-
پژوهشگر حوزه خودرو در گفت‌وگو با صمت تاکید کرد

توهمی به‌نام رقابتی بودن بازار خودرو

اغلب مردم بر این باورند که انحصار در صنعت خودرو، تاثیرات عمیق و گسترده‌ای بر تولید و بازار این صنعت در کشورمان گذاشته است. زمانی که یک یا چند شرکت بزرگ بر بخش عمده‌ای از بازار تسلط پیدا می‌کنند، رقابت به‌شدت کاهش می‌یابد و این امر می‌تواند به افزایش قیمت‌ها و کاهش کیفیت محصولات منجر شود. انحصارگران معمولا به دلیل نبود رقبای قوی، انگیزه کمتری برای نوآوری و بهبود فرآیندهای تولید دارند. این وضعیت نه‌تنها به محدود شدن تنوع مدل‌ها و گزینه‌های موجود برای مصرف‌کنندگان منجر می‌شود، بلکه ممکن است کیفیت خدمات پس از فروش نیز تحت‌تاثیر قرار گیرد. درحال‌حاضر تمام این پیامدها را در صنعت خودروی کشور مشاهده می‌کنیم، اما آیا واقعا صنعت خودروی ما یک صنعت انحصاری است؟ صمت در این زمینه و با محور انحصار در تولید و توزیع خودرو با امیرحسن کاکایی، عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت و پژوهشگر حوزه خودرو گفت‌وگو کرده که در ادامه می‌خوانید.

 توهمی به‌نام رقابتی بودن بازار خودرو

آیا صنعت خودرو ما یک صنعت انحصاری است؟ چرا؟

نخست دو واقعیت را کنار هم می‌گذاریم و بعد قضاوت کنیم. هم‌اکنون ۳۹ عضو رسمی انجمن خودروسازی در کشور داریم که ۱۵ عضو از آنها، سواری‌ساز هستند. کره جنوبی که زمانی ۵ خودروساز بزرگ داشت، از دهه ۹۰ میلادی به بعد، فقط یک خودروساز بزرگ یعنی هیوندای- کیا دارد که سالانه بیش از ۸ میلیون خودرو تولید و روی یک پلتفرم، دست‌کم ۵ خودرو با نام‌ها و برندهای گوناگون عرضه می‌کند. این شرکت هم‌اکنون بیش از ۷۰ درصد بازار کره را در اختیار دارد.  این در حالی است که بزرگ‌ترین خودروساز ما یعنی ایران‌خودرو، در بهترین حالت حداکثر ۸۰۰ هزار خودرو تولید کرده که افزون بر ۵۰ درصد آنها، برند خارجی بوده است. در بهترین شرایط کمی بالاتر از ۵۰ درصد بازار را در اختیار داشته و هم‌اکنون کمتر از ۴۰ درصد بازار را در اختیار دارد. جالب است. معمولا انحصار باید باعث سود بالا و استفاده از جایگاه انحصاری باید باعث سود اضافه شود. این در حالی است که ایران‌خودرو و و سایپا، ۷ سال است پشت‌سر هم زیان می‌کنند و روزبه‌روز وضع‌شان بدتر می‌شود. جالب‌تر اینکه مسئولان در پی تعریف غلط از انحصار طی ۳۰ سال گذشته، بیش از ۱۰۰ پروانه بهره‌برداری خودروسازی صادر کرده‌اند. حتی اگر هزاران کارخانه هم ایجاد کنیم، بازهم احساس ما می‌گوید که انحصار داریم. این در حالی است که اتفاقا مشکل بزرگ این است که شرکت بزرگ و انحصاری در خودروسازی نداریم و ادای رقابت درمی‌آوریم. در مقابل بازاری انحصاری داریم که در اختیار دولت است و حتی اگر هزاران نوع خودرو وارد کشور شود، بازهم مردم احساس می‌کنند بازار انحصاری است. نمونه آن در دهه 80 قابل‌بررسی است که با پول‌های بادآورده نفتی، انواع خودرو وارد کردیم و خودروسازان داخلی هم با کمک خارجی‌ها خودروهای متنوع تولید می‌کردند. ما هیچ‌گاه طی ۳۰ سال گذشته احساس نکرده‌ایم که بازار خودرو رقابتی است. پس نشان می‌دهد که اصولا این موضوع یک احساس است که شخصا ادعا می‌کنم یک توهم است که برخی از مسئولان و دلالان به‌قصد خواسته‌اند در ذهن ما جا بیفتد تا به مقاصد دیگری برسند.

