یک قرن نبرد با آتش
باید اختیارات سازمان آتشنشانی بیشتر شود
افشین فلاحزاده، رئیس ایستگاه ۴۶ آتشنشانی تهران در گفتوگو با ایسنا درباره چرایی اهمیت ایستگاهی که فرماندهی آن را برعهده دارد، میگوید: ایستگاه ۴۶ آتشنشانی که در منطقه چهارراه ولیعصر تهران قرار دارد و پنج سالی میشود ریاست آن را بر عهده دارم، یکی از پرمخاطرهترین و حساسترین مناطق عملیاتی کشور است. در این منطقه ما وزارتخانههای مختلف، مراکز تجاری و اداری بسیار بزرگ، مراکز خرید انبوه و نهادهای عالی کشور را داریم و علاوه بر آن جمعیت زیادی هم در آن درحال تردد هستند. این مسائل اهمیت و میزان خطر این منطقه را نشان میدهد.
رئیس ایستگاه ۴۶ آتشنشانی تهران ادامه میدهد: متاسفانه یکی از دغدغههای ما، ناایمن بودن ساختمان هاست. من معتقدم بیشتر ساختمانها، حداقل در منطقه ما، ناایمن هستند به این معنا که همه چیز در این ساختمان رعایت شده جز ایمنی. متاسفانه بیشتر مالکان و مدیران ساختمانها به این مسئله توجهی ندارند؛ یعنی جز ساختمانهای قدیمی، حتی ساختمانهای نوساز نیز، موارد ایمنی را کاملا رعایت نمیکنند.
چندسالی است که سازمان آتش نشانی تهران، از هر ساختمان بازدید ایمنی به عمل میآورند و این کار روزانه در برنامه هر ایستگاه وجود دارد.
وی میافزاید: ما آتشنشانان هنگامی میتوانیم در زمینه پیشگیری از خطرات قوی عمل کنیم که اختیارات و قدرت اجرایی بالایی داشته باشیم. سازمان آتشنشانی باید به گونهای قدرت داشته باشد که نیاز به ورود دستگاه قضا یا شهرداری نداشته باشد و بتواند به تنهایی مالکان ساختمانها را به رعایت نکات ایمنی سوق دهد زیرا مجموعه این عوامل باعث حفظ جان و مال مردم میشود و این مسئله اصلا شوخیبردار نیست.
ما فرهنگ ایمنی نداریم
فلاحزاده با اشاره به فعالیتهای اینستاگرامی برای ارتقای فرهنگ ایمنی میگوید: حدود پنج سال پیش تصمیم گرفتم علم و مهارتی را که به عنوان یک آتشنشان کسب کردهام و تجربهای را که دارم با مردم به اشتراک بگذارم و از این طریق هم فرهنگ ایمنی را بالا ببرم و هم آموزشهایی ارائه دهم که از وقوع حوادث جلوگیری کنم و اینچنین شد که در شبکه اجتماعی اینستاگرام شروع به کار کردم و هر روز چند کلیپ در حوزههای مختلف پیگیری از حوادث و ایمنی تولید و منتشر میکنم.
وی میافزاید: من شاهد هستم که در همین شهر تهران نیز، فرهنگ ایمنی وجود ندارد و بسیاری از مردم حتی سادهترین نکات ایمنی را نیز بلد نیستند و اینگونه است که در عروسیها و تولدها شاهد هستیم که بادکنکهایی که به عنوان بادکنک هلیومی فروخته میشوند؛ جان افراد را میگیرد و روز جشن را به روز عزا تبدیل میکند در حالیکه با رعایت نکات ساده میتوان از این فجایع جلوگیری کرد. من در صفحه اجتماعی خودم تلاش میکنم همین نکات را که در زندگی روزه مره همه شهروندان مورد نیاز است، آموزش دهم تا کمتر شاهد وقوع حوادث مختلف باشیم.
فلاح زاده با تاکید بر اینکه در کشورمان اهمیت ایمنی دست کم گرفته میشود، میگوید: موارد ایمنی انقدر در کشور ما کم اهمیت شمرده میشوند که اگر روزی یک نفر بخواهد به افراد آموزش ایمنی دهد همه تصور میکنند که قصد فروش ایمنی و درآمدزایی را دارد در صورتیکه معتقدم حتی اگر کسی بخواهد ایمنی را بفروشد نیز، هیچ اشکالی ندارد چون این کار باعث حفظ جان و مال افراد میشود. علاوه بر این، برخی ادارات از ما آتشنشانان میخواهند که برای پرسنلشان، کلاسهای ایمنی برگزار کنیم و این مسئله باعث میشود فرهنگ ایمنی در آن اداره بالا برود و جان افراد کمتر در خطر بیفتد.
