای همکاریهای تجاری گشودهاند. اگرچه این روابط هنوز در مقایسه با ظرفیتها محدود است، اما نشان میدهد که ایران میتواند با تنوعبخشی به شرکا، فشار تحریمهای غربی را تا حدی خنثی کند.
اصلاحات داخلی
نباید فراموش کرد که عبور از تحریمها و تقویت تجارت تنها با روابط بینالمللی ممکن نیست. ساختار داخلی اقتصاد نیز، نیازمند اصلاح است. شفافیت اقتصادی، تسهیل قوانین گمرکی، بهبود نظام بانکی و حمایت از صادرکنندگان میتواند به کاهش هزینه تجارت کمک کند. اگر این اصلاحات با دیپلماسی اقتصادی فعال همراه شود، ایران خواهد توانست از ظرفیتهای منطقهای و جهانی بهشکل کاملتری بهرهمند شود. در واقع، تجارت موفق نیازمند دو بال است؛ یکی روابط خارجی متوازن و دیگری اصلاحات داخلی پایدار.
دیپلماسی اقتصادی، راهحل عبور از موانع تجاری
محمدصادق حمیدیان، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی شیراز با بیان اینکه دوران اتکای صرف به دیپلماسی سیاسی رو به پایان است، به صمت گفت: جهان امروز عرصه رقابت دیپلماسی اقتصادی است؛ دیپلماسی که مولفههایی نظیر هوشمصنوعی، صادرات فناورانه و نوآوری را در قلب خود دارد و مسیر تازهای برای تعامل کشورها با بازار جهانی ترسیم میکند.
نمیتوان اقتصاد و سیاست را جدا کرد
وی بااشاره به تحولات نظری و عملی در حوزههای سیاست و اقتصاد، اظهار کرد: با کمرنگ شدن مرز میان این دو حوزه، دیگر نمیتوان اقتصاد را مستقل از سیاست یا برعکس در نظر گرفت. کشورهایی که در تعامل بین این دو موفق بودهاند، امروز در زمره پیشروترین بازیگران اقتصادی جهان قرار دارند.
حمیدیان افزود: رویکرد موسوم به اقتصاد سیاسی که برپایه تعامل و تاثیر متقابل میان اقتصاد و سیاست شکل گرفته، امروز به الگویی کاربردی در رفتار کشورهایی تبدیل شده است که توانستهاند از چالشهای جهانی عبور کنند و مسیر توسعه را در پیش بگیرند.
لزوم اصلاح ساختار ناکارآمد دیپلماسی اقتصادی
رئیس اتاق بازرگانی شیراز با انتقاد از ساختار فعلی دیپلماسی اقتصادی کشور، خاطرنشان کرد: ساختاری که دههها پیش طراحی شده و بدون بازنگری ادامه یافته، امروز با معضلاتی چون ضعف در هماهنگی بین دستگاهها، بروکراسی زائد و موازیکاریهای بیثمر روبهروست. این ساختار، متناسب با اقتضائات جدید اقتصادی و سیاسی جهان نیست و نیازمند اصلاحی بنیادین است.
وی افزود: انجام اصلاحات در این بخش، بدون تدوین یک سند راهبردی جامع که اهداف و اولویتهای کلان کشور را در حوزه دیپلماسی اقتصادی مشخص کند، عملا امکانپذیر نیست. چنین سندی نهتنها پیشنیاز اصلاحات ساختاری است، بلکه جهت و مسیر این اصلاحات را نیز تعیین خواهد کرد.
پیوند دیپلماسی اقتصادی و توسعه منطقهای
حمیدیان بااشاره به نقش مهم ظرفیتهای استانی در توسعه روابط اقتصادی کشور، بیان کرد: ما در اتاق بازرگانی ایران با بهرهگیری از تجربیات جهانی و مبانی اقتصاد مقاومتی، بستهای پیشنهادی برای پیوند دیپلماسی اقتصادی با توسعه منطقهای و استانی تدوین کردهایم. خلاصهای از این بسته، از سوی بنده بهعنوان نماینده روسای اتاقهای بازرگانی کشور ارائه شده و مشروح آن نیز در قالب یک میزگرد تخصصی توسط همکارانم در حال بررسی و ارائه است.
پایان دیپلماسی!
حمیدیان با تاکید بر ضرورت تغییر نگاه سنتی به سیاست خارجی، تصریح کرد: در شرایطی که اقتصاد ایران با پیچیدهترین وضعیت تحریمها، رقابتهای منطقهای و بازتعریف نظم جهانی روبهروست، دیگر نمیتوان صرفا به دیپلماسی رسمی بیندولتی اکتفا کرد. امروز بیش از هر زمان دیگری لازم است که ظرفیتهای بومی، استانی و مرزی در قالب دیپلماسی اقتصادی استانی فعال شوند تا با سیاست خارجی کشور همافزا باشند و نقشی عملیاتی در عبور از چالشهای فعلی ایفا کنند.
بسته دهگانه برای حکمرانی اقتصادی
رئیس اتاق شیراز افزود: اتاقهای بازرگانی کشور، بهعنوان نمایندگان بخش خصوصی، با اتکا به نظریههای علمی روز و تجارب موفق بینالمللی، بستهای دهگانه از پیشنهادهای عملیاتی و تحولآفرین را تهیه کردهاند. این بسته با هدف استقرار حکمرانی اقتصادی چندلایه و نهادینهسازی دیپلماسی اقتصادی استانی طراحی شده است.
وی اظهار کرد: این پیشنهادها، بر اساس بنیانهای نظری بهروز در حوزه اقتصاد سیاسی و دیپلماسی نوین و با در نظر گرفتن وضعیت خاص ایران در دوران تحریمها تدوین شده و قابلیت اجرایی بالایی در سطح مناطق مرزی کشور دارد.
ظرفیت بالای استانهای مرزی
حمیدیان بااشاره به ظرفیتهای بالفعل در استانهای مرزی کشور، عنوان کرد: این مناطق میتوانند نهتنها بهعنوان نقاط اتصال با بازارهای هدف منطقهای عمل کنند، بلکه قادرند رشد اقتصادی را در سطوح محلی تحریک کرده، صادرات غیرنفتی را افزایش دهند، سرمایهگذاری خارجی را جذب کرده و در نهایت، به تقویت تابآوری اقتصادی و امنیتی کشور در نواحی مرزی کمک کنند.
سخن پایانی
تحریمهای ماشهای و محدودیتهای دیپلماتیک بدون شک فشار سنگینی بر تجارت ایران وارد کردهاند، اما بهمعنای بنبست مطلق نیستند. ایران توانسته است با استفاده از ظرفیتهای منطقهای، تنوعبخشی به شرکای تجاری و اصلاحات تدریجی داخلی، مسیرهای جایگزینی برای ادامه تجارت بیابد. روابط بینالملل نقش کلیدی در این روند دارند. هر گشایش دیپلماتیک میتواند بهسرعت در تجارت بازتاب یابد و هر تنش سیاسی، هزینه تجارت را بالا ببرد. آینده اقتصاد ایران نه در تکرار انزوا، بلکه در ترکیب هوشمندانهای از دیپلماسی فعال و اصلاحات داخلی رقم خواهد خورد. پرسش اصلی این است که ایران کدام مسیر را انتخاب خواهد کرد؛ مسیری در انزوا یا مسیری که میتواند از دل فشار، فرصتی تازه برای بازتعریف نقش کشور در اقتصاد جهانی بسازد.