از نظر شما انحصاری وجود ندارد، پس چرا ما اینقدر احساس بدی داریم و فکر می‌کنیم که در دست دو خودروساز بزرگ اسیریم؟ چرا قیمت‌ها این‌قدر بالاست و کیفیت پایین؟

واقعیت این است که اولا برای داشتن یک فضای رقابتی، احتیاج به دو شرط مهم داریم: خودروساز بزرگ و انحصاری و بازار آزاد و رقابتی. قبل از اینکه بحث را ادامه دهم، باید یک نکته را دقیق بیان کنم. بزرگ بودن صنعت باعث کاهش هزینه‌های تولید و افزایش توان تحقیق و توسعه می‌شود و خودبه‌خود ظاهر انحصاری ایجاد می‌کند. اما مشکل انحصار خودروساز نیست، بلکه سوءاستفاده از جایگاه انحصاری است. پس آنچه مهم است این است که نگذاریم شرکتی از جایگاه انحصاری خود سوءاستفاده کند. دست‌کم در ده سال گذشته به‌طور مشخص در وضعیتی بودیم که هیچ شرکتی نمی‌توانسته از جایگاه انحصاری خود سوءاستفاده کند. پس این حرف‌ها که مسئولان به خورد ما داده‌اند که مشکل انحصار در خودروسازی است، فقط بهانه است. بهانه‌ای برای اینکه مسئولان ناکارآمدی‌های خود را گردن دیگری بیندازند و جایگاه و پست خود را حفظ کنند. مثال بارز آن شورای رقابت است. واقعا شورای رقابت در سیزده سال گذشته چه کار مثبتی برای رقابتی شدن بازارها از جمله بازار خودرو کرده است؟ سازمان حمایت از تولیدکننده و مصرف‌کننده در این سال‌ها چه کاری جز قیمت‌گذاری دستوری برای خودرو انجام داده و کجا به داد مردم رسیده است؟

فرض کنید ما کلا بازارمان را بدهیم دست چینی‌ها که الان تنها جایی از جهان است که می‌تواند نسبت به بقیه دنیا با ما کار کند. آیا مشکلات بازار خودرو، مشکلاتی که آن را به بحث انحصار نسبت می‌دهیم، حل می‌شود؟ مشکلاتی مانند کیفیت پایین، نرخ بالا و خدمات پس از فروش بد و مصرف سوخت بالا و...؟ خیر. نرخ بالای خودرو در ایران مانند بیشتر کالاهای تولیدی کشور، ناشی از اقتصاد بیمار و مدیریت اقتصاد است که بر مبنای دلار نفتی و ایجاد تورم دائمی و بانکداری همراه آن می‌چرخد. در این کشور همه‌چیز نسبت به درآمد من و شمای کارمند و کارگر، گران تمام می‌شود، چون دولت ناکارآمد، به‌جای اینکه روی کارآمدی خود کار کند، دائما پول چاپ و اقتصاد را تضعیف می‌کند. عمدتا هر جا هم رشدی می‌بینید، ناشی از افزایش درآمدهای نفتی و معدنی است. دهه 80، وضعمان خوب شد، چون درآمد نفتی ما چند برابر شد. البته در دو مقطع تاریخی به‌طور ذاتی کمی وضعمان خوب شد: دهه 40 و 70 خورشیدی. آن هم علتش این بود که بر حسب شانسی تاریخی، دولت‌هایی روی کار آمدند که با تدبیر و برنامه‌ریزی درست، بدون تکیه بر درآمدهای بادآورده نفتی برنامه‌ریزی کردند و فضای جامعه هم آمادگی لازم برای همراهی را داشت. اتفاقا همین دو مقطع، زمانی بود که صنایعی مانند خودرو رشد قابل‌توجهی کردند. اما در غیر از این مقاطع خاص، همیشه دلالی را توسعه دادیم و دولت با متورم کردن خود و اقتصاد، مملکت را با هزینه بالا چرخانده و درحال‌حاضر که ارتباط ما با جهان به حداقل ممکن رسیده، روزبه‌روز اوضاع معیشتی‌مان بدتر می‌شود.

