«انحلال» راهکار مورد نظر بانکمرکزی نیست
یک کارشناس حوزه بانکی میگوید: «در همین دوره اخیر و در زمان سکانداری آقای فرزین در بانک مرکزی هم موسسه مالی و اعتباری نور را در بانک ملی ادغام کردند.
یک کارشناس حوزه بانکی میگوید: «در همین دوره اخیر و در زمان سکانداری آقای فرزین در بانک مرکزی هم موسسه مالی و اعتباری نور را در بانک ملی ادغام کردند. در زمان آقای همتی ادغام بهمراتب از این بزرگتر بود و چندین بانک متخلف و مرتبط با نهادهای نظامی در بانک سپه ادغام شدند. حتی در دورهای که آقای سیف رئیس کل بانک مرکزی بودند هم اتفاقاتی از این دست را شاهد بودهایم. به همین اعتبار من فکر نمیکنم جناب فرزین هم رویکردی تازه در این زمینه داشته باشد.» کامران ندری، عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق تصریح میکند: «کشور ما زیر فشارهای تحریمی قرار دارد و بانکهای کشور نیز بهدلیل اینکه روابطشان با نظام بانکی جهانی قطع شده، دچار مشکلاتی شدهاند. تصویب مفادی که در معاهده افایتیاف مطرح شدهاند، بیش از هر بخشی، میتوانست بر شبکه بانکی و پولی ایران تاثیر مثبتی داشته باشد. پس نباید تردید کنیم که تحریمها و تصویب نشدن افایتیاف هم نظام بانکی ما را دچار مسئله کردهاند.» آنچه در ادامه میخوانید متن کامل گفتوگوی صمت با این کارشناس مسائل پولی و مالی است.
بهتازگی رئیس کل بانک مرکزی هشدار داده که در سال آینده با ۸ بانک ناتراز برخورد میکند و از ادغام تا توقف فعالیتهای آنها ممکن است، سرنوشت این بانکها شود. این رویکرد را میتوانیم سختگیرانهتر و متفاوت از گذشته بدانیم؟
خیر؛ من فکر نمیکنم رویکردی که آقای فرزین در پیش گرفته رویکرد جدیدی باشد، زیرا اگر به عملکرد رؤسای پیشین بانک مرکزی توجه کنیم، جز آقای صالحآبادی، دیگر رؤسا نیز در نهایت درباره رفتار بانکها و موسسات مالی متخلف هشدار میدادند و بارها نیز صحبتهایی تندتر از این داشتند؛ به همین دلیل من رویکرد جدیدی نمیبینم.
اینکه بخواهند از ادامه فعالیت بانکهای ناتراز جلوگیری کنند، رویکرد جدیدتری نیست؟
خیر؛ چون فعلا در مرحله صحبت هستند و همانطور که گفتم در گذشته نیز دیگر رؤسای بانک مرکزی به نسبت تخلفات موسسات متخلف انواع هشدارهای شفاهی را داده بودند. ضمن اینکه من فکر نمیکنم ادغام یک بانک با موسسات دیگر هم چیز جدیدی باشد.
در همین دوره اخیر و در زمان سکانداری آقای فرزین در بانک مرکزی هم موسسه مالی و اعتباری نور را در بانک ملی ادغام کردند. در زمان آقای همتی ادغام بهمراتب از این بزرگتر بود و چندین بانک متخلف و مرتبط با نهادهای نظامی در بانک سپه ادغام شدند. حتی در دورهای که آقای سیف رئیس کل بانک مرکزی بودند هم اتفاقاتی از این دست را شاهد بودهایم. به همین اعتبار من فکر نمیکنم جناب فرزین هم رویکردی تازه در این زمینه داشته باشد.
فکر میکنید ادغام بانکهای ناتراز و متخلف با بانکهای بزرگتر مشکل را حل میکند؟
مشکل روز، یعنی همین موضوعات امروز را حل خواهد کرد، اما مطمئن نیستم اقدامی از این جنس بتواند مشکلات اصلی و ساختاری نظام بانکی را حل کند و حتی این نگرانی وجود دارد که مشکلات بزرگتری بهوجود بیاید.