این آتش نشان ادامه میدهد: در مجموع معتقدم این آموزشهای ایمنی، باید به صورت عمومی و در دسترس همگان به صورت رایگان قرار گیرد تا همه یاد بگیرند چه اقداماتی انجام دهند که شاهد حوادث نباشیم و چه اقداماتی انجام ندهند که حوادث ایجاد شوند و اینگونه میزان حوادث و تلفات و خسارات ناشی از آن کاهش مییابد. ایمنی، به همه افراد یک جامعه مربوط است و همه مردم از کودک تا سالمند باید آموزش ایمنی ببینند.
تا شرایط ایدهآل خیلی فاصله داریم
فلاح زاده میگوید: بر اساس استاندارهای موجود، به عنوان مثال در همین ایستگاه ۴۶، باید در هر شیفت ۱۳ تا ۱۴ نفر نیرو داشته باشیم اما درحالحاضر در هر شیفت تعداد ما هشت نفر است. یعنی ما در هر شیفت کمبود نیرو داریم که این مسئله باعث میشود هم فشار روی نیروها زیاد شود و هم در حوادث بزرگ نیاز به کمک سایر ایستگاهها پیدا کنیم. در زمینه تجهیزات نیز توسط مدیریت سازمان اقدامات خوبی انجام شده اما نیاز است قویتر شویم و ایکاش هر چند سال یک بار تجهیزات ما کاملا نو شوند اما هنوز تا شرایط ایدهآل هنوز خیلی فاصله داریم. این موضوع در دیگر شهرهای کشور که بیشتر هم وجود دارد.
تجهیزات انفرادی ما ضعیف است
مهدی کنگاوری، یکی از فرماندهان عملیاتی آتشنشانی تهران بااشاره به مسئولیت کاری خود میگوید: اگر حادثهای برای هر یک از نیروهای آتشنشانی در محل حادثه رخ دهد، مسئولیت آن با فرمانده عملیات است اما در قوانین بیشتر به شرایط محل حادثه توجه میشود و در واقع هر یک از افراد باید شرایط را بسنجند.
کنگاوری بااشاره به اینکه آتش نشانان خیلی به یکدیگر نزدیک هستند؛ میگوید: ساعت کاری ما ۲۴، ۴۸ است یعنی ما ۲۴ ساعت در محل کار شیفت هستیم و ۴۸ ساعت استراحت میکنیم. به خاطر این نوع ساعت کار، ما ساعات زیادی را در کنار همکارانمان زندگی میکنیم. از آنجایی که بیشتر آتشنشانان در زمان استراحتشان به شغل دیگری نیز مشغولند در نتیجه ما در کنار همکارانمان بیشتر زندگی میکنیم تا در کنار خانوادههایمان و انگار دو خانواده داریم. به همین دلیل وقتی برای یکی از ما اتفاقی میافتد، زندگی کل همکاران تحتتاثیر قرار
میگیرد.
وی میافزاید: در بیشتر کشورهای دنیا، آتشنشانان تجهیزات انفرادی خاصی دارند که در شرایط مختلف میتوانند از آن استفاده کنند. به عنوان مثال کمربندهایی در دنیا وجود دارد که کاربردهای مختلفی دارند اما ما اصلا از آن کمربندها در ایران نداریم. علاوه بر این، متاسفانه تعویض لباسهای آتشنشانی نیز بسیار فرآیند سختی دارد و من به شخصه ترجیح میدهم همین لباسی که در یک ماموریت پاره شده را بپوشم و این فرآیند را طی نکنم.در حالیکه تجهیزات ما باید همیشه نو و سالم باشند تا بتوانیم بهتر خدمت کنیم.
وی افزود: همه آتشنشانان در سراسر کشور، مشمول قانون سختی کار میشوند اما در تهران چون سازمان آتشنشانی تحت پوشش بیمه شهرداری تهران است و بیمه ما نیز همانند سایر آتشنشانیها نیست؛ این قانون برای ما اجرا نمیشود و هر بار که پیگیر این حق خود میشویم، نتیجهای حاصل نمیشود.
سخن پایانی
آتشنشانی فراتر از یک شغل است چرا که کمتر شغلی را میتوان یافت که در آن افراد برای نجات یک جان، خود را به آب و آتش بزنند و در این مسیر حتی جان بدهند. امروز هفتم مهرماه، روزی است که به نام آتشنشانان نامگذاری شده است. از سوی دیگر امسال صدمین سال فعالیت آتشنشانی در تهران است. همین موضوع بهانهای شد تا پای صحبت چند آتشنشان قدیمی بنشینم تا هم از خاطرات و شغلشان بگویند و هم از چالشهایی که عمرشان به یک قرن رسیده اما هنوز حل نشدهاند.