یک مثال جالب بزنم. مسئولان دائما از زیادی تعداد پرسنل در ایران‌خودرو و سایپا می‌گویند؛ به‌خصوص مجریان صداوسیما. اما نگاهی بیندازید به تعداد پرسنل صداوسیما و کیفیت خروجی آنها و مقایسه کنید با شبکه‌های مهم خبری و رسانه‌ای دنیا. همین وضعیت را در دانشگاه‌ها می‌بینید. نسبت پرسنل اداری به اساتید و دانشگاه در ایران به طرز عجیبی بالاست (در دانشگاه ما ظاهرا ۴ برابر موارد مشابه بین‌المللی است). در وزارتخانه‌ای نیست که تورم نیروی انسانی نداشته باشیم. خود مجلس شورای اسلامی که این‌قدر از تعداد پرسنل بالا و بدی کیفیت خروجی خودروسازی می‌گوید، چقدر کارآمد است و چقدر در جذب این تعداد پرسنل در جای‌جای ایران مسئول است؟ وقتی همشهری‌ها و هم‌ولایتی‌های وکلای مجلس به توصیه آنها استخدام می‌شوند و این تورم نیروی انسانی را در جاهای گوناگون از جمله خودروسازی‌ها ایجاد و در ازایش رأی جمع می‌کنند، چرا آنجا تشکر نمی‌کنند؟

شاید فکر کنید نرخ کالاهای تولیدی صنعتی به علت رانت‌خواری بالاست. کافی است به نرخ ساخت مسکن یا مرغ و تخم‌مرغ نگاهی بیندازید. حتی کیفیت آنها را هم می‌توانید با موارد خارجی مقایسه کنید. پس اول این را بدانید که مشکل صنعت خودرو ناشی از انحصار در صنعت نیست، بلکه دولتی بودن اقتصاد و ناکارآمد بودن قوانین، منشأ اصلی فساد واقعی، عدم‌بهره‌وری و کیفیت پایین محصولات در بیشتر صنایع و کسب‌وکارهاست.

اتفاقا افزایش تعداد خودروسازی و واردکنندگان خودرو، باعث بدتر شدن اوضاع می‌شود و عامه مردم روزبه‌روز فقیرتر می‌شوند. در بهترین حالت ۱۰ تا ۲۰ درصد جامعه از واردات بی‌رویه سود خواهند برد که مثلا می‌توانند بنز و بی‌ام‌و را دهک اول بخرند و هیوندای و نیسان را دهک دوم یا نهایتا دهک سوم. اما آنچه در این میان قربانی شده، صنعت و اقتصاد کشور است.

پس چه باید کرد تا بازار خودرو کشور به‌طور منطقی و پایدار رقابتی شود؟ چطور می‌توانیم مانند بسیاری از مردم جهان، به خودروهای ارزان و باکیفیت دسترسی پیدا کنیم؟ بهتر نیست این صنعت را تعطیل کنیم و کلا خودرو وارد کنیم؟