با ادغام بانکهای متخلف و زیانکار در یک بانک بزرگتر، بهتدریج ما شاهد نهادهای مالی و بانکهای بسیار بزرگی خواهیم بود که دیگر برخورد با تخلفات آنها بهسادگی موسسات کوچک نیست. حتی در غرب هم زمانی که بانکهای بسیار بزرگ بهوجود آمد، در برخورد با آنها دچار مشکل شدند.
به همین دلیل من خیلی به این رویکرد خوشبین نبوده و نیستم. بانک بسیار بزرگ توان این را دارد که زور بگوید و از مقررات تخطی کند و بهدلیل قدرتی هم که دارد، نمیشود خیلی راحت با آن برخورد کرد. به هر روی چیزی که از نظر من قطعی است، این است که بدونتغییر در رویکردهای کلان حاکم بر اقتصاد و شبکه بانکی، گریزی از وضعیت فعلی نیست.
با این وصف چرا آقای فرزین چنین صحبتهایی را طرح کردند؟
ایشان مسئول اصلی سیاستگذاری در بخش پولی کشور است و این مسئولیت سنگین در این شرایط خطیر، میطلبد که مقام پولی ما، از اقتدار کافی هم بهرهمند باشد. فرزین مقصر مشکلات و ناترازیهای فعلی نظام پولی کشور ما نیست، اما برای رفع این چالشها در پی این است که مقتدر باشد. باید منتظر ماند و دید این رژه اقتدار چه نتیجهای میدهد.
در این میان فراموش نکنید که آقای فرزین چندی پیش که قانون جدید بانکداری موردبررسی قرار میگرفت، گفته بود اختیارات بانک مرکزی برای برخورد با تخلفات و متخلفان بیشتر شده و حالا سیاستگذار پولی دست بازتری در برخورد با قانونشکنی دارد. امروز این سوال مطرح است که این اختیارات بیشتر چگونه و چقدر است.
هنوز سطح اختیارات مشخص نیست؟
خیر؛ چون در حرف و صحبت هم همه چیز مانند گذشته است و حتی تهدیدها هم جدید نیستند.
تاکنون بیشتر موسسات و بانکهای متخلف در بانکهای دیگر ادغام شدهاند. فکر میکنید شرایط بهسمتی برود که برخی از بانکهای متخلف (از جمله ۸ بانک ناترازی که فرزین به آنها اشاره کرد) منحل شوند؟
من بعید میدانم سیاستگذار باتوجه به تبعات سنگین اجتماعی ورشکسته اعلام کردن رسمی یک بانک، بخواهد از این روش بهره بگیرد. بهنظر نمیرسد بانک مرکزی هنوز به سمت انحلال یک موسسه متخلف برود و این را بهصراحت هم اعلام کند. اگر چنین ارادهای در آنها وجود داشت، در برخورد با موسسه مالی و اعتباری نور که موسسهای نسبتا کوچک بود، این اقدام را انجام میدادند. اعلام ورشکستگی یک موسسه مالی یا یک بانک مشکلساز خواهد بود و گاه ممکن است تبعات بیشتری داشته باشد. در هر حال محتملترین حالت همان رویهای است که تاکنون در بانک مرکزی دنبال شده و آن هم ادغام یا در واقع منحل کردن موسسات و بانکهای ناتراز در بانکها و موسسات دیگر است که چندان هم کارساز نبوده و مشکلات را همچنان در نظام پولی کشورمان نگه داشته است.
فکر میکنید چه رویکردی به رفع مشکلات حاد فعلی منجر میشود؟
همانطور که گفتم فکر نمیکنم این اقدامات بتواند تحول خاصی در بخش پولی اقتصاد ایران ایجاد کند. ابربحرانهای فعلی را با چند روش متفاوت یا قاطعتر نسبت به گذشته نمیتوانیم حل کنیم یا حتی امید داشته باشیم با این اقدامات وضعیت فعلی هم حفظ شود.شبکه بانکی در گام نخست نیاز دارد که در بستر اقتصاد ایران بازسازی و دوباره، اما این بار در چارچوبی قانونی و با حفظ مقررات احیا شود. الحاق و ادغام تاکنون نتیجه مثبتی نداشته و بانکها به بازسازی و اصلاحات اساسی دست نخواهند زد؛ مگر اینکه بتوان در آنها انگیزه کافی برای تغییر و تحول را ایجاد کرد. بانکها هم مانند بنگاههای اقتصادی هستند که برای ایجاد تحول در آنها ناچاریم برایشان جذابیت ایجاد کنیم.
این تحول نیازمند چیست؟
این تحول در گام نخست نیازمند این است که دستگاههای نظارتی و مهمتر از همه، بانک مرکزی بتوانند نظارتی همهجانبه و پویا بر عملکرد این نهادهای پولی داشته باشند. همچنین بانک مرکزی باید با استفاده از انواع ابزارهای تشویقی و تنبیهی که در دست دارد، انگیزه و تمایل برای اصلاحات را در شبکه بانکی ایجاد کند.
تحول اساسی در درون شبکه بانکی باید چه باشد تا کشور را به سمت پیشرفت سوق دهد؟
در بررسی مشکلات درونزا که حتما نقش مهمی در مشکلات فعلی دارند، باید به این نکته توجه شود که بانکها نیازمند یک فضای رقابتی، شفاف و قانونی هستند تا بتوانند در مسیر درست و اصولی حرکت کنند؛ پس ایجاد یک بستر رقابتی ضروری است و ایجاد این فضا هم نیاز به انجام اصلاحاتی در کل ساختار اقتصاد کلان دارد. بخش پولی یک بخش بسیار مهم و حساس در نظامهای اقتصادی امروز جهان بهشمار میرود و پرواضح است که در ایران هم بهشکل مجرد نمیتوانیم انتظار داشته باشیم با انجام اصلاحاتی در این بخش، وضعیت نرمال حتی در یک بخش ایجاد شود.
مشکلاتی از جنس تحریم به عقب انداختن نظام بانکی در ایران منجر نشده است؟
حتما همین است؛ نمیتوانیم و نباید یک لحظه از نظر دور کنیم که کشور ما زیر فشارهای تحریمی قرار دارد و بانکهای کشور نیز بهدلیل اینکه روابطشان با نظام بانکی جهانی قطع شده، دچار مشکلاتی شدهاند. تصویب مفادی که در معاهده افایتیاف مطرح شدهاند، بیش از هر بخشی، میتوانست بر شبکه بانکی و پولی ایران تاثیر مثبت داشته باشد؛ پس نباید تردید کنیم که تحریمها و تصویب نشدن افایتیاف هم نظام بانکی ما را دچار مسئله کردهاند. از قضا من انتظار داشتم آقای فرزین با قاطعیت و اقتدار در این باره هم صحبت کنند و بگویند چه راهکاری در مقابل این مسئله واقعی وجود دارد و چقدر برای رفع این مشکل تلاش کرده است. رئیس کل بانک مرکزی باید به این مسائل توجه کافی داشته باشد و حتما دارد، اما در اظهارات عمومی چیزی در این باره نشنیدیم.
نباید فراموش کنیم که اگر اقتصاد ایران و از همه مهمتر نظام بانکی کشورمان فرصت ادغام در نظام بانکی جهانی را نیابد، امکان استفاده از مزایای اقتصاد جهانی را هم بهدست نخواهد آورد و از همه اینها مهمتر، بدون اتصال به نظام پولی بینالمللی نمیتوانیم انتظار اصلاح وضعیت شبکه بانکی در داخل کشور را هم داشته باشیم. اهمیت معاهداتی از جنس افایتیاف در این است که همه بانکهای جهان را موظف به رعایت اصولی مشخص میکند و بهنظر نمیرسد بانکهای ایرانی بدون وارد شدن به این معاهدات، پیگیرانه چنین اقداماتی را سرلوحه خود بگذارند.
در داخل کشور، رقابتی کردن نظام بانکی چگونه ممکن میشود؟
پیش از هر چیز باید زمینه لازم برای ورود موسسات مالی و بانکهای جدیدتر و کوچکتر، البته با حفظ استانداردهای قانونی و ضوابط موجود، بهوجود بیاید. بانکهای جدید مانند بنگاههای دیگر باید بستر کافی برای مشارکت در اقتصاد کشورمان را داشته باشند.
مسئولان نباید تصور کنند که اگر بانکهای کوچک نباشند و در کشور چند بانک بزرگ وجود داشته باشد، بهتر میتوانند اوضاع را کنترل کنند. تجربه نشان میدهد اگر تنها تعدادی بانک بزرگ در کشور وجود داشته باشد، رسیدگی به تخلفات آنها بسیار پرهزینهتر از رسیدگی به تخلفات یک بانک کوچک است.