واقعیت این است که خودروسازی یک صنعت بزرگ، شبکه‌ای و انحصاری است. طبیعتش انحصاری است و تا بزرگ نشود، نمی‌تواند رقابت کند. اما در ایران، چیدمان اقتصاد این صنعت را طوری چیده‌ایم که گرفتار یک سیاه‌چاله اقتصادی شده‌ایم. ما هم باید مانند کشورهایی همچون ژاپن، کره جنوبی و ترکیه و حتی چین، با قوانین تجارت و کسب‌وکار خودرویی کنار بیاییم و اجازه ورشکستگی، ادغام، همکاری بین‌المللی و بزرگ شدن به صنعت خودرو خود بدهیم. نباید به‌طور مصنوعی رقابت ایجاد کنیم. چنین رقابتی منجر به نابودی توان تمام کارآفرینان می‌شود و سپس وقتی دولت می‌خواهد این رقابت ظاهری بی‌پشتوانه را حفظ کند، ناچار می‌شود دائما به انحاء گوناگون رانت توزیع کند و این توزیع رانت هم منجر به ناکارآمدی اقتصاد و نهایتا تورم دائمی می‌شود. یکجا باید این مسیر سیاه‌چاله را قطع کرد. در ۱۹۹۳ ژاپن و در ۱۹۹۶ در کره خیلی از شرکت‌ها ورشکسته شدند و شروع کردند به بازسازی اقتصاد خود. از درون آن بحران‌ها و تحولات ناگوار، غول‌های انحصاری مانند تویوتا و هیوندای-کیا دوباره سر برآوردند که تقریبا در جهان بی‌رقیب هستند.

امروز همه شرکت‌های غول برای رسیدن به‌پای تویوتا، دست به ادغام‌های بزرگ زده‌اند. فولکس که از حدود دو دهه قبل خود را نجات داد و به صدر جدول آمد و امروز رنو-نیسان- میتسوبیشی با هوندا مشارکت جدید و پژو-سیتروئن با فیات-کرایسلر، مجموعه استلانتیس را شکل دادند تا بتوانند در رقابت باقی بمانند. چینی‌ها هم که کلا حسابشان جداست و باوجود رقابت ظاهری و باطنی، شبکه‌ای از همکاری‌های جدی فناورانه در بین بیشتر خودروسازان آن وجود دارد. ضمن اینکه همزمان با غول‌های دنیا شریک‌اند. البته با آمدن آقای ترامپ، بازی عوض می‌شود. الگوی موفقیت در صنعت خودرو تنها یک‌چیز است: همکاری بین‌المللی و تبدیل به غول صنعتی شدن. کوچک‌ها محکوم‌به شکستند. حالا یا ورشکسته می‌شوند یا به‌ناچار در یکی از شبکه‌های جهانی ادغام می‌شوند.

به نظر شما اگر اجازه دهیم ادغام رخ دهد و تعداد کمی خودروسازی باقی بماند، چگونه رقابت در بازار را تضمین کنیم؟ چگونه جلوی سوءاستفاده غول‌های صنعتی را بگیریم؟ چگونه قیمت‌ها را پایین بیاوریم؟ و نهایتا چگونه خودرو را از دغدغه ذهنی جامعه خارج کنیم؟

اولا تا نظام اقتصادی اصلاح نشود، هیچ صنعتی رقابتی نمی‌شود و هیچ‌گاه عامه مردم روی خوش زندگی را نخواهند دید، چراکه همیشه درآمد آدم‌های عادی عقب‌تر از تورم است. مشکل اصلی اینکه خودرو دغدغه مردم است، اقتصاد بیمار است و مردم برای حفظ ارزش پول خود چاره‌ای جز سرمایه‌گذاری روی خودرو ندارند. مسکن که تقریبا برای اکثریت دست‌نیافتنی شده است. پول نقد هم که مانند قالب یخ بزرگی زیر آفتاب تموز است. پس خودرو همچنان کالایی سرمایه‌ای خواهد ماند.

حتی اگر تمام سرمایه زیر پایمان (نفت و گاز و معادن) را بفروشیم و خودرو وارد کنیم و همچنان با این تورم روبه‌رو باشیم، خودرو مسئله مردم خواهد ماند. نکته بعدی این است که اصولا مسئله واقعی مردم در زمینه خودرو، بعد از موضوع سرمایه بودن آن در ایران، مسئله حمل‌ونقل است و نه خودرو. مشکل اصلی اینجاست که سیاست‌های ما در زمینه نظام حمل‌ونقل کاملا اشتباه است. نتیجه‌اش هم نه‌فقط در بازار خودرو نمود پیدا می‌کند، بلکه مسئله اصلی در هوای آلوده، مصرف بنزین بیش‌ازحد، و ترافیک‌های سنگین شهری و برون‌شهری و نهایتا هزینه‌های بالای تبادل در اقتصاد، مشاهده می‌شود و مانند طنابی به گردن یک ملت، آن را به سمت مرگ دسته‌جمعی می‌برد.

حالا اگر تمام این مسائل حل شود یعنی تورم مدیریت شود، نظام بانکی اصلاح شود، اقتصاد روی دور سلامتی بیفتد و نظام حمل‌ونقل به‌طور زیربنایی اصلاح شود، سوال این است که چگونه می‌توانیم در عین انحصار، بازار رقابتی داشته باشیم؟

پاسخ در همان فرضیات است. اولا وقتی صنعت خودرو غول انحصاری داشته باشیم، خودبه‌خود قدرت رقابت‌پذیری پیدا می‌کند و بقیه ورشکسته می‌شوند. از سوی دیگر، وقتی اقتصاد سالم باشد، خودبه‌خود نرخ ارز روشن و شفاف است. نظام تعرفه‌ای و مالیاتی متعادل است و به‌راحتی می‌توان به تبادل و تجارت بین‌المللی دست زد. در چنین فضای کسب‌وکاری خودبه‌خود آن خودروساز نمی‌تواند از جایگاه انحصاری خود سوءاستفاده کند. در کره جنوبی یا ژاپن، انحصار هیوندای و تویوتا، مسئله‌ای طبیعی و ذاتی است و مردم با حق انتخاب، عمدتا این خودروها را انتخاب می‌کنند و کمتر به خودرو وارداتی توجه نشان می‌دهند. اگر در ایران هم به‌طور متوازن اقتصاد کلان را اصلاح و اصولا مدیریت توسعه اقتصادی را پیاده کنیم، انحصار در صنعت خودرو به دولت اجازه خواهد داد راحت‌تر زیر بار قواعد رقابت در بازار برود. خودبه‌خود مکانیسم‌های بازار تقویت می‌شوند و مردم حق انتخاب بیشتر پیدا می‌کنند. مردم آنجا خود انتخاب می‌کنند که وانت پراید بخرند یا پیکاپ فورد.

اما در مقابل تا وقتی دم از رقابت بزنیم و با فشار به شرکت‌ها، از بزرگ شدن و قوی شدنشان جلوگیری کنیم، هزینه‌های جامعه رو به افزایش می‌رود و همه در معرض ورشکستگی و تعطیلی قرار دارند. در این حالت دولت مجبور می‌شود به‌طور همگانی از ورشکستگی جلوگیری کند و به‌ناچار به سیاست‌های حمایت‌گرایانه خود به‌طور کاملا بی‌هدف و کور ادامه می‌دهد و فضای تورمی ادامه می‌یابد. به‌عبارتی هر روز به‌خاطر ترس از مرگ می‌میریم و زنده می‌شویم. در حالی که اگر یک‌بار تصمیم بگیریم و در راه درست قدم برداریم، شاید چند شرکت ورشکسته و عده‌ای بیکار شوند، اما نهایتا اقتصاد اصلاح می‌شود، شرکت‌های بزرگ سر برمی‌آورند و رونق اقتصادی باعث چرخش اقتصاد و بازتوزیع ثروت می‌شود. البته بدیهی است که بازار به‌خودی‌خود باعث بازتوزیع ثروت نمی‌شود، اما قطعا ایجاد بازار رقابتی، شرط لازم برای تولید ثروت و بازتوزیع درست آن خواهد بود. به‌خصوص توسعه از طریق تولید صنعت و فراصنعتی، یکی از بهترین روش‌های بازتوزیع ثروت خواهد بود. کارگری که با زور بازو و فکر خلاق خود، نان حلال به خانه می‌برد، خیلی بهتر از کسی زندگی می‌کند که یارانه را بدون زحمت می‌گیرد. اینکه شرکت‌ها ثروت درست کسب کنند و دولت مالیات بگیرد و خدمات عمومی را افزایش بدهد، بهتر از این است که جایی مانند ایران‌خودرو و سایپا را زیانده کنیم و به‌عده خاصی، رانتی را در قالب قیمت‌گذاری دستوری توزیع کنیم. واقعا نیازمند یک تحول اساسی در راهبردها و پارادایم‌های توسعه‌ای خود هستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین